پروفسور
دکتر مانفرد بور
برگردان شین میم شین
2
رئالیسم بمثابه تئوری شناخت
1
·
رئالیسم نامی است برای تئوری
شناخت نئواسکولاستیک (متافیزیک، اونتولوژی) ،
بویژه نئوتومیسم که از انطباق عمده آن با رئالیسم اسکولاستیک سرچشمه
می گیرد.
·
مراجعه کنید به تومیسم، نئوتومیسم،
اسکولاستیک، نئواسکولاستیک، متافیزیک، اونتولوژی در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
2
·
نمایندگان نئوتومیسم علاوه بر این، عنوان «رئالیسم»
را در رابطه معینی برای نامیدن تعالیم فلسفی
خویش ـ بطورکلی ـ بکار می برند تا آن را نسبت به ایدئالیسم
مرزبندی کنند.
3
·
این استفاده از عنوان «رئالیسم» بطورکلی گمراه کننده و
غیرقابل استفاده است:
الف
·
زیرا این مرزبندی مورد نظر نئوتومیست
ها نه مرزبندی نسبت به ایدئالیسم
بطورکلی، بلکه فقط مرزبندی نسبت به یکی از فرم های نمودین
ایدئالیسم، یعنی ایدئالیسم ذهنی است.
ب
·
زیرا نئوتومیسم خود در
منشاء، ابداع، اجرا و نتیجه خویش ایدئالیسم بی
کم و کاستی است، البته ایدئالیسم عینی است.
ت
·
نئوتومیسم اگرچه وجود موجود در خارج
از شعور انسانی و مستقل از آن را برسمیت می شناسد، ولی آن را در خدا،
بمثابه آغاز و انجام، مبدإ و آماج، مقصد و مقصود، مضمحل و منحل می کند.
پ
·
نئوتومیسم آن را مخلوق خدا می داند و به مثابه موجود
وابسته به خدا قلمداد می کند.
4
·
هرگز نباید فریب روده درازی های معرفتی ـ نظری و منطقی موجود
در آموزش نئوتومیستی وجود را خورد.
5
·
وجودی که نئوتومیسم در
خارج از شعور انسانی و مستقل از آن مطرح می کند ـ در تحلیل نهائی ـ با توجه به
آزمون و آزمایش و معرفت علمی کنونی، جسمیت بخشیدن ایدئالیستی
به شعور انسانی است، فرضی است و بمثابه فرض،
محصول تفکر ماقبل علمی است.
3
رئالیسم بمثابه آموزش معرفتی ـ نظری
1
·
رئالیسم عنوانی است برای آموزش
های معرفتی ـ نظری که وجود عینی ـ واقعی
جهان خارج را قبول دارند، بی آنکه تعریف دقیقی از آن ارائه دهند.
2
·
«رئالیسم» نامیدن این آموزش های معرفتی ـ نظری آدمی را دچار ابهام و
سردرگمی می سازد و موجب گمراهی مفهومی آدمی می
شود.
الف
·
زیرا این مفهوم فرضی،
راجع به طبیعت جهان خارج عینی ـ واقعی مطلبی
ادا نمی کند.
ب
·
جهان خارج می تواند مادی
و یا روحی تصور شود، مخلوق خدا پنداشته شود و
یا نشود.
ت
·
به عبارت دیگرعنوان «رئالیسم»
ـ به این معنا ـ فاقد پاسخ صریحی به مسئله اساسی
فلسفه است.
·
مراجعه کنید به مسئله اساسی فلسفه در تارنمای دایرة
المعارف روشنگری
3
·
«رئالیسم» ـ به این معنا ـ در تاریخ فلسفه نیز برای نامیدن آموزش های معرفتی ـ نظری ـ قاعدتا ـ تنها از سوی
متفکرانی مورد استفاده قرار گرفته که ناپیگیر و سردرگم بوده اند و هنوز نسبت به مسائل
اساسی، موضع روشنی نداشته اند، بلکه موضعی اکلکتیکی (از هر چمن گلی) در میان ماتریالیسم و ایدئالیسم داشته اند.
·
مراجعه کنید به اکلکتیسیسم در تارنمای دایرة المعارف
روشنگری
4
·
اگر ایدئالیسم عینی،
«رئالیسم» را بکار برد (و بندرت بکار می برد و
تنها نئوتومیسم آن را پیگیرانه بکار می برد)
به قصد مرزبندی خود با ایدئالیسم ذهنی است.
5
ادوارد فون هارتمن (1842 ـ 1906)
فیلسوف آلمانی
از نمایندگان فلسفه بورژوائی واپسین
·
اگر ایدئالیسم ذهنی،
«رئالیسم» را بکار برد، به نیت مرزبندی با سولیپسیسم است.
·
به قصد نجات خویش از نتایج
سولیپسیستی نهائی ایدئالیسم ذهنی است.
·
آن سان که در ادوارد مورد فون
هارتمن، کولپه، بشر و متفکران دارای سمتگیری های نئوکانتیانیستی
و یا پوزیتیویستی در فلسفه
بورژوائی واپسین مشاهده می شود.
·
مراجعه کنید به سولیپسیسم در تارنمای دایرة
المعارف روشنگری
6
·
آنها آموزش خود را، اغلب، «رئالیسم
انتقادی» می نامند.
7
·
رئالیسم ساده لوحانه، عنوانی است برای موضع
معرفتی ـ نظری ئی که مرحله حسی شناخت
را با کل روند شناخت یکی می گیرد.
·
یعنی واقعیت عینی را
بمثابه آنچه که قابل ادراک است، یعنی بوسیله ادراک قابل شناسائی است، تلقی می کند.
·
مراجعه کنید به سولیپسیسم، ایدئالیسم
ذهنی، ایدئالیسم عینی، تئوری شناخت در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر