۱۳۹۴ مرداد ۶, سه‌شنبه

دیالک تیک انقلاب (10)


پروفسور دکتر دومه نیکو لوسوردو
مقایسه روسیه و چین
برگردان شین میم شین

پیشکش به   
وانیک

بخش هفتم
دن سیائوپینگ و فرمولبندی جدید قرارداد اجتماعی 1949
   ادامه

12
·        بعد از بحرانی که از جهش بزرگ به پیش تا انقلاب فرهنگی طول کشید، ضرورت یک چرخش سیاسی در چین احساس می شد.

13
·        وظیفه این چرخش سیاسی عبارت بود از در دستور روز قرار دادن قرارداد اجتماعی 1949 و تأکید بر آن.

14
·        مائو نیز ضرورت آن را حداقل در رابطه با دفاع از تمامیت ارضی و رستاخیز ملی چین احساس می کرد:

15
·        پس از عادی شدن مناسبات چین با امریکا، رهبری چین توانست سردمداران تایوان را به انزوای دیپلوماتیک سوق دهد، در سازمان ملل متحد پذیرفته شود و عضو شورای مشاور آن سازمان گردد.

16
·        دن سیائوپینگ بر آن بود که سیاست گسترش رابطه با خارج، برای نیل به هدف دوم قرارداد اجتماعی 1949 نیزلازم است.

17
·        او شیوه برخوردی را به نقد می کشد که تاریخ درازی به دنبال داشته است:
·        در روزهای بنیانگذاری جمهوری خلق چین، در درون جبهه ملی فراگیر، نظراتی به گوش می رسید که خواستار جستجوی راه تفاهم و نزدیکی به واشنگتن بودند.

18

·        مائو در پاسخ به آنها گفته بود:

الف
·        «درست است که در ایالات متحده امریکا علم و فن وجود دارد.
·        ولی متأسفانه این علم و فن در انحصار سرمایه داران است و نه در اختیار مردم.

ب
·        و این علم و فن مورد استفاده قرار می گیرد، تا در داخل امریکا مردم را استثمار و سرکوب کنند و در خارج به مداخله و تجاوز دست یازند و خلق های دیگر را لت و پار کنند!»
·        (مائوتسه تونگ، «آثار منتخب»، 1998، جلد 4، ص 465)

19
·        آنچه در سال 1949 فقط به عنوان امکانی از امکان ها تصور می شد، رفته رفته به تنها راه چاره بدل می شود.

20
·        پس از بحران و بالاخره فروپاشی اردوگاه سوسیالیسم و تجزیه اتحاد جماهیر شوروی کار به جائی می رسد که امکانات تکنولوژیکی و علمی در انحصار غرب، به سرکردگی ایالات متحده امریکا (قدر قدرت بی همتا) قرار گیرد.

21
·        ناکامی انقلاب صنعتی در چین، که سببش تجاوز و مداخله استعماری و امپریالیستی بوده، تراژدی این خطه پهناور را در قرون 19 و 20 رقم زده بود.
·        این فاجعه نمی بایستی بار دیگر تکرار شود.  

22
·        از این رو، انتقاد دن سیائوپینگ از انقلاب فرهنگی قابل فهم است.

23

·        انقلاب فرهنگی نه تنها توسعه نیروهای مولده را سد کرده است، بلکه لغزش پوپولیستی (عوامفریبانه ای) بوده است که از نقطه نظر مانیفست حزب کمونیست، به مثابه سیاستی مبتنی بر «ریاضت کشی دسته جمعی و برابرسازی چوب کبریتی و سطحی» محکوم و مردود شمرده می شود.
·        (مارکس و انگلس، «مجموعه آثار»، 1955، جلد 4، ص 489)

24
·        بنظر دن سیائوپینگ با توسل به پاوپریسم (بی همه چیزی) نه، می توان به کمونیسم رسید و نه، به سوسیالیسم.

الف
·        سخن گفتن از کمونیسم فقیر خود، «تضادی در خود» است.
·        (دن سیائوپینگ، «آثار منتحب 1992 ـ 1995»، 1998جلد 3، ص 174)

ب
·        کمونیسم و سوسیالیسم با تقسیم عادلانه فقر و کمبود سازگار نیستند.

ت
·        «سوسیالیسم در وهله اول، عبارت است از نفی فقر و ذلت و توسعه نیروهای مولده»
·        (دن سیائوپینگ، «آثار منتحب 1992 ـ 1995»، 1998جلد 3، ص 122)

25
·        او از مائو نیز در رابطه با انقلاب فرهنگی انتقاد می کند، ولی انتقاد او به گسست شبه خروشچفی با مائو نمی انجامد. 

26
·        دن سیائوپینگ رهنمود درخشان مائو را تکرار می کند که «چین تنها و تنها تحت لوای سوسیالیسم می تواند پیشرفت کند!»
·        (دن سیائوپینگ، «آثار منتحب 1992 ـ 1995»، 1998جلد 3، ص 302)

27
·        بنظر مائو، مارکسیسم ـ لنینیسم آن تسلیحات ایدئولوژیکی برائی است که در سال 1949 پس از جستجوی طولانی و طاقت فرسا پیدا شده است و ببرکت آن است، که می توان انقلاب ضد استعماری و ضد فئودالی را به انجام رساند.

28
·        دن سیائوپینگ اما تصریح می کند که این تسلیحات، مارکسیسم ـ لنینیسمی است که از آلودگی های پوپولیسم (عوامفریبی) و پاوپریسم (بی همه چیزی) پاک شده است.

29
·        از این رو ست که حزب کمونیست چین دیروز و امروز به تنظیم یک سیاست جبهه ملی دست زده است و سوسیالیسم و نقش رهبری کمونیست ها را به عنوان ضامن اصلی نجات و رستاخیز ملی مردم چین تشخیص داده است:
·        «انحراف از سوسیالیسم، به معنی سقوط ناگزیر چین در دره نیمه فئودالی و نیمه مستعمراتی خواهد بود.»
·        (دن سیائوپینگ، «آثار منتحب 1992 ـ 1995»، 1998جلد 2، ص 176)

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر