۱۳۹۰ شهریور ۲۱, دوشنبه

انقلاب صنعتی (قرن هجدهم)

پروفسور کلاوس دیتر ووستنک
برگردان شین میم شین

• انقلاب صنعتی در قرن هجدهم (و نوزدهم) روند کار را از کاردستی در مانوفاکتور کاپیتالیستی به کار صنعتی، به تولید کارخانه ای با سیستم ماشینی انتقال می دهد.

• (مانوفاکتور به کارخانه بزرگ ماقبل صنعتی اطلاق می شود که در آن کالاها بطور سریال، همراه با تخصص و تقسیم کار زیاد، اما عمدتا با کار دستی تولید می شوند. مترجم)

• تولید صنعتی بر دو انقلاب فنی زیر مبتنی بوده است:

1
انقلاب فنی اول

• بر اختراع ماشین آلات تولیدی

2
انقلاب فنی دوم

• ماشین آلات محرکه (موتور) که محتوای بلاواسطه آن را تشکیل می دهند.

• تحلیل کلاسیک این روند بوسیله مارکس صورت می گیرد.
• (کلیات مارکس و انگلس، جلد 23، فصل 13)

• مارکس آن را ـ هم بلحاظ نوع وسیله کار و هم بلحاظ فرم اصولی ترکیب اجتماعی کار ـ بمثابه «تحول شیوه کار تولیدی اجتماعی» واحد تلقی می کند، که با غلبه بیواسطه شیوه تولید کاپیتالیستی در رابطه بوده است.
• (کلیات مارکس و انگلس، جلد 23، ص 496)

• محتوای خودویژه دو انقلاب فنی یاد شده چنان عمل می کند که نه تنها دو فونکسیون کاری بنیادی بطور کلی (یعنی عملیات کاری با دست و عملیات موتوری و محرکه با استفاده از منابع انسانی و یا طبیعی ـ حیوانات و آبشار و غیره. مترجم ـ در رابطه با مکانیسم های ترانس میسیون) به عهده تکنیک (فن) گذاشته می شود، بلکه همزمان، درجه و نوع اجتماعی گشتن بی واسطه کار در هیئت گذار از مانوفاکتور به کارخانه صنعتی بطور کیفی تغییر می یابد.

• (ترانس میسیون به تأسیساتی اطلاق می شود که برای انتقال نیرو از یک سیستم موتوری به چندین ماشین بکار می رود. مترجم)

• به قول مارکس، «ماشین آلات تنها از طریق کار اجتماعی گشته بی واسطه و کار مشترک، فونکسیون خود را انجام می دهند.
• خصلت همکاری در روند کار، اکنون به ضرورت فنی ئی بدل می شود که بوسیله طبیعت خود وسیله کار دیکته می شود.»
• (کلیات مارکس و انگلس، جلد 23، ص 407 )

• انقلاب صنعتی بدین طریق، به بسط و تحکیم شتابان مناسبات تولیدی کاپیتالیستی موجود در مقابل مواضع حاکمیت طبقاتی فئودالی منجر می شود و پیروزی انقلاب اجتماعی ـ اقتصادی کاپیتالیسم را تضمین می کند.
• زیرا این در وهله اول، ماشین آلات و یا سیستم ماشینی بوده، که «به سرمایه بطور کلی، وجود در خور» وسیله کار اهدا می کند.
• (مارکس، «گروندریسه»، ص 584)

• این فرم کاپیتالیستی استفاده از ماشین آلات اما در عین حال، از همان آغاز به تعمیق تضادهای درونی اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کاپیتالیسم منجر می شود، تضادهائی که در چارچوب تضاد بنیادی آن توسعه می یابند.

• مراجعه کنید به دیالک تیک پیوند و تضاد در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

• دو انقلاب فنی یاد شده که در پیوند تنگاتنگ با یکدیگر قرار داشتند، نه فقط با انقلابی در ترکیب اجتماعی کار (گذار از مانوفاکتور به کارخانه) در رابطه بودند، بلکه علاوه بر آن، فابریک بطور بیواسطه بر تحکیم و تحمیل مناسبات مالکیت جدید معینی ـ بمثابه فرم تصاحب وسایل تولید و فراورده های تولیدی و در نتیجه، تصاحب منابع انباشت ـ و همراه با آن بر تحکیم و غلبه کل فرماسیون اجتماعی منجر شد.
• این امر اما یک پیوند «خود به خودی» نبود، بلکه تأثیری فراتر از مکانیسم قانونمندی های اقتصادی کاپیتالیستی موجود اعمال کرد.

• مارکس ضمن تحلیل قانونمندی های پیدایش شیوه تولید کاپیتالیستی و قانونمندی های غلبه بر آن، مفهوم «انقلاب صنعتی» را مورد استفاده قرار می دهد، بی آنکه از دو انقلاب فنی یاد شده، دو انقلاب فنی که بنیان های انقلاب صنعتی محسوب می شوند، تحت عنوان انقلاب صنعتی نامی ببرد.
• (کلیات مارکس و انگلس، جلد 23، ص 391 ـ 407، 441، 484)

• اما او آندو را بنا بر محتوای شان با صراحت تمام توضیح می دهد.
• تشکیل کارخانه از نقطه نظر مارکس، عبارت است از پیدایش سیستم ماشینی توسعه یافته، بمثابه وحدتی از ماشین های کار، ماشین محرکه (موتور) و مکانیسم ترانس میسیون.
• (کلیات مارکس و انگلس، جلد 23، ص 416، 393، 442)

• مارکس میان دو مرحله لازم برای تشکیل کارخانه فرق می گذارد:

1
مرحله مانوفاکتور توسعه یافته

• مرحله اول، عبارت از مرحله ای است که در آن، ماشین های کار بدون محرکه فنی (موتور) مورد استفاده قرار می گیرد، یعنی بکمک نیروی انسانی (و یا حیوانی و طبیعی. مترجم) به حرکت در می آیند.
• مارکس این مرحله را مشخصه مانوفاکتور توسعه یافته تلقی می کند.

2
مرحله گذار از مانوفاکتور به کارخانه

• مرحله دوم، مرحله ای است که ماشین بخار، بمثابه نیروی محرکه (موتور) وارد صحنه می شود و گذار از مانوفاکتور به کارخانه امکان پذیر می گردد.
• (کلیات مارکس و انگلس، جلد 23، ص 484)

• دلیل این مرحله بندی عبارت از این است که تشکیل سیستم ماشینی کارخانه دو انقلاب فنی لازم داشته است.


• انقلاب فنی اول عبارت بود از تولید ماشین های کار که با نیروی محرکه انسانی کار می کرد.
• (کلیات مارکس و انگلس، جلد 23، ص 394)
• نقطه آغاز انقلاب صنعتی همین مرحله است و نه اختراع ماشین بخار.
• (کلیات مارکس و انگلس، جلد 23، ص 392، 395، 452)

• این توسعه خود ماشین های کار است که بعدها نوع نوینی از ماشین محرکه طلب می کند.
• یعنی تنها زمانی که به سرحد فیزیکی ـ فنی و اقتصادی نیروی محرکه انسانی و طبیعی می رسد.
• (کلیات مارکس و انگلس، جلد 23، ص 398)

• اینجا دیالک تیک درونی پیدایش انقلاب فنی آشکار می گردد:
• ماشین های کار ضرورت داشتند تا توسعه ابزار و آلات اندازه، تعداد و کارآئی خود را از محدوده های طبیعی دست انسانی آزاد سازد.
• (کلیات مارکس و انگلس، جلد 23، ص 404، 398، 394)

• آنگاه فونکسیونی که برای انسان باقی می ماند، عبارت است از کار بمثابه قوه محرکه.
• (کلیات مارکس و انگلس، جلد 23، ص 395)

• اکنون انسان ـ بلحاظ فونکسیونی ـ با وسایل جدید کار رابطه بی واسطه برقرار می کند و نقش نوینی در روند کار به عهده می گیرد.

• توسعه این مرحله به تشکیل محدوده طبیعی جدیدی منجر می شود.
• با ورود ماشین بخار به صحنه بر این محدوده طبیعی غلبه می شود و مکانیسم سرتاسری تشکیل می گردد.
• آنگاه برای اعضای کار انسانی فونکسیون نظارت مستقیم با چشم بر ماشین ها و تصحیح خطاهای ماشین ها با دست محول می شود، کاری که بر انقلاب فنی امروزی اشارت دارد.

• روند انقلاب صنعتی در تئوری سوسیال ـ دموکراسی معروف به «انقلاب صنعتی دوم» مطرح می شود و با ادعای تشابه فی مابین باطل مورد تحریف قرار می گیرد:
• ادعا می شود که انقلاب علمی ـ فنی (و یا اوتوماتیزاسیون) کنونی باید بدون نیاز به یک انقلاب اجتماعی ـ سیاسی، جامعه نوع جدیدی را پدید آورد، همانطور که انقلاب صنعتی قرن هجدهم سرمایه داری را پدید آورده است.

• اما در این میان این حقیقت امر نادیده گرفته می شود که انقلاب فنی و همچنین انقلابی از نوع ترکیب کار اجتماعی (مثلا گذار از مانوفاکتور به کارخانه) ـ همزمان ـ به تغییر مناسبات مالکیت منجر نشده و نمی شود.

• مناسبات کاپیتالیستی مالکیت نه با انقلاب صنعتی تغییر یافته و نه لغو شده است.


• انقلاب علمی ـ فنی کنونی نیز نمی تواند به معنی گذار از مناسبات کاپیتالیستی مالکیت به مناسبات مالکیت کیفیتا نوینی باشد.


• انقلاب علمی ـ فنی هم در کاپیتالیسم و هم در سوسیالیسم ـ البته با محتوای متضاد تأثیرات تماماجتماعی خویش ـ پیش رفته است.


• مراجعه کنید به انقلاب فنی


پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر