۱۳۹۴ اردیبهشت ۱۷, پنجشنبه

درک ماتریالیستی تاریخ (16)


  پروفسور دکتر مانفرد بور
پروفسور دکتر ولفگانگ ایش هورن
پروفسور الفرد کوزینگ
پروفسور دکتر گونتر کروبر
 برگردان شین میم شین

مرحله ما بعد لنینی
ماتریالیسم دیالک تیکی و تاریخی

·        پس از درگذشت لنین، ماتریالیسم دیالک تیکی بوسیله تئوریسین های مارکسیست در زمینه مسائل مهمی توسعه داده شد.

1
·        پس از رفع ضایعات ناشی از کیش ضد مارکسیستی شخصیت که به تنگنظری دگماتیکی ماتریالیسم دیالک تیکی و به تحریف آن منجر شده بود، تلاش فلسفی خلاق رونق گرفت.

2
·        ماتریالیسم دیالک تیکی ـ به مثابه انقلابی در تاریخ فلسفه ـ ماهیت و فونکسیون فلسفه را بطور بنیادی تغییر داد.

3
·        اگر فلسفه قبلا تئوری گمانورزی بود که بالاتر از علوم می ایستاد، اکنون با ماتریالیسم دیالک تیکی به رشته ای تبدیل می شود که با علوم منفرد پیوند تنگاتنگ دارد و وظیفه اش عبارت است از تعمیم سیستماتیک نتایج و متدهای علوم منفرد و تجارب عملی بشریت، بویژه تجارب جنبش کارگری و تشکیل یک جهان بینی فراگیر و همه جانبه.

4
·        فلسفه بدین طریق، خود خصلت علمی پیگیر کسب می کند و به جهان بینی علمی اولین و یگانه بدل می شود.

5
·        این اما تنها از آن رو امکان پذیر می گردد، که مارکس و انگلس ترکیب ارگانیکی از ماتریالیسم و دیالک تیک پدید می آورند، آن سان که ماتریالیسم قدیمی دستخوش تحول بنیادی می شود و دیالک تیک ایدئالیستی موجود جامه ماتریالیستی در بر می کند.

6
·        ماتریالیسم دیالک تیکی و تاریخی به معنی پیوند ساده ماتریالیسم قدیمی با دیالک تیک هگل نیست.

7
·        ماتریالیسم دیالک تیکی و تاریخی کیفیت کاملا نوینی کسب کرده است.

8
·        مارکس و انگلس معایب و نواقص ماتریالیسم پیشین را از بین می برند، بر خصلت متافیزیکی آن غلبه می کنند و ضعف آن را در توضیح ماتریالیستی توسعه جامعه بر طرف می سازند.

9
·        از این رو، پیدایش و توسعه ماتریالیسم دیالک تیکی   با تدوین درک ماتریالیستی تاریخ بوسیله مارکس و انگلس پیوند تنگاتنگ دارد.

10
·        درک ماتریالیستی تاریخ راه را برای درک پراتیک اجتماعی و نقش بنیادی آن هموار می سازد.

11
·        مارکس و انگلس بدین طریق می توانند برای اولین بار در تاریخ تفکر فلسفی، پراتیک را وارد موضوع فلسفه سازند و میان پراتیک و تئوری وحدتی ناگسستنی پدید آورند.

12
·        بویژه، وحدت پراتیک و تئوری مهمترین سرچشمه خصلت خلاق، فعال و جهاندگرگونساز ماتریالیسم دیالک تیکی و تاریخی است.

13
·        اگر فلسفه پیشین بیانگر ایدئولوژیکی تمایلات طبقات دارا و اقلیت استثمارگر بود، با ماتریالیسم دیالک تیکی و تاریخی، فلسفه ای پا به صحنه تاریخ می نهد که بمثابه جهان بینی حزب طبقه کارگر، منافع اکثریت قریب به اتفاق زحمتکشان را بلحاظ تئوریکی نمایندگی می کند و بدین طریق، می تواند رفته رفته به جهان بینی توده های خلق بدل شود.

14
·        ماتریالیسم دیالک تیکی و تاریخی سیستم منسجم کاملی است، یعنی جهان بینی سیستماتیک و ـ بلحاظ منطقی ـ پیگیری است، بی آنکه سیستم بسته ای باشد، بی آنکه ناتوان از توسعه بالنده باشد.

15
·        ماتریالیسم دیالک تیکی و تاریخی نتایج جدید علوم طبیعی و علوم اجتماعی را و همچنین تجارب تاریخی مبارزه انقلابی طبقه کارگر و ساختمان جامعه سوسیالیستی و کمونیستی را مورد حلاجی قرار می دهد.

16
·        همانطور که انگلس توصیه می کند، ماتریالیسم باید «با هر کشف دورانسازی در عرصه علوم طبیعی، تغییر فرم دهد و از زمانی که تاریخ نیز به موضوع بررسی آن بدل شده، اینجا نیز راه توسعه نوینی باز می شود.»
·        (کلیات مارکس و انگلس، جلد 21، ص 278)

17
·        رابطه تنگاتنگ ماتریالیسم دیالک تیکی و تاریخی با علوم منفرد و وظایف عملی جنبش کارگری امکان آن را پدید می آورد که نتایجی که یک بار به دست آمده اند، به دگم های ابدی و حقایق مطلق بدل نشوند، بلکه بطور لاینقطع در کوره پراتیک و در پرتو نتایج جدید علوم به محک بخورند، تدقیق و تصحیح شوند.

18
·        بدین طریق، ماتریالیسم دیالک تیکی و تاریخی ـ مثل هر چیز دیگر در جهان ـ تابع توسعه عام و قانونمندی های دیالک تیکی است.

19
·        ماتریالیسم دیالک تیکی و تاریخی ـ بمثابه چیزها، پدیده ها و سیستم های طبقه کارگر و حزب مارکسیستی ـ لنینیستی آن و بمثابه شالوده فلسفیِ سیاست احزاب مارکسیستی ـ لنینیستی و دول سوسیالیستی ـ آماج اصلی حملات ایدئولوژی بورژوائی است.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر