تحلیلی از
یدالله سلطانپور
چرا
همه عاشق فوتبال و واليبال و تیم «بارسا» شده اند؟
·
حریفی در کامنتی بر این سؤالات
فتوره چی نوشته بود که طرح چنین سؤالاتی آسان، ولی پاسخ به آنها دشوار است.
1
چرا
همه عاشق فوتبال و واليبال و تیم «بارسا» شده اند؟
·
نمی توان به حریف به سادگی حق داد.
·
چون طرح مسئله و حل مسئله دیالک
تیکی را با هم تشکیل می دهند.
·
یعنی چه بسا دو روی سکه واحدی اند.
·
کسی که مسئله ای را طرح می کند، یا
راه حل آن را می داند و یا شرایط عینی و ذهنی برای حل آن فراهم آمده است.
·
مگر اینکه مسئله مطروحه، مسئله به
معنی حقیقی کلمه نباشد، یعنی یاوه واره باشد.
2
چرا
همه عاشق فوتبال و واليبال و تیم «بارسا» شده اند؟
·
آیا واقعا همه مردم ایران از همه
اقشار و طبقات اجتماعی عاشق فوتبال و والیبال و بارسا هستند؟
·
یا فتوره چی منظورش از «همه»، طبقه
به اصطلاح متوسط و یا طبقه حاکمه است.
·
آیا توده های دهقانی و کارگری و
پیشه وری در کشور عه هورا واقعا عاشق فوتبال و والیبال و بارسا هستند؟
·
اگر چنین است، دلیلش چیست؟
3
چرا
همه عاشق فوتبال و واليبال و تیم «بارسا» شده اند؟
·
فوتبال چیست؟
·
به قول مزدوران رسانه ای طبقه
حاکمه، فوتبال افیون توده است.
·
منظور آنها این است که فوتبال،
مذهب جدیدی است.
·
به عبارت دقیقتر، فوتبال و مذهب،
دیالک تیک آه و افیون اند:
4
·
فوتبال آه توده بی همه چیز است.
·
چون فوتبال به توده بی همه چیز،
امید می دهد.
·
امیدی که امید نیست.
·
امیدی که توخالی است.
·
امیدی که واهی است.
·
درست بسان مذهب.
5
·
فوتبال افیون است.
·
چون توده را تخدیر و زمینگیر می
کند.
·
سست و بی حال و علاف می سازد.
·
درست بسان مذهب.
6
·
با فوتبال و مذاهب مختلف توده بی
همه چیز که از لکوموتیو انقلاب و معمار تاریخ است، به دنبال نخود سیاه فرستاده می
شود.
·
همه انرژی و نیرویش را صرف نخود
سیاه می کند و از خود و رسالت تاریخی اش بیگانه می شود.
·
درست بسان مذهب.
7
·
بدین طریق و با این ترفند، مبارزه
طبقاتی به مبارزه مذهبی و یا به مبارزه میان تیم های فوتبال روستائی، شهری، کشوری،
منطقه ای و جهانی بدل می شود.
·
بخش اعظم نیرو و انرژی مادی و روحی
و روانی توده بدین طریق به هدر می رود:
·
چه از طریق عزاداری و موعظه و نماز
و مرثیه و حج و زیارت امام و غیره و چه از طریق تماشای بیواسطه و یا باواسطه بازی
های فوتبال روستایئ، شهری، منطقه ای، کشوری و جهانی.
8
·
فوتبال بسان مذهب نخود سیاه است.
·
فوتبال یکی از مذاهب جدید است.
·
فقط یکی از مذاهب جدید است.
·
یکی از نخود سیاه های بیشمار است.
9
·
ایراد بینشی فتوره چی، پرسه زدن در
سطح پدیده ها ست.
·
همه سؤالات فتوره چی سؤالات سطحی،
جزئی، منفرد و خاص اند و نه ماهوی، کلی و عام.
·
اگر فتوره چی کل اندیش می بود،
یعنی اگر خردگرا می بود و فلسفی می اندیشید، در آن صورت سؤالات عمیقتر، عام تر و
کلی تری طرح می کرد.
10
·
والیبال هم یکی دیگر از نخود سیاه
ها ست.
·
طرفداری از تیم بارسا نیز به همین
سان.
·
عیرانی ها قبلا شاید طرفدار
بایرمونیخ بوده اند و یا منچستر یونیاتد و غیره.
·
اینها هم هاز دم، نخود سیاه اند.
·
طبقه حاکمه هزاران نخود سیاه متنوع
اختراع کرده و مرتب اختراع می کند و ضمنا تبلیغ می کند.
·
این یکی از توطئه های ایده
ئولوژیکی طبقه حاکمه است.
11
·
نخود سیاه دیگر مد است.
·
نخود سیاه بمراتب قوی تر از مذهب و
فوتبال، سکس است.
·
یکی از کنسرن های متعدد سکس آلمان
به روایت خود کنسرن، بیش از 25 میلیون عضو دارد.
·
نخود سیاه دیگر موزیک است.
·
نخود سیاه دیگر توریسم است.
·
نخود سیاه دیگر مسابقات رانندگی با
موتور و ماشین و دوچرخه و غیره است.
·
نخود سیاه دیگر قمار در کازینو و
یا با انترنت و مسابقات قمار است.
·
نخود سیاه دیگر تنیس است و الی آخر.
12
·
شاید کسی ساده لوح باشد و بگوید که
اینها نیازهای اعضای جامعه را بر آورده می سازند.
·
شاید در آغاز پیدایش، چنین بوده
باشد.
·
ولی این چیزها دیگر نه بر آورنده
نیازها، بلکه جزئی از عادات و چه بسا اعتیادات شده اند.
·
سرمایه داری واپسین همه این نخود
سیاه ها را بطرز مولتی فونکسیونال هم برای استثمار مادی توده و هم برای استثمار
معنوی و مانی پولیزاسیون فکری و ایده ئولوژیکی توده و هم برای علاف و علیل و مریض
و فلج کردن آنها به خدمت گرفته است.
·
مراجعه کنید به جام جهانی جهان نمای فوتبال در تارنمای دایرة المعارف
روشنگری
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر