۱۳۹۰ آذر ۲۴, پنجشنبه

چاله ها و چالش ها (108)

چالش اندیشنده از شهر عقل با ملا صدرا از شهر عشق

1
ملا صدرا
خداوند بی‌ نهایت است و لامکان و بی زمان

2
اندیشنده

• بی نهایت، فقط و فقط ماده است و ماده در زمان و مکان است.
• زمان و مکان فرم وجودی ماده را تشکیل می دهند.

• ماده (واقعیت لایزال، ازلی و ابدی عینی) در زمان و مکان در جنبش مدام است.

• نه ماده لامکان و بی زمان وجود دارد و نه مکان و زمان تهی از ماده.

• چیز لامکان و بی زمان به محتوای بی فرم می ماند و محتوای بی فرم وجود ندارد.


3
ملا صدرا
(خدا) اما به قدر فهم تو کوچک می‌شود.

4
اندیشنده

• ملا حرف خود را ظاهرا مورد تأمل قرار نمی دهد.

• اندازه چیزها حاکی از وجود آنها در مکان است!

• اندازه چیزها حاکی از طول و عرض و ارتفاع و غیره آنها ست.
• فقط چیزهای مادی اند که می توانند تجزیه شوند و یا به قول ملا کوچکتر شوند و به زبان علمی به اجزای متشکله خود تجزیه شوند.

5
ملا صدرا
و به قدر نیاز تو فرود می‌آید، و به قدر آرزوی تو گسترده می‌شود
و به قدر ایمان تو کارگشا می‌شود
و به قدر نخ پیر زنان دوزنده باریک می‌شود
و به قدر دل امیدواران گرم می ‌شود.

6
اندیشنده

• ادعا آسان است، اثبات ادعا اما دشوار!

• همه این ادعاهای ملا حاکی از مادیت خداوند او ست:
• تنها چیزهای مادی اند که در حرکت و تغییرند:
• فرود می‌آیند، گسترده می‌شوند، کارگشا می‌شوند، باریک می‌شوند، گرم می ‌شوند.
• و نه چیزهای کذائی لامکان بی زمان!

7
ملا صدرا
پــدر می‌شود یتیمان را و مادر.
برادر می‌شود محتاجان برادری را.

8
اندیشنده

• چیز لامکان بی زمان عملا نمی تواند مؤثر اثری واقعی باشد.
• چنین چیزی تنها در اوتوپی، آرزو و رؤیای انسان ها صورت می گیرد:

• یتیم در آرزوی پدر و مادر به اختراع خیالی آنها مبادرت می ورزد و نام آن را خدا می گذارد.

• بی پناهان و بی کسان در جهنم جامعه طبقاتی آرزوی برادری را در دل می پروند و آنچه را که در عالم رئال، محال است، در عالم خیال پدید می آورند تا بتوانند ادامه حیات دهند، برغم دشواری های مردافکن!

9
ملا صدرا
همسر می‌شود بی همسر ماندگان را.
طفل می‌شود عقیمان را.
امید می‌شود ناامیدان را.
راه می‌شود گم‌گشتگان را.
نور می‌شود در تاریکی ماندگان را.
شمشیر می‌شود رزمندگان را.
عصا می‌شود پیران را.

10
اندیشنده

• آری شود، ولی نه در جهان رئال، بلکه در جهان خیال!

• همسر می شود آری، ولی جای همسر را پر نمی کند.

• طفل می شود، آری، ولی نیاز عاطفی عقیمان را ارضا نمی کند.

• امید می شود آری!

• و یکی از علل باور به خدایان نیز نیاز مبرم به همین امید است.

• راه می شود آری، ولی فقط استثنائا و تصادفا به مقصدی مطلوب رهنمون می شود.


• اگر خداوند لامکان و بی زمان نور و شمشیر و عصا شود، اینها همه نشانه مادیت آن اند:


چون تنها ماده است که تغییر فرم می دهد و نور و شمشیر و عصا فرم های وجودی ماده اند.

پایان

۱ نظر:

  1. شما جواب تمام ادعاهای ملاصدرا را داده اید ومن تکرار میکنم سطر اخر را تنها مادهاست که تغیر فرم مید هد ونور شمشیر وعصا فرمهای وجودی ماده اند فکر نمیکنم کسی حرفی دیگری بتواند گفت

    پاسخحذف