۱۳۹۴ اردیبهشت ۲۳, چهارشنبه

کلنجار سنگ صبوری با سگ سخنگویی (7)



ویرایش از 
سگ سخنگو

سنگ
·        سگ سخنگو خیلی خیال پرداز است.

سگ
·        نه.
·        خوشبختانه و یا متأسفانه، سگ سخنگو اهل خیال پردازی نیست.
·        سگ سخنگو رئالیست مادر زاد است.
·        شاید یکی از تفاوت های سگ با سنگ همین باشد.

·        می دانی، دلیلش چیست؟  

سنگ

·        آره.
·        دلیل اصلی اش این است که سگ ها متحرک و متکلم اند و سنگ ها ساکن و ساکت.
·        تحرک و تکلم سرچشمه سوبژکتیویته اند.
·        برای اینکه تحرک زمینه لازم را برای کسب تجارب فراهم می آورد و تجارب سرچشمه تفکر اند و تفکر همزاد تکلم است.

·        دیالک تیک پراتیک و تئوری

·        دیالک تیک تجربه و دانش

·        دیالک تیک تکلم و تفکر

·        دیالک تیک جمله و حکم
·        به قول سگ ها

سگ
·        سنگ اندیشنده ندیده بودیم و حالا می بینیم.

·        بختیاری ما هم همین است:
·        دیدن چیزهایی که از نوادر روزگار اند و به آسانی به دیده نمی گذرند.

·        در این جور مواقع است که سگ، حسرتکش خر می گردد و خر گشتن به آرزوی زندگی اش بدل می شود.  

سنگ
·        چرا و به چه دلیل؟
·        مگر خر چه دارد که سگ ندارد؟  

سگ
·        خر می تواند کیف خر کند.
·        سگ ولی نمی تواند.

·        چون مفهوم «کیف سگ» اصلا وجود ندارد و این حاکی از عدم خود آن است.
·        چون اگر کیف سگ واقعا وجود می داشت، مفهوم آن نیز تشکیل می شد.  

سنگ

·        ما که بالاخره نفهمیدیم، سگ دوست سنگ است و یا دشمن سنگ.  

سگ

·        میان سگ و سنگ از دیرباز یعنی از دهها هزار سال به این ور، تضاد عمیقی وجود دارد.
·        سنگ اولین تسلیحات نیاکان بنی آدم در جنگ بر ضد همه چیز و همه کس بوده است.
·        بدترین دشمن سگ، سنگ است.

سنگ
·        به، به.
·        اجامر سگ می کشند و نه احجار.

·        علاوه بر این سنگ در بهترین حالت وسیله است.
·        جنگ افزار است.
·        سنگ که خصومتی با سگ ندارد.  

سگ
·        آره.
·        حق با سنگ است.

·        سنگ اما در کره زمین به وفور یافت می شود.
·        سنگ فراوانتر از مثلا چوب و چماق و غیره است و دسترس پذیر تر از تسلیحات دیگر.

·        اما گذشته از این حقایق امور، امروز روزی فراموش ناشدنی است.

·        کاش سگ ها می توانستند نشانه گذاری اش کنند تا در حافظه کلاب جهان ثبت شود.

سنگ
·        چرا؟

·        مگر امروز با دیروز و پریروز چه فرقی دارد؟  

سگ
·        لامصب.
·        خودت حالی ات نیست؟

·        تو داری راست راستکی می اندیشی.

·        سنگ متفکر که وجود ندارد.

سنگ
·        من همیشه همین بوده ام.
·        همیشه اندیشیده ام.
·        این تویی که سنگ را با خر عوضی می گیری.

·        من سنگ اندیشنده بوده ام.
·        درست به همان سان که تو سگ سخنگویی.
·        ما با هم خویشاوندیم.
·        دیالک تیک سگ و سنگ
·        دیالک تیک سنگ متفکر و سگ متکلم

سگ
·        قبول.
·        ولی دیالک تیک به وحدت اضداد اطلاق می شود و نه به وحدت احباب.

·        وحدت سگ و سنگ، همزیستی ستیزمند است و نه همزیستی صلح آمیز.

·        سنگ هر چه هم که باشد، سنگ است و دشمن سگ.

·        سگ حتی به امید التذاذ از کیف خر، خر نمی شود.

·        دیالک تیک سگ و سنگ به جای خود می ماند.

·        دوستی سرشته به دشمنی.

·        حالی ات شد، سنگ اندیشنده؟  

سنگ

·        حدس می زدم، ولی اکنون یقین قلبی کسب کردم.  

سگ

·        چی را حدس می زدی؟  

سنگ
·        همین را که تو به زبان دیگر گفتی:
·        تکلم نشانه تفکر است.

·        تو فقط سحنگو نیستی، سگ اندیشنده هم هستی.
·     تو طوطی نیستی 

·        و این دیالک تیک تفکر و تکلم، دیالک تیک خطرناکی است.

سگ
·        خود تو مگر حرف نمی زنی؟

سنگ
·        نه.
·        این تویی که از دهن بسته من، حرف بیرون می کشی.

·        سنگ ذاتا ساکت و ساکن است.
·        اگر بیندازند، سکونش نفی می شود و اگر بسابند، سکوتش .

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر