۱۳۹۴ خرداد ۷, پنجشنبه

دموکراسی؟ سخن از کدامین دموکراسی است؟ (8)


ولادیمیرو گیاچی
 برگردان  یدالله سلطانپور

حمله بر دموکراسی
از بعد از جنگ جهانی دوم تا امروز
ادامه

2
تجلیل و تحسین از 
بی تفاوتی سیاسی    

·        در سال 1954 میلادی، موریس جونس، سیاست شناس آمریکائی، مقاله ای تحت عنوان «دفاع از بی تفاوتی» می نویسد.

1
·        او همراه با ادعاهای بیشمار دیگر، مدعی می شود، که «بسیاری از ایده ها که انتخابات را بمثابه یک تکلیف اجتماعی تلقی می کنند، در واقع، ایده های خودکامگی و استبداد اند و در گنجینه واژه ای دموکراسی لیبرال جائی برای آنها وجود ندارد.»

2
·        برخلاف این ایده ها، «بی تفاوتی سیاسی تأثیر خوشایندی برمتن حیات سیاسی» بجا می گذارد و بمثابه «پارسنگ مؤثری بر ضد تاریک اندیشانی است، که خطر واقعی برای دموکراسی لیبرال محسوب می شوند.»
·        (میم فینلی، «دموکراسی قدیم و جدید»)

3
 اومبرتو اکو (1932)  
نویسنده، فیلسوف، رسانه شناس
مؤلف آثار متعدد
از جمله
«نام رز»

 فیلمی از این اثر او به هنرپیشگی
جیمز باند سابق

·        باید یاد آور شد که اومبرتو اکو نیز در سال های 1980 میلادی، امتناع خیل عظیمی از مردم، از رفتن به پای صندوق رأی را نشانه «مدرنیته» ارزیابی می کند.

3
·        این ادعاها به ظاهر غیر عادی جلوه می کنند.

4
·        در ذهن کسانی که دموکراسی را فقط متد و روشی می دانند که مردم باید وکیل برای تصمیمگیری سیاسی انتخاب کنند، مسئله اصلی ـ در واقع ـ  کارآئی سیستم است.

5
·        شرکت مردم در انتخابات بنظر آنها، ارزش فی نفسه ندارد، بلکه در بهترین حالت، وسیله ای برای ترمیم و تعمیر کارآئی سیستم محسوب می شود.

6
 کارل پوپر (1902 ـ 1994)
فیلسوف اطریشی ـ انگلیسی
در پیوند با محفل وین (اشلیک، کارناپ و نویرات)
از « فلاسفه» بورژوائی واپسین
مبلغ تئوری «جامعه باز»
زمینه کار:
تئوری شناخت
علمتئوری
فلسفه اجتماعی
فلسفه تاریخ
فلسفه سیاسی
راسیونالیسم انتقادی

·        وقتی کسی، مثل پوپر، دموکراسی را بمثابه «روش و متدی برای تعویض مسالمت آمیز (بدون خونریزی) قدرت» تعریف می کند، این بدان معنی است که «دموکراسی» وسیله ای است برای تحت کنترل داشتن تضادهای اجتماعی، سیاسی و غیره.

7
·        «بی تفاوتی سیاسی» و امتناع مردم از رفتن به پای صندوق رأی، بنظر چنین کسانی، حتی مفید و سودمند است.


8
 رالف دارندورف (1929 ـ 2009)
جامعه شناس، نویسنده و سیاستمدار آلمانی ـ انگلیسی

·        تصادفی نیست که رالف دارندورف به ستایش از تعریف پوپر برمی خیزد.

9
·        دلایل رالف دارندورف از قرار زیرند:

الف
·         این تعریف پوپر «مو از ماست بیرون کشیدن تئولوژیکی در زمینه خود مختاری خلق را دور می زند،

ب
·        بحث پیرامون چند و چون واقعی خود مختاری خلق را زاید می سازد
ت
·        ما را از تلاش برای بستن آماج های حتی الامکان مطلوب، مثلا برابری، سجایای اخلاقی شهروندی مبنی بر شرکت در انتخابات به دم دموکراسی بی نیاز می سازد.

پ
·        ما را از تنظیم تئوری های عام راجع به روند واقعی دموکراتیزاسیون بی نیاز می کند.»
·        (رالف دارندورف، «جمهوریت (لا رپوبلیکا)»، 6. 2. 2004)

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر