۱۳۹۹ اسفند ۱, جمعه

درنگی در شعری از دکتر صدیقه وسمقی (۹)

 


  دکتر صدیقه وسمقی

(۱۳۴۰)

درنگی
از
ربابه نون
 
۱
پول نان ما

 منبری است
که واعظی ابله بر آن نشسته است
و به ما می آموزد،
گرسنگی تقصیر خداوند است
گرسنگی ،
بشارت ظهور یک منجی است!
و 

ما می دانیم
این تقصیر ما ست
که ابلهی بر منبر نشسته است.

 
معنی تحت اللفظی:
پول ما منبری در مسجدی است که واعظ ابلهی رویش نشسته و موعظه می کند
که
باعث گرسنگی خدا ست
و
گرسنگی
بشارت ظهور مهدی موعود است.
در حالیکه مقصر ما هستیم که واعظ ابلهی برای مان موعظه می کند.
 
در این بند شعر فقیهه
از طرز تفکر قرون وسطایی او پرده برمی افتد.
 
استاد دانش کاه جنقوری عهد بوقی
تصور روشنی از جامعه بشری و جنقوری ضد بشری ندارد.
 
فقیهه 
مفهوم انتزعی مبهمی به نام «نان ما» را علم کرده و به همه چیز نسبت می دهد و هارت و پورت می کند
و
نمی داند که منبر و مسجد و روحانیت چیستند.

۲
پول نان ما

 منبری است
که واعظی ابله بر آن نشسته است
و به ما می آموزد،
گرسنگی تقصیر خداوند است
گرسنگی ،
بشارت ظهور یک منجی است!
و 

ما می دانیم
این تقصیر ما ست
که ابلهی بر منبر نشسته است.

  این بند شعر
از سر تا پا
ایرئال و ایراسیونال
(ضد واقعی و ضد عقلی)
است:
اولا
روحانیت
خر
نیست.
چیست؟
 
حتی
کسانی که پای منبر روحانیت می نشینند، خر نیستند.
چیستند و کیستند؟
 
ثانیا
روحانیت
هرگز نگفته و نمی گوید که 
گرسنگی تقصیر خداوند است

گرسنگی ،
بشارت ظهور یک منجی است!

تبار روحانیت به کاهنان و مغان و انبیا و ائمه و اولیا می رسد.
خر قلمداد کردن روحانیت
ناشی از خریت مدعی و نشانه خریت او ست.
 
یکی از معایب و ایرادات دیرین مهم و کماکان مسلط در طرز تفکر بشر
توضیح مسائل جامعه
با
توسل به دوئالیسم علم و جهل است.
 
این متد دوئآلیستی توضیح و عملا تحمیق و تحریف در این بند شعر فقیهه
به روشنی عرض اندام می کند.

ما می دانیم
این تقصیر ما ست
که ابلهی بر منبر نشسته است.

این بدان معنی است
که
روی کار آمدن طبقه حاکمه جنقوری
تقصیر ما ست
و
نه
تردستی طبقه حاکمه ملی و بین المللی.
 
ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر