۱۳۹۴ خرداد ۳, یکشنبه

دموکراسی؟ سخن از کدامین دموکراسی است؟ (4)


ولادیمیرو گیاچی
 برگردان  یدالله سلطانپور

2
دموکراسی و حق انتخابات 
از سال 1848 تا سر برآوردن فاشیسم  

·         اگرچه بخشی از بورژوازی، در دوره معینی، در ایام احیای سرمایه داری در اروپا، با محدود کردن افراطی حق انتخابات بر مبنای میزان ثروت شخصی موافق نبوده و حق انتخابات را برای عموم برسمیت می شناخته، ولی در واقع، از خیلی وقت ها پیش، بنا بر تجارب فرانسه در سال 1848، از حق انتخابات عمومی بیمناک بوده است.

·        از این رو ست که به طرق مختلف زیرین در صدد «تصحیح» آن بر می آید:

1
·        بورژوازی یا اصل میزان ثروت شخصی را برای محدود کردن حق انتخابات مورد استفاده قرار می دهد و یا تصحیحات «فنی» در آن اعمال می کند، مثلا حق انتخابات از سوی اکثریت را به منطقه انتخابات یکنفره محدود می سازد.

2
·        از این لحاظ، جالب است که در قرن نوزدهم، مبارزات توده ای متعددی بخاطر حق انتخابات تناسبی  شعله ور می شوند.

3
·        مردم در این سیستم انتخاباتی، فرم مناسبی برای حق انتخابات عمومی مؤثر می بینند.
·        (کانفورا، «دموکراسی، تاریخ و ایده ئولوژی»، 2004، ص 125، 135، 160)

·        (انتخابات تناسبی، انتخاباتی است که نماینده ها به نسبت تعداد آرای داده شده تعیین می شوند. مترجم)


4
·        در هرحال، تا شروع جنگ جهانی اول، در اروپا، یا حق انتخابات عمومی، اصلا وجود نداشت (نه در ایتالیا و نه در کشورهای به اصطلاح «لیبرال ـ دموکرات»، مانند انگلستان و فرانسه) و یا اگر هم وجود داشت (مثلا در آلمان)، تأثیربخشی آن، به سبب سیستم منطقه انتخابات یکنفره و همچنین به سبب سنگین وزنی مجلس کشوری پروسی نسبت به رایشتاگ منتخب، بشدت محدود می شود.

5
·        به محض اینکه در بسیاری از کشورهای اروپائی، حق انتخابات عمومی برای مردان (1918 ـ 1919) برسمیت شناخته می شود، طبقات حاکم بلافاصله فاشیسم و نازیسم را بر سر مردم آوار می کنند.

6
·        آنجا هم که این بلا بر سر مردم آورده نمی شود، مثلا در انگلستان، تجربه فاشیستی در میان اعضای طبقات حاکم، از محبوبیت و اعتبار خارق العاده ای برخوردار بوده است.

7
 سِر وینستون لئونارد اسپنسر چرچیل 
( ۱۸۷۴۱۹۶۵)  
سیاستمدار و نویسندهٔ بریتانیایی 
بین سال‌های ۱۹۴۰ تا ۱۹۴۵ یعنی در طول جنگ جهانی دوم 
و بار دیگر بین سال‌های ۱۹۵۱ تا ۱۹۵۵ نخست‌ وزیر بریتانیا بود
او افسر ارتش بریتانیا نیز بود
برنده جایزه نوبل ادبیات در سال ۱۹۵۳ را به خاطر نوشته‌ هایش 

·        وینستون چرچیل، در سال 1933 میلادی، درست در زمانی که هیتلر به عنوان صدر اعظم آلمان اعلام می شود، ضمن سخنرانی برای جبهه ضد سوسیالیستی بریتانیا می گوید:

الف
·        «موسولینی، این تجسم روح روم باستان، این بزرگترین قانونگزار زنده، به بسیاری از ملت ها نشان داد، که چگونه می توان در مقابل یورش سوسیالیسم ایستادگی کرد.

ب
·        موسولینی راهی را نشان داد، که هر ملتی که با جسارت رهبری شود، می تواند در پیش گیرد.

ت
·        موسولینی با رژیم فاشیستی خویش، برای کشورهائی که بر ضد سوسیالیسم مبارزه می کنند، سرمشقی برای سمتگیری است (قبله است. مترجم)»
·        (کانفورا، «دموکراسی، تاریخ و ایده ئولوژی»، 2004، ص 232)

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر