چند شعر دیگر
با سپاس از
مسعود
4
·
شکسته - بسته،
·
پیامی در آن نگاه نشاندی
·
به کنج سینهٔ من،
·
مرغ گنگِ آه،
·
نشاندی.
5
·
یک انفجار،
·
این جنگلِ گرفته و تاریک را،
·
ناگاه،
·
بیدار می کند.
·
آنگاه،
·
مخلوطِ دود مانَد و آتش:
·
سرخ و بنفش و زرد
·
با وحشت رمیدن و تاریدنِ گراز.
6
گرد سوز
نوعی چراغ
نفتی که فتیله اش مدور و از درون گرد لوله بر آمده است
و شعله مستدیر دارد .
·
اجاقِ روزنه، کور است.
·
اجاق روزنه، کور است،
·
که ماه، هالهٔ سیمینِ گرد٘ سوزش
را،
·
به طاقِ ضربی می آویزد،
·
تا خورشید،
·
نشانه را به سیاهیِ راه، گم نکند.
ادامه دارد.
ویرایش از تارنمای دایرة المعارف روشنگری
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر