۱۳۹۰ مهر ۷, پنجشنبه

سوسیالیسم به جای بربریت (30)

(مدخلی بر بحث در باره آینده)
پروفسور دکتر هانس هاینتس هولتس
برگردان شین میم شین

1
نقش دوگانه حزب در مرحله گذار

• آماجگذاری گذار به سوسیالیسم، به مثابه قانون اساسی یک دموکراسی غیر بورژوائی عبارت است از تأسیس یک نظام دولتی که در ترمینولوژی کلاسیک مارکسیسم ـ لنینیسم، دیکتاتوری پرولتاریا نامیده می شود و ما ماهیت آن را در فصل ششم مورد بررسی قرار داده ایم.

• شالوده این نظام مرحله گذار، در جبهه متحد طبقات ، بدون تردید، بر دوش طبقه کارگر، شاید هم بر دوش بخش پیشرفته و بلحاظ طبقاتی آگاه این طبقه خواهد بود.

• وظیفه حزب کمونیست، از سوئی عبارت خواهد بود از شرکت فعال در این جبهه متحد طبقات، بردن شعارهای ترقی طلبانه خود به میان توده های مردم، توسعه و تکامل سیاسی آنها و به پیش راندن گذار به سوسیالیسم، یعنی ایمانسیپاسیون انسانها، یعنی رهائی انسان ها به وسیله خود انسان ها.

• (یعنی سوبژکت تحول افراد و جامعه باید خود انسان ها باشند.
• و نه به مثابه رمه گوسفند روان در پی پیشوائی، نه به مثابه اوبژکت هیچکاره و منفعل تحول، بلکه سوبژکت و اوبژکت همزمان تحول باشند، دگرگونساز کوشا و فعال خود و جامعه خود باشند. مترجم)

• وظیفه حزب کمونیست، از سوی دیگر، عبارت خواهد بود از انتقاد از ناپیگیری های موجود در توافق های میان طبقات شرکت کننده در جبهه متحد و مبارزه بر ضد آنها.

• حزب کمونیست هم در دولت مرحله گذار مسئولیت دولتی به عهده خواهد داشت و هم همزمان، بر ضد ابدیت بخشیدن به توافق های به عمل آمده میان طبقات شرکت کننده در جبهه متحد، که مانع توسعه و تکامل امر گذار می شوند، موضع خواهد گرفت.

• حزب کمونیست به مثابه نیروی محرکه پیشرفت اجتماعی، تنها با ایمان به خویش و وفاداری به خویش عمل خواهد کرد.
• اگر جلوگیری از حاکمیت دشمن طبقاتی ایجاب کند، حزب کمونیست نباید از شرکت در قدرت سیاسی صرفنظر کند.
• این وضع و نقش تضادمند حزب از آن رو ست، که تضادهای طبقاتی پس از انقلاب سوسیالیستی پیروزمند نیز از بین نمی روند.
• بویژه در جوامع سرمایه داری پیشرفته، پس از اجتماعی کردن مالکیت بر مراکز سرمایه مالی و صنعتی، بورژوازی در مرحله گذار، مواضع نیرومندی را در اختیار خواهد داشت.
• کمونیست ها تنها پس از اثبات لیاقت پیشاهنگی خود در پیشرفت اجتماعی و جلب اعتماد توده های مردم نسبت به برنامه های خود، می توانند رهبریت جبهه متحد طبقات و گروه های سیاسی را به عهده بگیرند.

• شکی نیست که جلب اعتماد توده ها، هرگز نباید به طرز پوپولیستی و عوامفریبانه صورت گیرد.
• نظر مثبت کشکی توده ها (دموسکوپی) هرگز نمی تواند جای آگاهی توده ها به مسائل سیاسی را بگیرد.

• از این رو ست، که حزب کمونیست به یک ابزار تجزیه و تحلیل اجتماعی کاردان و متبحر نیاز خواهد داشت.

• حزب هرچه بیشتر کردوکار دولتی به عهده بگیرد، به همان اندازه باید از جزئیات امور سر در بیاورد.
• آنگاه از سازمان اجتماعی خدمتگزار خلق، بیشتر از ارائه خطوط و چارچوب های عام انتظار خواهد رفت.
• آنگاه باید برای مسائل، راه حل های مشخص عرضه شود.

• از این رو ست، که شرکت کمونیست ها در حکومت دولت های سرمایه داری مسئله زا ست.
• هر کاری که آنها قصد انجامش را داشته باشند، در چارچوب سیستم سرمایه داری خواهد بود.
• و لذا مسئله ائتلاف در دموکراسی های بورژوائی، مسئله ای است که به تناسب نیروها وابسته است.

• کمونیست ها به روش های تدوین استراتژی کامل و بی عیب و نقصی نیاز خواهند داشت، به همکاری متخصص ها (جنبه های خاص) و همه کاره ها (جنبه های عام و یونیورسال).

• ایندو باید پیشاپیش تشکیل شوند، تا حزب کمونیست به هنگام شرکت در قدرت، قادر به انجام فونکسیون های مربوطه باشد.

• کمونیست ها تنها زمانی پیشاهنگ طبقه کارگر خواهند بود، که نه فقط برای مسائل امروز با ارائه راه حل واکنش نشان دهند، بلکه علاوه بر آن، قادر به پیش بینی مسائل فردا باشند و به تدارک راه حل های مناسب بپردازند.
• این مسئله، البته فقط خاص سوسیالیسم نیست.

• غفلت طولانی و نابخشودنی از بازتاب بحران محیط زیست، که مارکسیست ها می توانند با ارائه راه حل های اجتماعی ـ نظری و سیاسی ـ اقتصادی و نه با طبیعت ستائی شاعرانه واکنش نشان دهند، سبب شد که کمونیست ها یکی از میدان های مهم تبلیغ و ترویج سیاسی را از دست بدهند و اکنون باید جبران مافات کنند.

• موضع پیشاهنگی کمونیست ها باید همواره از نو اتخاذ و حفظ شود.
• در مرحله ساختمان سوسیالیسم، خطر شنا در جهت حرکت «جریان اصلی»، یعنی سیاست سوسیالیستی عام بیشتر از قبل است.
• در جامعه جدید، هرکس شناگری خود را در جهت «جریان اصلی» نشان خواهد داد و یا بدان تظاهر خواهد کرد.
• اینجا ست، که این حقیقت امر فراموش می شود، که توسعه در جامعه گذار، به سبب پذیرش توافق های طبقاتی، ماهیتا رفرمواره است و خطر آن می رود، که کمونیست ها در وضع موجود خیمه زنند، جا خوش کنند و پیشروی جامعه را ترمز کنند.

• پیشاهنگی کمونیست ها، تنها به برکت درک چند و چون طبقاتی مرحله گذار و نتیجتا به برکت تداوم مبارزه طبقاتی بعد از انقلاب پیروزمند دقیقا تعیین می شود:
• پس از انقلاب پیروزمند، در مرحله گذار، توافق های طبقاتی در جبهه متحد، سبب سرپوش نهادن سوبژکتیف به مبارزه طبقاتی می شود.

حزب کمونیست پیشاهنگ باید به این مسئله پی ببرد، آن را افشا کند، بر ضد ناپیگیری ها به مبارزه بی امان برخیزد و حداقل، بخشی از راه را به سوی جامعه بی طبقه هموار سازد.

ادامه دارد

۱ نظر:

  1. سپاس از شما و روشنگریتان

    به امید رهایی زمین و زمینیان از چنگ استعمار و استثمار و استحمار

    زنده باد سوسیالیسم کارگری
    پیروز باشید*

    پاسخحذف