۱۳۹۴ خرداد ۵, سه‌شنبه

جهان بینی احمد عاشورپور در آئینه آن و این (7)

احمد عاشورپور 
(۱۲۹۶ - ۱۳۸۶)
خسرو باقری (1337) 
تحلیلی از شین میم شین 

1
سال 1322   
سال بسيار مهمي در زندگي احمد عاشورپور بود.
سال اول دانشكده كشاورزي به جز دشمني با انگليس
و سمپاتي نسبت به آلمان بحث ديگري نبود.

·        این اولا بدان معنی است که در آن روزگار، بحث سیاسی در دانشگاه مجاز بوده است.
·        دانشگاه اما پس از کودتای 28 مرداد تا کنون، در حسرت چنین جوی بسر برده است.
·        یعنی اختناق روز به روز شدت یافته است.


2
سلطنت محمد رضا شاه
(از ۲۵ شهریور ۱۳۲۰ تا ۲۲ بهمن۱۳۵۷)

·        این ثانیا بدان معنی است که در آن روزگار، بحث حول طرفداری از یکی از دو قدرت استعماری بوده است.
·        یعنی بحث میان طرفداران استعمار انگلیس (انگلوفیلیسم)  و آلمان فاشیستی (ژرمانوفیلیسم)  بوده است.

·        یکی از دلایل اصلی سمپاتی به فاشیسم آلمان، همکاری و همدستی رضا شاه با دولت هیتلر بوده است.
·        در نتیجه همین همکاری، ادبیات فاشیستی در ایران وسیعا ترجمه و توزیع می شود.
·        طبقه حاکمه ظاهرا تمایل به فاشیسم را رنگ سرخ ضد استعماری (ضد انگلیسی) می زند و از طریق عوامفریبی برای سیاست مطلقا ارتجاعی و ضد انسانی خود مشروعیت و محبوبیت کسب می کند.


3
در سال دوم (1323)  كه متفقين و شوروي آمدند،
بحث سوسیالیسم و كمونيسم آغاز شد.

·        پس از ورود متفقین ـ بر خلاف توهم احمد عاشورپور ـ  قدرت خارجی ثالثی به دو قدرت استعماری سابق افزوده می شود:
·        یعنی  روسوفیلیسم (در زر ورق سوسیالیسم و کمونیسم)  به انگلوفیلیسم)  و ژرمانوفیلیسم اضافه می شود.  
·        این اصلا بحث ایده ئولوژیکی و فکری نیست.

4
·        این بدان معنی است که دفاع از سوسیالیسم و کمونیسم هم با دفاع از شوروی (روسوفیلیسم)  یکسان تلقی می شود.
·        یعنی ملت ایران نه از ایده ئولوژی معینی، بلکه از قدرت خارجی معینی قبله می سازند.
·        با این تفاوت که هر کدام از سه جریان پرچم ایده ئولوژیکی کشور خارجی معینی را بطور مکانیکی بدوش می کشد.


5
اين بحث‌ ها در دانشگاه توسط
حسين ملك و يكي از دوستانش به نام صادق انصاري
که از همكلاسي‌ هاي ما بود، مطرح شد.
تا اينكه يك روز تحت تأثير يكي از حرف‌ هايش قرار گرفتم،
ملك به من گفت:
«اين فكر كه چون فاشيسم يا نازيسم ضد انگليسي‌ اند،
پس نازيسم بهتر از سوسياليسم است، اشتباه است.
دعواي آنها بر سر غنايم كشورهاي عقب مانده است،
چون آلمان هم قبل از جنگ جهاني اول آفريقاي جنوبي را استعمار كرده است
و پس از شكست در جنگ مجبور شد آن را به انگليس وا گذارد.»  
به اين ترتيب بود كه من به سمت
حزب توده ايران
كشيده شدم.

·        اکنون مسئله روشن تر می گردد:
·        حسین ملک سوسیالیسم را با ناسیونال ـ سوسیالیسم مقایسه می کند و ضمنا احمد عاشورپور را هم تحت تأثیر قرار می دهد.

·        این به چه معنی است؟



6
«اين فكر كه چون فاشيسم يا نازيسم ضد انگليسي‌ اند،
پس نازيسم بهتر از سوسياليسم است، اشتباه است.

·        این بدان معنی است که در آلمان آن روزگار و حتی در ایران آن روزگار، باند خونخوار هیتلر هم تشکیل جامعه سوسیالیستی را عوامفریبانه بر پرچم خود نگاشته اند:
·        یعنی تشکیل ناسیونال ـ سوسیالیسم در آلمان و اقمار آلمان را به عنوان بدیلی برای سوسیالیسم در اتحاد شوروی تبلیغ کرده اند.

·        یعنی تشکیل سوسیالیسمی برای نژاد برتر را وانمود کرده اند و ایرانی ها از قضا جزو همین نژاد برتر قلمداد شده اند و لایق ناسیونال ـ سوسیالیسم.

·        اشعار به اصطلاح سوسیالیستی شعرای فاشیست وطنی فقط در این چارچوب ایده ئولوژیکی قابل توجیه اند.
·        خواه در رثای ارانی و خواه در رثای وارطان و سیامک و کیوان.


7 
اين فكر كه چون فاشيسم يا نازيسم ضد انگليسي‌ اند،
پس نازيسم بهتر از سوسياليسم است، اشتباه است.

·        در این چالش فکری در دانشگاه، معیار حقانیت سوسیالیسم و ناسیونال ـ سوسیالیسم، دوستی و دشمنی با انگلیس بوده است.

·        روشنفکریت وطنی هنوز هم که هنوز است نمی داند که دوستی و دشمنی با هر کسی، رابطه ای سه عضوی است:
·        یعنی قبل از هر چیز باید پرسید:
·        حسن (عضو اول)  از چه نظر (عضو دوم)  با حسین (عضو سوم)  دشمن و یا دوست است.

8
·        یکی از خطاهای خطیر حزب توده پس از پیروزی ارتجاع فئودالی ـ فوندامنتالیستی ـ روحانی بی خبری از این حقیقت امر بود:
·        چون هم از موضع فئودالی می توان ضد امپریالیست بود و هم از موضع پرولتری.
·        و این اگرچه در حرف همتراز جلوه گر می شوند، ولی در عمل همتراز نیستند:
·        اولی ارتجاعی است و دومی انقلابی.


9
«اين فكر كه چون فاشيسم يا نازيسم ضد انگليسي‌ اند،
پس نازيسم بهتر از سوسياليسم است، اشتباه است.
دعواي آنها بر سر غنايم كشورهاي عقب مانده است،
چون آلمان هم قبل از جنگ جهاني اول آفريقاي جنوبي را استعمار كرده است
و پس از شكست در جنگ مجبور شد آن را به انگليس وا گذارد.» 

·        طرز استدلال حسین ملک بر این مبنا ست، که چون انگلیس و آلمان هر دو دول استعماری اند، پس سوسیالیسم بهتر از ناسیونال ـ سوسیالیسم است.

·        بدتر از این نمی توان استدلال کرد.

·        بدین طریق و با این ترفند فقط می توان اثبات کرد که شوروی و هر کشور غیراستعماری دیگر بهتر از آلمان و انگلیس است.

·        وقتی گفته می شود که سوسیالیسم با روسو فیلیسم عوضی گرفته می شود، به همین دلیل است.


11
به اين ترتيب بود كه من به سمت
حزب توده ايران
كشيده شدم.

·        سؤال ولی این است که احمد عاشورپور چرا به حزب توده کشیده می شود؟

·        چون حسین ملک که حزب توده را با کسی مقایسه نکرده.

·        او انگلیس و آلمان را با هم مقایسه کرده است و هر دو را ـ به غلط ـ یکسان قلمداد کرده است.
·        این چه ربطی به حزب توده دارد؟

·        این ضمنا چه ربطی به حقانیت سوسیالیسم دارد؟

ادامه دارد.

۱ نظر: