۱۳۹۴ خرداد ۷, پنجشنبه

سیری در جهان بینی حکیم ابوالقاسم فردوسی (22)

سمبل خرد 
(320 ـ 398)
(942 ـ 1020)
تحلیلی از 
شین میم شین

بخش چهارم
گفتار اندر آفرینش مردم
ادامه

پذیرندهٔ هوش و رأی و خرد
مر او را دد و دام فرمان برد

·        معنی تحت اللفظی:
·        انسان پذیرنده ی هوش و نظر و عقل است و ددودام تحت فرمان او قرار دارند.

·        فردوسی در این بیت هوشمندی، نظرمندی (صاحبنظریت) و خردمندی انسان را از صراحت می گذراند و تبعیت جانوران از او را استدلال منطقی ـ تجربی می کند و به اثبات می رساند.

·        پیش شرط فرمانبرداری جانوران از انسان، بنظر فردوسی، هوشمندی، نظرمندی و خردمندی او ست و نه چیز دیگر.

1
پذیرندهٔ هوش و رأی و خرد
مر او را دد و دام فرمان برد

·        فردوسی در این بیت، پدیده اهلی کردن جانوران وحشی را در روند توسعه جامعه بشری توضیح می دهد.
·        حق هم با حکیم طوس است.
·        چون پیش شرط رام سازی و اهلی سازی جانوران وحشی، هوشمندی و نظرسازی و خردمندی است.
·        با زور صرف ددودام تن به همزیستی و همکاری با انسان نمی دهند.
·        پیش شرط این پله از تکامل جامعه بشری، شناخت و شعور انسان بوده است.
·        چون بدون شناخت چیزی نمی توان آن را بطرز هدفمندی تغییر داد.  

2
ز راه خرد، بنگری اندکی
که مردم به معنی چه باشد، یکی

مگر مردمی خیره خوانی همی
جز این را نشانی ندانی همی

·        معنی تحت اللفظی:
·        اگر در پی کشف معیار آدمیت باشی، یکی بیش نیست و آن خرد است.
·        اگر خرد را به عنوان معیار آدمیت انسان برسمیت نشناسی، باید انسان ها را مشتی گمراه و ویلان و سرگردان تلقی کنی.

·        وقتی گفته می شود که فردوسی پیشاهنگ راسیونالیسم (خردگرائی) است، به همین دلیل است:
·        خرد برای حکیم طوس، تعیین کننده ترین معیار آدمیت انسان ها ست.
·        این اندیشه خجسته فردوسی، صدها سال بعد، در سپیده دم تولد عصر جدید از بطن تیره قرون وسطی، توسط نمایندگان فلسفه کلاسیک بورژوائی   نمایندگی خواهد شد.

·        مراجعه کنید به  راسیونالیسم، ایراسیونالیسم، خرد  در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

3
·        این موضعگیری راسیونالیستی رادیکال حکیم طوس ضمنا مرزبندی دیگری با تئولوژی و فلسفه بورژوائی واپسین و همه نمایندگان همه طبقات اجتماعی واپسین است که ایراسیونالیسم (خردستیزی) را بر پرچم ایده ئولوژیکی خویش نگاشته اند.
·        این مرزبندی پیشاپیش فردوسی با خیام و سعدی و حافظ و مولوی و غیره است.
·        این موضع فردوسی هم ستایش انگیز است و هم شگفت انگیز.    

4
تو را از دو گیتی برآورده ‌اند
به چندین میانجی بپرورده ‌اند

نخستین فطرت، پسین شمار
تویی، خویشتن را به بازی مدار

·        معنی تحت اللفظی:
·        تو آمیزه ای و ترکیبی از دو جوهری.
·        تو پرورده با واسطه های متعددی.
·        مقام اول در طبیعت و متعالی ترین مقام در مقایسه با بقیه موجودات، از آن تو ست.
·        بنابرین، خود را بازیچه تصور مکن.  

5
تو را از دو گیتی برآورده ‌اند

·        منظور فردوسی از مفهوم فلسفی «دو گیتی»، به احتمال قوی ماده و روح (وجود و شعور) است.
·        حکیم طوس انسان را تجسم (جسمیت یابی، مادیت یابی)  دیالک تیک ماده و روح (وجود و شعور) می داند.
·        در این مصراع شعر نیز راسیونالیسم نمایندگی می شود:
·        مرزبندی انسان با جمادات و نباتات و جانوران، خردمندی و هوشمندی و رأی مندی انسان است.
·        دیالک تیک مادی و روحی  بودن انسان است.
·        شعورمندی انسان است.

6
·        دیالک تیک ماده و روح (وجود و شعور) مسئله اساسی فلسفه را تشکیل می دهد:
·        هر کس در این دیالک تیک، نقش تعیین کننده را از آن ماده (وجود) بداند، ماتریالیست است و هر کس نقش تعیین کننده را از آن روح (شعور) بداند، ایدئالیست است.

7
تو را از دو گیتی برآورده ‌اند
به چندین میانجی بپرورده ‌اند

·        منظور حکیم طوس از واسطه ها (میانجی ها) باید در روند تحلیل میراث او کشف شود.
·        شاید منظور او گذار تکاملی پله به پله انسان از جماد به نبات و از نبات به جانور و از جانور به انسان باشد.


·        این ایده را مولوی هم نمایندگی می کند.
·        آن زمان هنوز داروین زاده نشده بود تا سیر تکاملی انسان بطرز علمی ـ تجربی کشف شود.
·        مولوی احتمالا چنین روند سلسله مراتبی را حدس می زند:


از جمادی مُردم و نامی (نمو یابنده) شدم
وز نما (نبات)  مُردم به حيوان سرزدم

مُردم از حيوانی و آدم شدم
پس چه ترسم، کی ز مردن کم شدم؟

حمله ی ديگر بميرم از بشر
تا برآرم از ملايک بال و پر

بار ديگر از ملک پران شوم
آنچه اندر وهم نايد آن شوم

8
نخستین فطرت، پسین شمار
تویی، خویشتن را به بازی مدار

·        منظور حکیم از  مفاهیم فطرت و شمار را باید در روند تحلیل میراث او کشف کنیم.
·        آنچه در آن نمی توان تردید داشت، موضع هومانیستی رادیکال حکیم طوس است:

خویشتن را به بازی مدار

·        فردوسی را ضمنا می توان پیشاهنگ هومانیسم تلقی کرد.
·        جنبش هومانیستی در اواخر قرون وسطی در اروپا تشکیل می شود.

·        مراجعه کنید به  جنبش هومانیستی در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر