۱۳۹۴ اردیبهشت ۳۱, پنجشنبه

سیری در جهان بینی حکیم ابوالقاسم فردوسی (16)


(320 ـ 398)
(942 ـ 1020)
تحلیلی از 
شین میم شین

 »شاهنامه »
 آغاز کتاب
بخش سوم
گفتار اندر آفرینش عالم
 ادامه

سرمایهٔ گوهران این چهار
برآورده بی ‌رنج و بی ‌روزگار

·        معنی تحت اللفظی:
·        خدای جان و خرد عناصر اصلی چهارگانه را بی کمترین زحمتی در آن واحد  پدید آورده است.   

1
·        فلسفه فردوسی اکنون شباهت غریبی به فلسفه ماتریالیستی یونان باستان پیدا می کند.
·        بنیاد هستی را فردوسی، متشکل از چهار عنصر مادی بسیار مهم می داند.
·        به عبارت ساده تر، عمارت هستی را بر چهار ستون مادی غول آسا استوار می کند.

·        این اما به چه معنی است؟  

2
·        این اولا به معنی مرزبندی ماتریالیستی فردوسی با تئولوژی است که نماینده ایدئالیسم عینی است.

3
·        این ثانیا به معنی بینش فلسفی فردوسی است.
·        بیهوده نیست که اعضای جامعه از همان آغاز، او را نه فقط به عنوان شاعر، بلکه ـ قبل از همه ـ به عنوان حکیم (فیلسوف) برسمیت می شناسند و حق هم دارند.

4
·        این ضمنا به معنی قرابت جهان بینانه ی فردوسی به فلسفه غرب است تا به تئولوژی.
·        اگر کسی سری به فلسفه یونان باستان بزند به همین چهار عنصر اساسی برخورد می کند.

·        مراجعه کنید به ماده (وجود)، فلسفه در تارنمای دایرة المعارف روشنگری   

5
یکی آتشی برشده تابناک
میان، آب و باد از بر تیره خاک

·        معنی تحت اللفظی:
·        عناصر چهارگانه مادی هستی به شرح زیر بوده اند:

الف

·        آتش تابنده در هوا.  
·        هراکلیت ـ پدر دیالک تیک آغازین ـ هم همین نظر را داشته است.

ب
·        آب   
ت
·        باد (هوای رونده و متحرک)   

پ
·        خاک تیره

6
نخستین که آتش به جنبش دمید
ز گرمی اش پس، خشکی آمد پدید

·        معنی تحت اللفظی:
·        خدای جان و خرد ـ قبل از همه ـ با دمیدن بر آتش آن را به جنبش در آورد و تحت تأثیر گرمای آتش، خشکی پدید آمد.

·        توضیح تشکیل هستی مادی از سوی فردوسی هم تجربی است و هم منطقی و فیزیکی.

7
وز آن پس ز آرام، سردی نمود
ز سردی همان، باز تری فزود

·        معنی تحت اللفظی:
·        تحت تأثیر دمیدن یزدان بر آتش، گرما پدید می آید و آب هستی تبخیر می شود.
·        بعد یزدان بتدریج هوا را سرد می کند.
·        در اثر سردی هوا، بخار تقطیر می شود و آب می شود.  

8
چو این چار گوهر به جای آمدند
ز بهر سپنجی سرای آمدند

·        معنی تحت اللفظی:
·        تشکیل این عناصر مادی چهارگانه (آتش و آب و باد و خاک) به نیت تشکیل سرای سپنج بوده است.

·        سرای سپنج یکی از ممقولات فلسفی مهم فردوسی است که باید در روند تحلیل اشعار و افکار او تعریف شود.

9
گهرها یک اندر دگر ساخته
ز هرگونه گردن برافراخته

·        معنی تحت اللفظی:
·        یزدان عناصر مادی بنیادی چهارگانه را در هم آمیخته و انواع گوناگون از هر گونه پدید آورده است.


10
پدید آمد این گنبد تیز رو
شگفتی نمایندهٔ ی نو به ‌نو

·        معنی تحت اللفظی:
·        در نتیجه، این گنبد گردنده حیرت انگیز پدید آمده که عرصه تجلیات نو به نو است.

·        فردوسی بدین ترتیب از ماهیت مادی کاینات پرده برمی دارد.
·        یعنی کاینات را نیز متشکل از عناصر بنیادی اصلی چهارگانه می داند.

11
·        حکیم طوس بدین طریق، فاتحه بلندی بر جزم های مذهبی موسوم به سماوات و عرش و فرش و سراپرده سریر الهی و ملائکه و اجنه و غیره می خواند.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر