(۱۹۳۲)
فصل یازدهم اتیک (اخلاق)
برگردان
شین میم شین
پیشکش
به
خاطره خروشان
سرهنگ سیامک
بخش دوم
مورالیسم سوبژکتیویستی
مورالیسم سوبژکتیویستی
(اخلاقگرایی مبتنی بر ذهنگرایی)
قسمت دوم
فریدریش نیچه
(۱۸۴۴ ـ ۱۹۰۰)
ادامه
۱۱
·
نیچه در نبرد تن به تن با اخلاق مسیحیت که
گویا سودایی جز ممانعت از آن در سر نداشت، میان کسانی محبوبیت کسب کرد.
·
کسانی که خود تحت تأثیر همان مذهب مسیحیت
احساسات بشردوستانه کسب کرده بودند.
۱۲
·
نیچه به منادی بی رحمی، قساوت و درندگی مبدل
شد.
·
این سمتگیری نیچه فقط می توانست در راستای
منافع سودجویانه امپریایلسم تازه به دوران رسیده باشد.
۱۳
·
نیچه در نهایت بی لیاقتی به شناخت بغرنجی های
اجتماعی و سیاسی، بسان جن زده ای، پا در یک کفش کرده بود که بر ضد همه دروغ ها
بجنگد.
·
حتی حاضر بود خویشتن خویش را به محاکمه کشد.
۱۴
·
این واقعگرایی افراطی را نیچه به تقلید از
مرادش ـ ولفگانگ گوته ـ داشت.
·
او می خواست، همه چیز را بدون رنگ و لعاب،
یعنی بدان سان که هست، ببیند.
۱۵
·
همین جنون، نیچه را به تضاد میان احساس
همدردی با وضع زندگی طبقه کارگر سلب آزادی و استقلال شده از سویی و ضرورت تبدیل بی
رحمانه همین طبقه کارگر به برده تمامعیار به نفع منافع بشری متعالی از سوی دیگر
برانگیخت.
۱۶
·
نیچه چه بسا بی آنکه خود متوجه باشد، دچار
نوعی کوری شده بود.
·
او در اعماق دل خویش می دانست که به خویشتن خویش
دروغ می خوراند تا حیات بورژوایی تحمل ناپذیر را تحمل پذیر سازد.
۱۷
·
نیچه هم بسان کیرکگارد، فکری را نمایندگی می
کند که به الگوی استدلالی عرصه های وسیعی از ایده ئولوژی بورژوایی واپسین بدل شده
است.
۱۸
·
ریگوریسم اخلاقی نیچه، اغلب در فرم آمورالیسم (اخلاق ستیزی) به اصطلاح سوسیال
ـ داروینیستی تار و پود آثار اولیه او را تشکیل می دهد.
·
مراجعه کنید به اثر اوتوبیگرافیکی او تحت
عنوان «چگونه آدم آن می شود که است.» (۱۹۰۸)
۱۹
·
برای آشنایی با تناقضات فکری نیچه مراجعه
کنید به اثر فرانتس مرینگ تحت عنوان «راجع به نیچه» (۱۸۹۹)
·
اثر گونتر تحت عنوان «در مورد نیچه» در «ارباب روح خویش» (۱۹۸۱)
۲۰
·
در رابطه با نیچه و شورش درونبورژوایی،
مراجعه کنید به اثر هانس هاینتس هولتس تحت عنوان «شورش آوانتوریستی» (۱۹۷۶)
پایان
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر