کاریکَلِماتور
(مرکب از کاریکاتور + کلمات)
نامی است
که
پرویز شاپور
بر نوشتههای خود داده است.
مأخذ:
سایت انترنتی دیده ور
درنگی
از
ربابه نون
۱
آرزوهای بر باد رفته مشترکی داریم.
آرزوهای بر باد رفته مشترکی داریم.
دلیل سرهم بندی این سخن،
اشتراک در چیزی است که برباد رفته است.
این جمله
ولی
بیانگر چیز عجیب و غریبی نیست.
۲
دلم به حال مسافری میسوزد که پایش در اثر خستگی اعتصاب میکند.
شاپور
در این جمله
مسافر
را
به
کارخانه
و
پای او
را
به
کارگر
تشبیه کرده است.
ضمنا
فرم اقتصادی مبارزه طبقاتی
را
به
ابتذال کشیده است.
چون
او
مفهوم اعتصاب
را
شوخی شوخی
تحریف کرده است:
بدین طریق
اعتصاب
نه
نتیجه رسیدن کارد به استخوان کارگر،
بلکه
نتیجه خستگی کارگر
قلمداد شده است.
این توهین به طبقه کارگر و مبارزه اقتصادی آن است.
بیگانگی پرویز شاپور با توده زحمت
در همین جفنگ او
آشکار می گردد.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر