پروفسور دکتر هلموت میلکه
برگردان
۱۰
· بر مبنای فرضیه کوانتومی، در سال ۱۹۲۵، تئوری فیزیکی ئی تحت عنوان به اصطلاح مکانیک کوانتومی و یا مکانیک موجی تدوین یافت.
۱۱
· ضمنا همزمان و نسبتا مستقل از یکدیگر، دو راه در پیش گرفته شد:
الف
· مکانیک ماتریسی هایزنبرگ راه مکانیک ذره ای کلاسیک را در پیش گرفت.
ب
· مکانیک موجی شرودینگر راه توصیف موجی را در پیش گرفت.
۱۲
· نتایج هر دو اصولا با نتایج تئوری کلاسیک تفاوت داشتند.
· مراجعه کنید به اصل کورسپاندنتس (مکاتبه)
۱۳
· اما آندو به نتایج همتزار (معادل) رسیدند.
· یعنی تبییات عرضه شده توسط هر دو یکسان اند.
· تفاوت آندو در برخورد مته متیکی شان است.
۱۴
· این بدان معنی است که موضوع فیزیکی مکانیک کوانتومی را، ساختمان اتم ها را، با تصور موجی کلاسیک و یا با تصور ذره ای کلاسیک نمی توان توصیف کرد.
· بلکه باید با مکانیک کوانتومی توصیف کرد.
۱۵
· تحت این جنبه، آلترناتیو متافیزیکی مربوط به مسئله دوئالیسم ذره و موج که با استفاده مجزا از تصورات کلاسیک فوق الذکر در فیزیک اتمی مطرح شده بود، به مثابه مسئله نما نمودار می گردد.
۱۶
· این بدان معنی است که آن مسئله، طبیعت فیزیکی اصولی (چیزی عینی و واقعی. مترجم) نیست، بلکه چیزی است که از تصور مدلی محدود راجع به ساختار ماده نشئت می گیرد.
· (چیزی سوبژکتیو است. مترجم)
۱۷
https://www.youtube.com/watch?v=aaCrbQcHsDM
· همان طور که اینشتین برای اولین بار استخراج کوانتوم تشعشعی پلانک را از مدل بور نشان داد، جریانات مکانیکی ـ کوانتومی، ماهیتا خصلت ایستاتیستیکی (علم الآماری) دارند.
۱۸
· بنابرین، فونکسیون های موجی (فونکسیون اف) توصیفگر «ذرات» مکانیکی ـ کوانتومی (ذرات کوانتوم ـ مکانیکی) مکانیک موجی شرودینگر، همانطور که بورن نشان داد، خصلت امواج احتمالی را دارند.
۱۹
· دیراک مکانیک کوانتومی را با نتایج تئوری نسبیت پیوند داد و به تشکیل مکانیک کوانتومی رلاتیویستی (مبتنی بر رلاتیویسم و یا نسبیت گرایی) نایل آمد.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر