۱۳۹۹ بهمن ۲۰, دوشنبه

خود آموز خود اندیشی (۳۹۲)

خوداندیشی

شین میم شین

حکایت پانزدهم

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»،  ص ۳۷ ـ ۳۸)

بخش دوم

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم!
 

۱

تو را چاره، از ظلم برگشتن است

نه بیچاره بی گنه، کشتن است

 

معنی تحت اللفظی:

چاره تو صرفنظر از ستمکاری و کشتار بیچارگان بیگناه

است.

 

سعدی

در این بیت شعر،

نشان می دهد که چرا برای سفله از کار در آمدن پادشاه غور، جزم «مشیت الهی» و قضا و قدر و غیره را انتخاب نکرده است.

 

سعدی

سفله متعلق به دربار و اشرافیت فئودالی

 را

قابل اصلاح  و هدایت می داند.

 

این سفله فقط  آیینه روحش قدری زنگار بسته و به سوهانی می توان به حالت اولش برگرداند.

 

مسئله فرق می کند،

وقتی که سفله به طبقات مولد و زحمتکش تعلق داشته باشد، غلامی، بنده ای، رعیتی، راهزنی و یا راهزن زاده ای باشد، که آیینه روحشان کدر ازلی و ابدی است و به سوهان پند و اندرز و حبس و شلاق

نمی توان کاری کرد.

 

۲

نماند ستمکار بد روزگار

بماند بر او لعنت پایدار

 

معنی تحت اللفظی:

ستمکار بدروزگار می میرد و نفرین براو پایدار می ماند.

 

سعدی در این بیت شعر از ترکیب دیالک تیک ننگ و (۱) و دیالک تیک داد و (۲)، دیالک تیک ستمگری و لعنت ابدی را تعبیه می کند و مثل حربه ای برای تهدید و هدایت پادشاهان به خدمت می گیرد.

 

جواب

 

سعدی در این بیت شعر از ترکیب دیالک تیک ننگ و نام و دیالک تیک داد و ستد، دیالک تیک ستمگری و لعنت ابدی را تعبیه می کند و مثل حربه ای برای تهدید و هدایت پادشاهان به خدمت  می گیرد.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر