جمعبندی از
میمحا نجار
سار
بار
ديگر از ملک پران شوم
آنچه اندر وهم نايد آن شوم
آنچه اندر وهم نايد آن شوم
·
معنی تحت اللفظی:
·
بار دیگر از حد ملائکه نیز فراتر خواهم رفت و به چیزی
استحاله خواهم یافت که تصور ناپذیر است.
ستاره
·
خوب ایراد این بیت مولانا کجا ست؟
سار
·
این بیت مولانا ایراد ندارد.
·
نظر مولانا هم رئالیستی است و هم راسیونالیستی.
·
برای اینکه فرشته وجود خارجی و واقعی ندارد تا انسان تحول
کیفی یابد و فرشته شود و بعد پس از طی تغییرات کمی به حد دیگری برسد و تحول کیفی
دیگری بیابد.
·
مولانا هم از همین حقیقت امر پرده برمی دارد و می گوید
که نمی داند:
آنچه
اندر وهم نايد آن شوم
ستاره
·
آره.
·
حق با تو ست.
·
ادامه بده.
سار
پس
عدم گردم، عدم چو ارغنون
گویدم،
کانا الیه راجعون
·
معنی تحت اللفظی:
·
تحول کیفی نهائی ام، عدم و یا نیستی خواهد بود.
·
خلأ خواهد بود.
·
چیزی خالی شبیه ساز ارغنون خواهد بود.
·
سازی که ضمنا به من می گوید:
·
از خلأ و عدم آمده ایم و به حلأ و عدم برمی گردیم.
ستاره
·
تو واقعا نهنگی.
·
فقط نهنگان می توانند از عهده معنی کردن چنین ابیاتی بر
آیند.
سار
·
آره.
·
پس چه فکر کردی؟
·
بهتر هم همین است.
ستاره
·
تو این چیزها را از کجا می دانی؟
·
مگر نگفتی فیزیک خوانده ای؟
·
این حرف ها که به متافیزیک مربوط می شوند و نه به فیزیک.
سار
·
دلیلش چیز دیگری است.
·
بگذار به هماندیشی ادامه دهیم.
·
هندوانه ها را به عبث هدر و حیف و میل مکن.
ستاره
·
نه.
·
جدی گفتم.
·
ولی ادامه بده.
سار
پس
عدم گردم، عدم چو ارغنون
گویدم،
کانا الیه راجعون
·
مولانا نقطه اوج تکامل را فنا می داند.
·
مولانا فقط در این صورت می تواند تئوری وحدت وجود را
نمایندگی کند.
·
در قاموس او، بشریت از عدم نشئت می گیرد و پس از رشد به
عدم برمی گردد.
·
عدم از دید تئولوژی و مولانا به معنی بازتشکیل شرایط قبل
از آفرینش هستی است.
ستاره
·
این اما به چه معنی است و به کجا منتهی می شود؟
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر