۱۳۹۴ خرداد ۶, چهارشنبه

دموکراسی؟ سخن از کدامین دموکراسی است؟ (6)


ولادیمیرو گیاچی
 برگردان  یدالله سلطانپور

4
حمله بر دموکراسی
از بعد از جنگ جهانی دوم تا امروز

بخش اول
امحای حق انتخابات عمومی

·        برای نشان دادن امحای قانون انتخابات عمومی به چند مثال قناعت می کنیم:

1
در آلمان

الف
·        در آلمان، در سال 1953 محدودیت 5 در صد آراء تصویب می شود، تا از ورود حزب کمونیست آلمان به پارلمان جلوگیری شود.

ب
·        و سه سال بعد، با تفسیر دلبخواهی از قانون اساسی، حزب کمونیست آلمان، ممنوع  اعلام می شود.

2
در فرانسه

الف
·        در فرانسه، در سال 1958، قانون انتخاباتی اکثریت در دوره دوم انتخابات به تصویب می رسد.

ب
·        اینجا هم هدف به حاشیه راندن حزب کمونیست فرانسه است.

ت
·        در سال 1956 قانون انتخاب مستقیم رئیس جمهور به تصویب می رسد.

پ
·        روش های انتخاباتی جاری منجر بدان می شوند، که چپ های فرانسه در آخرین انتخاب رئیس جمهور، حتی در دوره دوم انتخابات نمی توانند نامزد بشوند، اگرچه در دوره اول انتخابات، روی هم رفته، 40 درصد آراء را به خود اختصاص داده اند.

3
در ایتالیا

الف
·        در ایتالیا، در سال 1953 ، با توسل به «قانون کلاهبرداری» می کوشند تا جلوی قانون انتخابات تناسبی را (هر چند به عبث) بگیرند.

ب
·        ولی بعدا در سال 1993 می توانند قانون انتخاباتی اکثریت را به تصویب رسانند.

·        (قانون انتخاباتی اکثریت، انتخاباتی است که در آن اکثریت آرای داده شده در یک منطقه انتخابات، تعیین کننده تلقی می شود. مترجم)

4
·        در سلسله ای از کشورهای اروپا دیکتاتوری های علنی و عریان تکوین، تحکیم و حفظ می شوند.
·        یونان، اسپانیا و پرتقال از آن جمله اند.

5
·        بهانه این است که جلوگیری از این روند سد ناپذیر و امکان ناپذیر است.

6

·        در آلمان، رولند برگر، مشاور سرمایه داران، در اوایل سال 2005 اعلام می کند:
·        «قانون اساسی 1949 میلادی، دیگر کهنه شده است و مواد کنترل و حسابرسی دست و پا گیر زیاده از حد دارد.
·        قانون انتخابات تناسبی باید تغییر یابد.
·        چون برای نوسازی ساختار اقتصادی و سیاسی کشور، دولت حتما باید اکثریت قاطع داشته باشد.»

7
·        اما اینها که چیزی نیستند.

8
 در انگلستان

الف
·        تاج غیردموکراتیک ترین سیستم انتخاباتی در اروپا را  باید دو دستی بر سر حکومت پادشاهی انگلستان گذاشت که «قانون انتخابات اکثریت نامحدود» دارد:
·        بنا بر این قانون، اگر حزبی اکثریت نسبی آراء را در یک منطقه انتخاباتی نیاورد، حتی یک کرسی در مجلس نصیبش نخواهد شد.

ب
·        درجه غیردموکراتیک بودن سیستم انتخاباتی انگلستان را در انتخابات مجلس (5 ماه مه سال 2005) می بینیم:
·        حزب کارگر انگلستان دو باره پیروزمی شود و اکثریت کرسی های مجلس را، یعنی 67 کرسی بیشتر از اوپوزیسیون را به خود اختصاص می دهد، اگرچه آن فقط 35 درصد آراء را آورده است.

ت
·        رژیم تونی بلر، بدین طریق، در واقع از طرف 20 درصد جمعیت کشور انتخاب می شود.

پ
·        هر نماینده حزب کارگر، بطور میانگین، با 26877 رأی انتخاب می شود، در حالیکه هر نماینده حزب محافظه کار می بایستی 44251 رأی و هر نماینده حزب لیبرال ـ دموکرات می بایستی 96378  رأی (یعنی چهار برابر تعداد آرای نماینده حزب کارگر) بیاورد.

ث
·        اگر معیار انتخابات دموکراتیک «هم ارزش بودن همه آراء باشد»، می توان با چشم بسته نتیجه گرفت که در بریتانیای کبیر اصلا و ابدا دموکراسی وجود ندارد.
·        (م. فینلی، «دموکراسی مدرن»)

ج
·        عقل سالم ـ حد اقل ـ  چنین حکم می کند.
·        تئوری های دموکراسی رایج، اما منطقی دیگر دارند.

·        باید ببینیم چرا؟

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر