احمد
الهی
دو
سؤال برای من پیش آمد:
هدف
ادیان از نمایندگی شعور وارونه چیست؟
منظوراز نمایندگان طبقات اجتماعی
واپسین، چه کسانی هستند؟
سرچشمه:
صفحه فیسبوک عمر
خیام
میم حجری
1
هدف
ادیان از نمایندگی شعور وارونه چیست؟
·
گاهی طرح دقیق پرسشی بمراتب دشوارتر از پاسخ دقیق بدان
پرسش است.
·
دلیل این دشواری شاید این باشد که پیش شرط طرح نسبتا دقیق
هر پرسشی وقوف به پاسخ نسبتا دقیق آن پرسش است.
·
به عبارت دیگر، وقتی می توان پرسشی را با دقت نسبی طرح
کرد که پاسخ آن را پیشاپیش بدانیم.
·
دلیل آن شاید در دیالک تیک پرسش و پاسخ باشد.
2
سقراط (469 ـ 399 ق. م.)
فیلسوف بزرگ یونان
مؤسس متد بحث ساختارمند
اثر مکتوب به میراث ننهاده است.
شاگردانش از جمله افلاطون به متد او اشاره کرده اند.
به جرم گمراه سازی جوانان و توهین به خدایان یونان
محکوم به
مرگ می شود و جام شوکران سر می کشد.
·
شاید به همین دلیل بوده که سقراط ـ فیلسوف ایدئالیست جهان
باستان ـ از طریق طرح سؤال، تدریس می کرد.
·
این خود تأییدی بر صحت حدس ما ست:
·
کسی می تواند سؤالی را نسبتا دقیق طرح کند که پاسخ نسبتا
درست آن را پیشاپیش بداند.
·
در غیر این صورت سؤال او نیم بند و دست و پا شکسته و
معیوب خواهد بود.
3
هدف
ادیان از نمایندگی شعور وارونه چیست؟
·
زمانی این سؤال دقیق خواهد بود که اولا علت وارونگی دین ـ
به مثابه فرمی از شعور اجتماعی ـ فقط
سوبژکتیف باشد.
·
مثلا عمدی باشد.
·
یا مربوط به نماینده، مبلغ و مروج آن دین باشد.
·
فقط در آن صورت می توان پرسید که هدف و آماج مثلا پیامبر
مربوطه از به خدمت گرفتن شعور وارونه (دین)
چی بوده است؟
4
·
شعور اجتماعی ـ چه درست و چه وارونه ـ اما در چارچوب دیالک تیکی اوبژکتیف ـ سوبژکتیف
تعیین می شود و در این چارچوب دیالک تیکی نقش تعیین کننده از آن قطب اوبژکتیف
(عینی) است، بدون آنکه قطب سوبژکتیف (مثلا پیامبر، تعلقات طبقاتی پیامبر، سطح
توسعه فکری و فرهنگی جامعه و همبود مربوطه و غیره) هیچ واره و هیچکاره محسوب شود.
5
·
از این رو، وارونگی شعور معینی ـ قبل از همه ـ علت
اوبژکتیف (عینی) دارد.
·
برای اینکه شعور اجتماعی انعکاس وجود اجتماعی است.
·
شعور اجتماعی اولین نیست، ثانوی است.
·
اصلی نیست، فرعی است.
·
مستقل نیست، وابسته است.
6
·
دیالک تیک وجود اجتماعی و شعور اجتماعی و در رابطه با
آن، دیالک تیک زیربنای اقتصادی و روبنای ایدئولوژیکی، دیالک تیکی بغرنج، فراگیر و غول آسا ست.
7
·
دیالک تیک وجود اجتماعی و شعور اجتماعی بدان معنی است که
سطح توسعه ی اقتصادی هر جامعه، شیوه زیست انسان های هر جامعه ـ در تحلیل نهائی ـ
سطح شعور اجتماعی آن جامعه را، شیوه تفکر (شعور اجتماعی) اعضای آن جامعه را تعیین
می کند.
8
·
هر تغییری در سطح توسعه ی اقتصادی، هر تحولی در شیوه
زیست انسان ها ـ چه در مقیاس فردی و چه در مقیاس اجتماعی ـ دیر یا زود، کم یا بیش،
شیوه تفکر آن جامعه و آن شخص را زیر و زبر می کند.
·
مثال های متعددی در زندگی روزمره می توان یافت که تأییدی
بر صحت این تشخیص است:
9
·
به محض اینکه عمله ای دست از عملگی برمی دارد و
نزولخواری پیشه می کند، معیارهای ارزشی او، تعاریف او از مفاهیم اخلاقی مثلا خیر و شر، طرز تفکر او و حتی
اخلاق و رفتار او زیر و رو می شود.
·
با وقوع انقلاب سفید ما شاهد همین تحول فردی و اجتماعی
بودیم:
·
حتی فاناتیک ترین خرده بورژواهای بازار دختران خود را به
مدرسه می فرستادند.
10
·
شعور اجتماعی همیشه سایه وجود اجتماعی را بالای سر خود
دارد و ضمنا می تواند به استقلال نسبی دست یابد و حتی پس از زوال وجود اجتماعی
مربوطه ادامه حیات دهد و یا حتی به مانعی جدی
بر سر راه تحول وجود اجتماعی بدل شود.
·
به همین دلیل دیالک تیک وجود اجتماعی و شعور اجتماعی و
دیالک تیک زیربنای اقتصادی و روبنای ایدئولوژیکی و اصولا همه دیالک تیک های هستی
اجتماعی پیچیده، بغرنج و تأمل انگیزند.
ادامه دارد.
با توجه به گفته های بالا من سوال را اشتباه مطرح کردم. این سوال باید به اینگونه مطرح میشد که ادیان نماینگان شعور وارونه هستند ، این یعنی چه؟
پاسخحذف