پروفسور دکتر فریدریش تومبرگ
(۱۹۳۲)
فصل یازدهم
اتیک
(اخلاق)
برگردان
شین میم شین
پیشکش
به
خاطره خروشان
سرهنگ سیامک
بخش پنجم
رستاوراسیون اپریوریسم اتیکی
(احیای ماوراء التجربه اخلاقی)
قسمت اول
نئوکانتیانیسم
ادامه
۱۲
·
اما در تداوم تئوری شناخت و مودیفیکاسیون آن، معلوم شد
که که تمامت واقعیت مشهود و ظاهرا امپریکی
قلمداد شده، چیزی است که بنا بر قواعد فهم عام اندیشیده شده است و ببرکت تفکر
تشکیل یافته است.
·
و از آنجا که خود علم را که در آن، واقعیت به مثابه چیز
قابل شناخت انعکاس یافته، می توان به مثابه واقعیت غیر قابل تردید تلقی کرد، متد
(اسلوب، روش) نیز می بایستی چیز رئالی تلقی شود که علم فقط بنا بر آن، می تواند
جامه عمل پوشد.
·
(دیالک تیک تئوری ـ متد ـ عمل. مترجم)
۱۳
·
مفهوم رئالیته (واقعیت) کانت بطور کلی، مفهوم چیز در خود،
که نامعلوم و غیر قابل شناخت تلقی شده، اکنون به اصطلاحی برای اثبات وظیفه اتمام
ناپذیری جهت بازسازی مکرر واقعیت، ببرکت شناخت بدل می شود.
·
این بدان معنی است که در شناخت، تکلیفی نهفته است.
·
تکلیفی که چه بسا در عرصه اتیک (اخلاق) مطرح می شود.
·
(این بدان معنی است که شناخت پیشمرحله عمل است.
·
شناخت، پیش شرط عمل، احساس تکلیف، احساس مسئولیت و انجام
آن است.
·
توانا بود، هر که دانا بود.
·
نادانی پیش شرط ناتوانی است. مترجم)
۱۴
ویلهلم ویندل باند
(۱۸۴۸ ـ ۱۹۱۵)
·
ویلهلم ویندل باند به همین دلیل، تعلیمات مربوط به فرم
های درست تفکر را، منطق را، حتی به مثابه اتیک (اخلاق) تفکر محسوب می دارد.
·
(ویلهلم ویندل باند، «راجع به یقینیت شناخت»، ۱۸۷۳)
۱۵
هرمان کوهن
(۱۸۴۲ ـ ۱۹۱۸)
·
هرمان کوهن، اما
برعکس، در آنالوژی (قیاس) با منطق شناخت محض که بنیانش را در علوم طبیعی ـ ریاضی
می داند، از اتیک (اخلاق) اراده محض سخن می گوید و منطق مربوطه را در علوم انسانی و
بویژه علوم حقوقی می داند.
·
(هرمان کوهن، «اتیک اراده محض»، ۱۹۰۴)
۱۶
·
به نظر هرمان کوهن، وظیفه تفکر عبارت است از تبدیل احساس
سوبژکتیو به چیزی اندیشیده شده (مدل فکری).
·
یعنی تبدیل احساس سوبژکتیو به چیزی اوبژکتیو.
·
به چیزی معتبر العام.
·
به چیزی که اعتبار عام دارد.
·
(این به معنی گذار از منفرد و خاص به عام است.
·
دیالک تیک منفرد (خاص) و عام. مترجم)
۱۷
·
هرمان کوهن، به
همین دلیل، بر آن است که اراده اتیکی (اخلاقی)، وجود اجتماعی مشخص را به حکم خرد
عملی تحول می بخشد و در هیئت دولت مبتنی بر حقوق، اندیشه عدالت اجتماعی را واقعیت
می بخشد.
·
(واقعیت بخشیدن به اندیشه از سویی به معنی تجسم (جسمیت
بخشیدن، مادیت بخشیدن به) روح است و از
سوی دیگر به معنی گذار از امکان به واقعیت است.
·
مراجعه کنید به دیالک تیک امکان و واقعیت، دیالک تیک
ماده و روح، دیالک تیک تئوری و پراتیک در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
۱۸
·
هرمان کوهن، این
اینتن سیون (جهتگیری فکری) را، این «منطق» را، سوسیالیسم تصور می کند و خواهان
تجدید نظر در جنبش کارگری می شود.
۱۹
·
هرمان کوهن،
خیال می کند که بدین طریق می توان ایده عدالت بورژوایی را تحقق بخشید.
·
ضمنا فاتحه ای بر مبارزه طبقاتی طبقه کارگر خواند و
کارگران را به مقام بورژوا های مستعفی (استعفا داده) «ارتقا» داد.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر