۱۳۹۳ فروردین ۱۸, دوشنبه

استالینیسم (17)


پروفسور دکتر ورنر هوفمن
برگردان میم حجری

فصل سوم
شرایط تاریخی آغازین قدرت شوراها
ادامه

·        ما اکنون به جائی رسیده ایم که بتوانیم پاسخ در خوری به پرسش «استالینیسم در واقع چیست؟» بدهیم.

1
·        از آنچه که ذکرش گذشت، معلوم می شود که استالینیسم عبارت بود از حد بالائی از فونکسیون اجبار، که می بایستی از طبیعت وظایف خود تعیین کرده ی دولت شوروی و ارگان های مربوطه نشو و نما یابد و در عین حال، جای تصحیحگرهای اجتماعی و نهادین مهم در زمینه استفاده از قدرت، خالی بود.
·        چیزی که در جامعه تمایزمند بطور تاریخی توسعه یافته وجود دارد.

2
·        با کشف نیاز به اجبار، اما فقط یکی از پیش شرط های استالینیسم شناخته می شود، نه خود استالینیسم.

3
·        ارزیابی افراط استالینیسم در استفاده از قدرت، بمثابه یک نتیجه اجتناب ناپذیر ناشی از شرایط موجود، به معنی دترمینیسم تاریخی اشتباه آمیزی خواهد بود.

4
·        استالینیسم را باید، قبل از همه، به معنی زیاده روی در استفاده از قدرت تلقی کرد.
·        زیاده روی ئی که بر وظایف «دیکتاتوری تربیتی» مبتنی نبوده و بلحاظ عینی (اوبژکتیف) «ضرورت» نداشته است.

5
·        استالینیسم را می توان به اختصار به شرح زیر تعریف کرد:

الف
·        استالینیسم یعنی حل همه مسائل با استفاده از قدرت.

ب
·        استالینیسم یعنی خواستن، توانستن است.

ت
·        استالینیسم عبارت است از اوپورتونیسم خاص قدرت بر اساس عام یک جامعه پرولتری.

6
·        شرط اجتماعی استالینیسم، عبارت از این است، که رهبر برای مدتی، از پایگاه اجتماعی هنوز توسعه نیافته اش، استقلال نسبی کسب می کند.

7
·        بدین طریق، دیکتاتوری مذکور پرولتاریا برای مدتی طولانی، خصلت یک دیکتاتوری وکالتی کسب می کند.
·        دیکتاتوری وکالتی ئی که در آن، قدرت دولتی نسبت به موکل اجتماعی واقعی خویش بیگانه گشته است.

پایان فصل سوم
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر