پروفسور
دکتر گونتر کروبر
روفسور دکتر هلموت میلکه
برگردان شین میم شین
II
مقولات
زمان و مکان در فلسفه قرون وسطی
·
در قرون وسطی نیز ـ همانطور که در یونان باستان ـ به سبب
تسلط تئولوژی (فقه) و بویژه باور به مرکزیت زمین، فضای کیهانی (مکان) بطور کلی محدود تصور می شود.
III
مقولات
زمان و مکان در فلسفه عصر جدید
نیکولاوس
کوپرنیک (1473-1543)
ریاضی دان و
ستاره شناس لهستانی
بسط دهنده ی علمی نظریه خورشید مرکزی منظومه شمسی
وی پس از سال ها مطالعه و رصد اجرام آسمانی
به این نتیجه رسید که بر خلاف تصور پیشینیان
زمین در مرکز کائنات قرار ندارد،
بلکه این خورشید است که در
مرکز منظومه شمسی است
و سایر سیارات از جمله زمین به دور آن در می گردند.
نظریه انقلابی
کوپرنیک
یکی از درخشان
ترین کشفیات عصر رنسانس است
که نه فقط
آغازگر ستاره شناسی نوین بوده،
بلکه ضمنا جهانتصویر
نوینی را عرضه کرده است.
·
ولی با طلوع عصر جدید، به پیروی از نظریات کوپرنیک رفته رفته بر اندیشه محدود بودن فضای کیهانی (مکان)
غلبه می شود.
·
در اعصار بعد، تصورات تئولوژیکی از مکان در تضاد شدیدتر
با مفهوم علمی مکان قرار می گیرند، که مبتنی بر نتایج نوین علوم طبیعی و قبل از
همه علم مکانیک بوده است.
1
مقولات
زمان و مکان در فلسفه برونو و گالیله
گالیله ئو گالیله (1564 ـ 1642)
مقبره گالیله در فلورنس
فیلسوف، ریاضی دان، فیزیکدان، ساره شناس
کاشف کشفیات خارق العاده در رشته های مختلف علوم طبیعی
·
بدین سان است که جوردانو برونو
و گالیله در مخالفت آگاهانه و علنی با تعالیم ارسطو
و کلیسا، از اندیشه لایتناهی بودن فضای کیهانی (مکان) به دفاع پرشور برمی خیزند.
جوردانو برونو (1548 ـ 1600)
فیلسوف، شاعر و کشیش ایتالیائی
که از سوی دستگاه
تفتیش عقاید کلیسای کاتولیک
به مرگ در تل آتش محکوم شد.
·
اصل نسبیت فرمولبندی شده توسط گالیله
در این مورد از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
·
در این اصل، همگونی (هوموژنیته) زمان و مکان با توجه به
جریان روندهای مکانیکی در سیستم های فیزیکی مفروض، تعیین می شود.
·
قوانین سقوط آزاد که توسط گالیله
کشف شده اند، ماهیتا بر تصوری از زمان مبتنی اند که حاوی جریانی پیوسته، مستمر و
همگون است.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر