۱۳۹۹ فروردین ۱۵, جمعه

پروا و پرواز و پارس و پرخاش (۲۶۹)

 
جمعبندی
از
مسعود بهبودی
  
ویرایش:
بیدل

به طبع مقبلان یارب‌ کدورت را مده راهی
بر این ‌آیینه‌ها مپسند زنگ تهمت آهی

چراغ ابلهان عمری‌ست می‌سوزد درین محفل
چه باشد یک شرر بالد فروغ طبع آگاهی

جهان آیینهٔ وهم است و این طوطی‌سرشتانش
نفس پرداز تقلیدند و می‌گویند اللهی

پر است آفاق از غولان آدم‌رو چه سازست این
به این بی‌حاصلان یا دانشی یا مرگ ناگاهی

به حیرتگاه وصل افسون هجران عالمی دارد
فراموشی نصیبم کن مگر یادت کنم گاهی

تپش‌ها دارم و از آشیان بیرون نمی‌آیم
به این اندازه
مژگان هم ندارد بال‌ کوتاهی

به خاک آستانت چون هلال از بس‌که‌ گم‌ گشتم
جبینی یافتم در نقش پیشانی پس از ماهی

ندانم مژدهٔ وصل که دارد انتظار من
که حسرت سخت گلباز است با گرد سر راهی

چراغ عبرت من از گداز شمع شد روشن
به غیر از زندگانی نیست اینجا داغ جانکاهی

به تنگی‌های دل یک غنچه نتوان نقش بست اینجا
شکستم رنگ تا تغییر دادم بستر آهی

ببینم تا کجاها می‌برد فکر خودم بیدل
به رنگ شمع امشب در گریبان کنده‌ام چاهی

پایان
 
عجب صبری خدا دارد
اگر من جای او بودم 
....

۱
اولا
کشورها را نمی توان و نباید به فقیر و غنی طبقه بندی کرد.

۲
کشورها را باید بسته به زیربنای اقتصادی شان طبقه بندی کرد.

۳
ثانیا
ایتالیا از همه کشورهای جهان کمک خواسته است.

۴
حتی ترامپ
دیروز گفت که می خواهد به ایتالیا و اسپانیا کمک کند.

۵
البته اگر کمک های حوزه ل. قم را دریافت کند که در راه است.

۶
ثالثا
ای کاش کوبا
به
ونزوئلای گرفتار در ذلت بحران اقتصادی کمک می کرد
که
حتی
آب آشامیدنی ندارند
چه رسد به برق و نان و مسکن و دارو

۷
رابعا
ایتالیا جزو کشورهایی است که
خوان گایدو
رئیس جمهور قلابی ونزوئلا را به رسمیت شناخته است.

۸
خطایی نمانده
که
سران کوبا
مرتکب نشوند.

۹
از رابطه دوستانه با اجامر خونخوار جماران بگیر و
به
تبلیغ برای آدی داس و چکش و خیش و گاوآهن و خرمنکوب
برس
 
ویکتور خارا

اگر آوازم کسی را آزار می‌دهد
اگر کسی باشد که تحمل شنیدن آوازم را نداشته باشد
اطمینان داشته باشید که او یک «یانکی» است
یا که یک مالک و فئودال بزرگ کشور است
حصارها را در هم بکوبید!

۱
هی ویکتور خارا
بانکی ها و فئودال ها و ملاکان و سرمایه داران
اقلیت انگشت شماری اند.

۲
دشمنان توده
حتما نباید بانکی ها و فئودال ها و ملاکان و سرمایه داران باشند.

۳
دشمنان توده
چه بسا
فرزندان توده اند که در سنگر طبقاتی بانکی ها و فئودال ها و ملاکان و سرمایه داران
می جنگند تا نانی خونالود به دست اورند و به غفلت بخورند.

۳
پینوچه
به روایاتی از فرزندان توده بوده است
و
سالوادور اشراف زاده
مرتب می پرسید:
پس پینوچه کجا ست؟

۴
سالوادور هنوز نمی دانست که سردسته لاشخوران کودتا
همان پینوچه است که سالوادور دل به خاستگاه طبقاتی او بسته است.

۵
به آذین
می دید که شکنجه گران توده ای ها
فرزندان توده اند
و
نمی فهمید که چرا و به چه دلیل.

۶
کجا ست لنین که بگوید:
بدون شعور انقلابی
جنبش انقلابی وجود ندارد.

۷
با شور و شوق و تهییج و تشویق و ترانه و شعر و شعار
نمی توان
جامعه را دگرگون ساخت

۸
برای روشنگری علمی و انقلابی
بدیلی وجود ندارد.

۹
خر
نمی تواند انقلابی باشد
و
طویله نمی تواند حزب انقلابیون باشد

۱۰
پیش به سوی روشنگری
 
جانوران با کودکان
یگانگی
احساس می کنند.

ویروس کرونا
نیز
کودک ستیز نیست.



سایه
دنیای زنان کلاملا متفاوت و مرموز است.

۱
اولا
مش سایه
دنیای زنان با دنیای نران
کمترین فرقی
ندارد.

۲
ثانیا
دنیای زنان بسان دنیای نران
مرموز نیست

۳
مرموز به چه معنی است؟

۴
سایه
اینجا
تحت تأثیر تئوری شناخت خرافی حافظ قرار دارد:
در تئوری شناخت خرافی خواجه
همه چیز در مه غلیظ رمز و راز و ابهام فرو رفته است و شناخت چیزها محال است.

۵
خواجه فرقی بین خر و آدم نمی بیند.

۶
خواجه خیال می کند که آدمیان خر هستند.

۷
البته
خواجه خرشناس هم نیست.

۸
برای اینکه خر
نه
خر
بلکه
خردمند است.

۹
خر
خرد خاص خود را در روند توسعه و تکامل نوع خویش
توسعه داده است.

۱۰
رمز و راز و سر و اسرار
از مهم ترین مفاهیم تئوری شناخت خواجه اند.

۱۱
به نظر خواجه
شناخت محال است

۱۲
فقط عالم الغیب قادر به وقوف به رمز و راز هستی است
و
اگر کسی محرم اسرار او باشد
کلید لازمه را عالم الغیب در اخیتارش می گذارد.

۱۳
آن کس است اهل بشارت که اشارت داند
نکته‌ها هست بسی
محرم اسرار
کجا ست

۱۴
بر آستانه میخانه هر که یافت رهی
ز فیض جام می
اسرار خانقه دانست

۱۵
هر آن که راز دو عالم ز خط ساغر خواند
رموز جام جم
از
نقش خاک ره
دانست
 
اشاره ای به دیالک تیک طبیعت اول و طبیعت دوم (جامعه)

۱
ممنون.

اینجا
دیالک تیک سوبژکت ـ اوبژکت
مورد نظر است
که یکی از دیالک تیک های مهم مارکسیسم ـ لنینیسم است.

۲
طبیعت اول
اوبزکت کار آدمیان است

۳
کار = تغییر فرم طبیعت اول توسط طبیعت دوم (انسان)

۴
طبیعت دومی که ضمن تغییر فرم طبیعت اول
طبیعت خود
را
نیز
متحول می سازد.

۵
طنز مارکس همینجا ست

۶
چون
خود انسان هم جزئی از طبیعت اول است.

۷
انسان و جامعه و همبود
طبیعتی است که شعور (روح) در آن نفوذ کرده است

۸
شعوری که هم طبیعت اول را تغییر فرم می دهد
هم
طبیعت دوم (انسان) را متحول می سازد
(شعور سرچشمه اصیل شخصیت است.)
و
هم
خویشتن خویش را در روند کار و در اثر کار
توسعه می دهد و استغناء می بخشد.

۹
در
دیالک تیک سوبژکت ـ اوبژکت
اوبژکت تماشاچی نیست

۱۰
اوبژکت
به نوبه خود بر سوبژکت (آدمیان) اثر می گذارد.

۱۱
آنچه انسان واره جلوه گر می شود،
در واقع
ساختار قانونمند طبیعت است.

۱۲
شیخ شبستر بیت شعری در گلشن رازش دارد که دال بر همین ساختار قانونمند هستی است:
اگر یک ذره را بر گیری از جای
خلل یابد همه هستی سراپای

۱۳
انسان خر و خردستیز در طویله طبقاتی
در چالش و کلنجار مدام با طبیعت
به
تخریب آن و خویشتن خویش کمر بسته است.

۱۴
مثال:
برای برج و باروسازی
هرچه سنگ و شن می یابد از طبیعت غصب می کند

۱۴
طبیعت هم واکنش نشان می دهد:
سیل و سونامی و الی آخر می فرستد و کلانشهرهای طویله ها را اشغال می کند و دمار از روزگار خر خردستیز در می آورد.

۱۵
خودتان می توانید صدها مثال دیگر بیابید
 
دیالک تیک طبیعت و جامعه (طبیعت دوم)

۱
ممنون.
طبیعت موضوع کار بشری است.

۲
نیروهای مولده:
انسان
وسایل تولید
ابزارهای کار
علم
فن
۳
طبیعتخدا
اولین خدای بشریت بوده است و همیشه خواهد بود.

۴
طبیعتخدا اکنون در هیئت ویروسی طبقه حاکمه خدا را به مصاف طلبیده است
تا از طبقه حاکمه که تجسم عینی طبقه حاکمه خدا ست،
بخشی از انچه که غصب کرده بازپس ستاند و بازپس هم می ستاند.
 
فروغ
 
دوست دارمش 
مثل دانه‌ای که نور را
مثل مزرعی که باد را
مثل زورقی که موج‌ را
یا پرنده‌ای که اوج را
دوست دارمش 

آره.
مردم را جمهوری جنایت و جنون و خون با خود به جهنم خواهد برد.
همان
کاری را که فاشیسم در آلمان کرده است
 
ویرایش:
رضا عابد

بهار
به هزار و یک بهانه
قلم به قلم
درخت
را
با
شعر و شکوفه
می پوشاند

باکی ندارد از باد
که
با
جیب پر از سنگ
در
راه
است.

پایان
 
جهش جانانه جماران
که
سید علی می گفت
همین است:

تیمم دادن اموات در غسالخانه های موسوم به بیمارستان توسط جانبازان و جنگیران


نقش مخرب آدمیان:
انگلیزاسیون پرندگان مولد

جمهوری جنایت و جنون و خون هم بر سر سکنه کشور
همین بلا را آورده است:
گدایان سنتی
گدا پروری پیشه کرده اند و پیروز شده اند.
 
کرونا با تدابیر شما درمان نخواهد شد!
 
من از لیسیدن برخی اماکن خوب فهمیدم،
که جهل این جماعت تا ابد کتمان نخواهد شد!


برو فکری اساسی کن فقط با شستن دستان،
کرونا بی خیال ملت ایران نخواهد شد!



حدیثی راجع به نیای انسانی

۱
بر خلاف تصور رایج
حیوانات
«خر» نیستند.

۲
حتی
خر
«خر» نیست.

۳
حتی
نباتات
«خر» نیستند.

۴
اکنون پژوهش های علمی متعددی
منتشر شده اند که دال بر خرافی بودن این تصور رایج اند.

۳
نباتات نیای جانوران و انسان اند.

۴
نباتات و جانوران در روند تکامل میلیون ها ساله خود
زرادخانه ای از تسلیحات لازم برای استتار، بقاء، توسعه و تکثیر نوع خود
تشکیل داده اند و در ژن های خود ذخیره کرده اند و نسل به نسل منتقل می کنند.

۵
گاو در این تجربه مشخص
با
انسان مورد نظر
احساس یگانگی، وحدت، اخوت، خویشاوندی می کند

۶
او را مثلا پدر و مادر و برادر و خواهر و فرزند خود تصور می کند و از او مواظبت به عمل می آورد.

۷
البته
این خصیصه این گاو
خصیصه خاصی است که در همزیستی و همبایی با انسان
تشکیل یافته است.

۸
سگ ها در این زمینه
محشرند

 ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر