امپراطوی ـ نظم جهانی نوین
مایکل هاردت (1960)
تئوریسین ادبی امریکائی
استاد دانشگاه در ایالات متحده امریکا و سوئیس
نویسنده (با نگری) کتاب امپراطوی ـ نظم جهانی نوین
پروفسور هانس یورگن کریمانسکی
برگردان یدالله سلطان پور
3
محافل چهارگانه
استاد دانشگاه در ایالات متحده امریکا و سوئیس
نویسنده (با نگری) کتاب امپراطوی ـ نظم جهانی نوین
پروفسور هانس یورگن کریمانسکی
برگردان یدالله سلطان پور
3
محافل چهارگانه
• از طریق تعمیم، می توان مدل توصیفی معینی از ساختار قدرت پژوهی طبقات و نخبگان قدرت تشکیل داد.
• بر این مبناء می توان از چهار گروه نام برد که در پیوند فونکسیونی (عملکردی) واحدی قرار دارند و سیستم محفلی غلیظی را بوجود می آورند.
1
محفل قدرت پولی
محفل قدرت پولی
انتونیو (تونی) نگری (1933)
دانشمند علوم سیاسی ایتالیا
نماینده نئو مارکسیسم
نویسنده (با مایکل هاردت) کتاب امپراطوی ـ نظم جهانی نوین
• محفل قدرت پولی، محفل هسته ای (داخلی) «برج محفلی» محسوب می شود و از گروه موسوم به سوپر ثروتمندان تشکیل می یابد.
• این محفل از طریق میکرو شبکه ها، «انساندوستی» ('Philanthropie') و دستگاه قدرت بنیادها بر کلیه عرصه ها (و حتی عرصه های حاشیه ای) حیات جامعه و حیات جامعه جهانی نفوذ غول آسا اعمال می کند.
• این فرم جدید الهیت (خودکامگی مطلق) ـ از نقطه نظر شیوه فونکسیون اجتماعی ـ بر فراز روندهای عادی بهره وری از سرمایه قرار دارد.
• این محفل را نمی توان به «جناح معین سرمایه» منسوب دانست.
• این محفل با فرم های عمدتا ترانس کاپیتالیستی «سرمایه ستیزی» (از بین بردن سرمایه) به قصد جلوگیری از تمرکز قدرت سر و کار دارد.
• پس از محو فرم های استقلال (خودمختاری) مدرنیته، این محفل تنها گروهی است که از استقلال و خودمختاری برخوردار است.
• زیرا به قول هاردت و نگری، «رژیم سلب مالکیت خصوصی در جهت یونیورسال گشتن (در جهت فراگیری همه عرصه ها) سیر می کند.»
• (هاردت و نگری، 2002، ص 313)
2
محفل قدرت بهره وری از سرمایه
محفل قدرت بهره وری از سرمایه
• محفل دوم عبارت است از محفل قدرت بهره وری از سرمایه
• این محفل از رؤسای اجرائی (Chief Executive Officers) تشکیل می یابد که به عرصه های زیر تعلق دارند:
1
• صنایع2
• سرمایه مالی3
• عرصه نظامی• این محفل، حلقه حفاظتی حول هسته متشکل از سوپر ثروتمندان محسوب می شود و همراه با آنها به قول دومهوف، مجموعه (کمپلکس) «کمیته همکاری ـ طبقه عالیه» ("Corporate Community/Upper Class") را تشکیل می دهد.
• «نخبگان بهره وری از سرمایه» (محفل دوم) وظیفه اصلی اش تکثیر و مدیریت دارائی سوپر ثروتمندان است و خود از میلیونرهای بیشماری تشکیل می یابد.
• «نخبگان بهره وری از سرمایه» (محفل دوم) را می توان به مثابه طبقه سرمایه دار به معنی سنتی اش تلقی کرد.
• این محفل خود جناح بندی می شود و میان جناح های مختلف آن، بی تردید بلحاظ اقتصادی تضادهائی وجود دارند:
• بویژه میان «کنسرن های چند میلیتی» (transnationalen Konzernen) بزرگ که از مرزهای ملی پا فراتر می نهند و به مثابه حلقات واسط در سیستم تمام ارضی عمل می کنند.
• «صاحبان کارخانه ها و شرکت های پیشین نیز جزو محفل دوم اند.»
• (هاردت و نگری، 2002، ص 165)
3
محفل قدرت تقسیم
محفل قدرت تقسیم
• محفل سوم را محفل قدرت تقسیم تشکیل می دهد که عمدتا از طبقه سیاسی تشکیل می یابد و طبقه خدماتی اصیل است.
• مسئولیت موافقت های اجتماعی و حفظ ظاهر عدالت تقسیم ثروت به عهده این محفل است.
• در هسته مرکزی طبقه سیاسی، به قول رایت میلز، اولیگارش ها و یا «رؤسای سیاسی» (politische Direktorate) عمل می کنند.
• مبارزات انتخاباتی بطور کلی بر سر اشغال این پست ها صورت می گیرند.
• علاوه بر این، سیاست تقسیم ثروت، تحت شرایط گلوبالیزاسیون به مرحله ای رسیده که در آن هنجارها و ارزش های یونیورسال (عام) از قبیل «عدالت» دیگر نمی توانند حتی نقش کوچکی بازی کنند.
• و «هنر حکومت کردن»، دیگر نه در «انتگراسیون اختلافات از طریق تابع سازی آنها به قواعد اجتماعی مربوط به هم، بلکه در کنترل اختلافات خلاصه می شود.»
• (هاردت و نگری، 2002، ص 348)
4
محفل قدرت دانش و کومونیکاسیون
محفل قدرت دانش و کومونیکاسیون
• محفل چهارم (پوسته برج محفلی) را محفل قدرت دانش و کومونیکاسیون (مخابرات) تشکیل می دهد که میدان عمل تکنوکرات ها و خدمات است.
• در این لشکر، مشاوران، متخصصان، مددکاران از عرصه های مختلف جامعه (علوم، رسانه ها، فرهنگ، فن و تکنیک و غیره) گرد امده اند که معارف (شناخت) دقیقی در زمینه فونکسیون سیستم کاپیتالیستی جهانی و سیستم های فرعی دیگر دارند.
• در این محفل، گرایشات انتقادی و توطئه گرانه با هم مخلوط می شوند، آن سان که می توانند به تضادهای عملا شعله ور منجر شوند.
*****
• هسته این «برج محفلی» چهار طبقه از چند هزار نفر و پوسته خارجی آن از چند میلیون نفر تشکیل می یابد.
• این افراد در گنداب فساد مطلق شناورند:
• به قول هاردت و نگری، «اگر در آنتیک (جهان کلاسیک باستان) و در مدرنیته، فساد در پیوند با هنجارها و ارزش ها تعیین می شد و به معنی زیر پا نهادن هنجارها و ارزش های یونیورسال محکوم می گردید، امروزه فساد در توجیه تعویض فرم های حکومت عملا دیگر هیچ نقشی بازی نمی کند.
• زیرا فساد، خود در آن واحد جوهر و کلیت امپراطوری را تشکیل می دهد.
• فساد امروزه عبارت است از اجرای بی غل و غش فرامین صادره، بدون در نظر گرفتن حد و حدود و معیار و هنجار در رابطه با زندگی جهانی.»
• (هاردت و نگری، 2002، ص 398)
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر