۱۳۹۶ خرداد ۱۳, شنبه

فیزیوکراسی (۴) (بخش آخر)


پروفسور دکتر گرد بریتس
برگردان
شین میم شین  
 

الف
پروژه فیزیوکراتیکی مالیات بندی
  
۱
·      پروژه فیزیوکراتیکی مالیات بندی در این رابطه، بخصوص اینفرماتیو است.

۲
·      بنظر فیزیوکرات ها، تنها باید بر اجاره زمین ـ بمثابه تنها اضافه ارزش ـ مالیات بست.

۳
·      زیرا مالیات بندی بر هر کدام از فرم های دیگر درآمد ـ در هر حال و علاوه بر آن از طرقی که بندی بر پای تولید باشند ـ اجاره زمین را تحت تأثیر قرار خواهد داد.

۴
·      به قول مارکس، این اقدام بظاهر در جهت منافع صاحبزمین، در واقع می بایستی صنعت را از شر مداخله دولتی در رابطه با مالیت خلاص کند.

ب
تئوری سیاسی فیزیوکراسی

۱
·      تئوری سیاسی فیزیوکراسی نیز با «هاله فئودالی» اش  بسیاری از معاصران را فریب می داد.

۲
·      فیزیوکرات ها خواهان یک «حکومت مطلقه قانونی»  شده بودند.

۳
·      اما «حکومت مطلقه قانونی» کوچکترین ربطی به ستایش و تجلیل از سلطنت مطلقه نداشت.

۴
·      تنها وظیفه ای که فیزیوکرات ها در این نظام «حکومت مطلقه قانونی» برای حکمران مربوطه تعیین می کردند، عبارت بود از اجرای حتی الامکان سهل و سریع و مستقیم «قوانین طبیعی» جامعه.
۵
·      این ـ به زبان بورژوائی ـ یعنی حفظ و حمایت و تحکیم حق مالکیت، آزادی اقتصادی، امنیت مالکیت.

۶
·      بنیانگذار آموزش فیزیوکراتیکی فرانسوا کوسنی (کوه سنی) ـ رئیس مکتب فیزیوکراتیکی ـ بود.

۷
·      تابلوی اقتصادی (۱۷۵۸) معروف او اولین تلاش در تاریخ اقتصاد سیاسی است که سیر اجتماعی سرمایه کلی و روند تولید اقتصاد ملی را بمثابه کل مطرح می سازد.

۸
·      «ماکسیم ها» و «یاد داشت های» فرانسوا کوسنی از سوی دو پونت دنمور ـ شاگرد او ـ تحت عنوان برنامه  فیزیوکراسی منتشر می شوند.

۹
·      مکتب فرانسوا کوسنی نیز ـ بعدها ـ به همین نام نامیده می شود که مهمترین نمایندگانش به شرح زیر بوده اند:
·      دنمور، میرابی پیر، دلا ریویر، روبا، ابه بادو.

۱۰
·      مکتب فیزیوکراتیکی در سال های (۱۷۶۷ ـ ۱۷۷۰) به نقطه اوج اعتبار و نفوذ خود نایل آمد.

۱۱
·      مخالفین فیزیوکراسی در آن زمان، آن را از مواضع مختلف به دلیل سیاست مبتنی بر گرانی غلات مورد انتقاد قرار می دادند
·      (نکر، گلیانی، مابلی، گراسلین، لینگوه)

۱۲
·      ژاک تورگو (۱۷۲۷ ـ ۱۷۸۱) ـ اگرچه فیزیوکرات قلمداد می شود ـ به این مکتب تعلق نداشته است.

۱۳
·      او به عنوان وزیر دارائی (۱۷۷۴ ـ ۱۷۷۶) کوشید تا اصلاحات مالیاتی به معنای فیزیوکراتیکی آن انجام دهد، ولی با مقاومت اشراف فئودال مواجه شد و شکست خورد.

۱۴
·      ژاک تورگو تعلیمات فرانسوا کوسنی را توسعه داد و در نکات بیشماری بطور ماهوی بهبود بخشید، ولی خود تحت تأثیر اندیشه های ویسنت دگورنی (۱۷۱۲ ـ ۱۷۵۹) قرار داشت و برایش هم صنایع مانوفاکتور و هم اقتصاد کشاورزی جزو رشته های مولد و منبع و سرچشمه ثروت محسوب می شدند.
·      زیرا او کار را ـ بمثابه اصل اکتیو ـ نقطه آغازین قرار می داد.

۱۵
·      بنظر ژاک تورگو، اضافه ارزش عبارت است از نتیجه کار مصرف شده، آنهم نتیجه بخشی از کار که به قول مارکس، «از سوی صاحبان وسایل تولید بدون پرداخت بهای آن، تصاحب می شود.»

۱۶
·      با پیشرفت تولید صنعتی کاپیتالیستی بالنده، تشکیل اضافه ارزش در حوزه تولید ـ بطور کلی ـ در تصاحب نیروی کار از سوی صاحبان وسایل تولید جستجو می شود.

۱۷
·      خدمت بزرگ  فیزیوکرات ها عبارت بود از پیشبرد فهم مقوله های کاپیتالیستی و بدین طریق، هموار کردن راه برای اقتصاد سیاسی کلاسیک بورژوائی انگلیس، بویژه  اقتصاد سیاسی آدام اسمیت.

·      مراجعه کنید به مرکانتیلیسم، روشنگری در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

پایان
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر