فریدریش پوسپیچ
اقتصاد دان
سرچشمه:
دفاتر مارکسیستی 3 ـ 05
برگردان میم حجری
اقتصاد دان
سرچشمه:
دفاتر مارکسیستی 3 ـ 05
برگردان میم حجری
• گله زوار و وعاظ نئولیبرالیسم، از ژورنالیست ها، سیاست پیشه ها و به اصطلاح علما به شست و شوی مغزی هر روزه مردم مشغول اند و عمدتا از طریق رسانه های همگانی.
• اینجا کسی سودای اعتلای آزادی سودورزی به اوج آسمان را در سر ندارد.
• اینجا سخن از آزادی بطور کلی است.
• اینجا سخن از رهائی انسان ها از بوروکراسی دولتی است.
• اینجا سخن از رهاسازی انسان ها از امر و نهی است.
• اینجا سخن از شکوفائی آزاد شخصیت انسانی است.
• زیرا نئولیبرالیسم نه فقط نوع خاصی از سیاست کاپیتالیستی اقتصاد، بلکه همزمان، مدل اجتماعی معینی است که سعادت و رحمت و قبل از همه آزادی و پیشرفت به سوقات خواهد آورد.
• دولت نباید سنگین وزن گردد و بر انسان ها پوزه بند زند.
• دولت نباید زحمت تعدیل نابرابری های موجود را به خود دهد.
• هرچه بیشتر دولت خلع ید شود و واپس رانده شود، به همان میزان آزادی تک تک مردم فزونتر خواهد شد.
• فقط مکانیسم بی غل و غش بازار باید به تنظیم همزیستی انسان ها بپردازد.
• فقط از طریق فعال مایشائی عرضه و تقاضا، تولید و رفاه سر و سامان خواهد یافت.
• هرکس به تنهائی می تواند از طریق کارآئی، جائی برای خود در جامعه بیابد.
• هر زن و هر مرد سازنده بخت خویش است.
• نئولیبرالیسم مدل اجتماعی ئی از نوع داروینی است.
• شعار «حق با کسی است که زورش بیشتر است» هم تبلیغ و هم درجا عملی می شود.
• ایندیویدوئالیزاسیون به درجه عالی ترین ایدئال اعتلا داده می شود.
• هر تفکر اجتماعی، هر همبودگرائی از عرصه بدر رانده می شود و به عهده سازمان های خیریه و مددکاران داوطلب محول می شود.
• وقتی که دولت از وظایف اجتماعی خود مبنی بر تعدیل نابرابری ها خلع ید شود، جز سازمان های خیریه و مددکاران داوطلب چیزی باقی نمی ماند.
• برای اینکه بازار وجدان اجتماعی سرش نمی شود.
• معیار بازار فقط سود است و بس.
• هر کارخانه و شرکت کاپیتالیستی از فشار رقابت سخن می گوید و لذا نمی تواند مؤسسه ای اجتماعی تلقی شود.
میلتون فریدمن، والتر اویکن، فریدریش فون هایک• فریدریش فون هایک (1899 ـ 1992) ـ برنده جایزه نوبل ـ از اطریش.
• محفل فرایبورگی حول والتر اویکن (1891 ـ 1950) ـ اقتصاد دان.
• تاچریسم اولین قدم را در این زمینه برداشت.
• ولی هجوم اصلی خود را نئولیبرالیسم پس از امحای اتحاد شوروی و دیگر کشورهای سوسیالیستی در اروپا آغاز کرد.
• همه انواع دفاع اجتماعی از سوسیالیسم تضعیف شده بودند.
• نئولیبرالیسم به جای «اقتصاد بازار اجتماعی» به مدل اقتصادی و اجتماعی نئولیبرالی چنگ زد، به مدلی که بمرابت بهتر خادم «توحش آزاد» بود.
با توجه به تناسب قوا در حال حاضر، بی تردید راه دشوار و پرمشقتی است، ولی برغم آن، ضرورت مبرم دارد که با مبارزه ضد امپریالیستی رژیم ها در دولت های بیشمار به پیشبرد گلوبالیزاسیون از پائین ، یعنی بوسیله خلق ها و در جهت منافع خلق ها اقدام شود و بدین طریق چرخ تاریخ در جهت جامعه سوسیالیستی به راه انداخته شود.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر