۱۳۹۰ مهر ۳, یکشنبه

دیالک تیک پیوند و تضاد (7)

تضاد
پروفسور دکتر گونتر کروبر
برگردان شین میم شین

6
انواع تضادها

1

• تضادهای ساختاری و روندی

2

• تضاد های داخلی و خارجی

3

• تضادهای ماهوی و غیرماهوی

4

• تضادهای اصلی و فرعی

5

• تضادهای آشتی پذیر و آشتی ناپذیر (غیر آنتاگونیستی و آنتاگونیستی)

6

• تضادهای سیستم نگهدار و سیستم ستیز

• هر تضاد دیالک تیکی عبارت است از پیوند عینی متقابل (وحدت) اضداد واقعی، که همدیگر را از سوئی مستثنی می دارند و از سوی دیگر پیش شرط قرار می دهند:

• مراجعه کنید به قانون وحدت و «مبارزه» اضداد


• تضادهای دیالک تیکی در چیزها، روندها، سیستم ها و غیره، هم تعیین کننده وجود کیفی خود ویژه آنها، ساختار و ثبات آنها هستند و هم تعیین کننده حرکت و توسعه آنها.


• مراجعه کنید به تئوری توسعه

1
دلیل کیفیت، ساختار و ثبات چیزها، پدیده ها و سیستم ها

• دلیل وجود کیفیت خودویژه، ساختار و ثبات هر چیز، هر سیستم و غیره در وابستگی و اشتراط متقابل اضداد، در همبائی و در وحدت، یعنی در تعادل نسبی تأثیر متقابل اضداد نهفته است.

2
دلیل حرکت و توسعه چیزها، پدیده ها و سیستم ها

• دلیل حرکت و توسعه چیزها، پدیده ها و سیستم ها ـ اما برعکس ـ به سبب مستثنی سازی متقابل اضداد، به سبب ستیز و «مبارزه» اضداد، که خود را در تلاش برای از بین بردن قطب مخالف نشان می دهد، بوجود می آیند.

• تضاد دیالک تیکی حالتی ایستا وتغییرناپذیر ندارد.
• تضاد دیالک تیکی در حرکت و توسعه مدام است.

• با پیدایش اضداد در درون چیزها تأثیر متقابل و «مبارزه» آنها آغاز می شود.


• با توسعه متفاوت هر کدام از اضداد، بالاخره یکی از دو قطب مخالف نیرومندتر از قطب دیگر می گردد، این امر به انفجار وحدت اضداد منجر می شود، به جهش از کیفیت موجود به کیفیت جدید، که بنوبه خود وحدت تضادمند جدیدی را تشکیل می دهد و راه را برای پیدایش کیفیت آتی جدید می گشاید.


• از آنجا که کلیه فرم های ساختار، حرکت و توسعه ماده حاوی تضاد دیالک تیکی اند، تضاد دیالک تیکی خصلت عام و مطلق کسب می کند.
• اما بدلیل اینکه هر فرم ماده حاوی تضاد دیالک تیکی خاص خویش است، می توان گفت که تضاد دیالک تیکی خصلت نسبی دارد.

• چون ماده از نظر کمی و کیفی، لایتناهی و بی پایان است، پس نتیجتا تضادهای دیالک تیکی عینی موجود دارای تنوع بی پایان اند.

• اما علیرغم آن، از تعداد بیشمار تضادهای دیالک تیکی می توان گروه هائی را عمده کرد:


7
گروه های مهم تضادهای دیالک تیکی

• مثلا تشخیص تضادهای زیرین برای فهم علمی، ماتریالیستی ـ دیالک تیکی واقعیت عینی و برای کردوکار عملی انسان ها از اهمیت بسزائی برخوردار است:

1

• تضادهای ساختاری و روندی

2

• تضاد های داخلی و خارجی (تضادهای درونی و برونی)

3

• تضادهای ماهوی و غیرماهوی (تضادهای بودین و نمودین)

4

• تضادهای اصلی و فرعی

5

• تضادهای آشتی پذیر و آشتی ناپذیر (تضادهای غیر آنتاگونیستی و آنتاگونیستی)

1
تضادهای ساختاری و روندی

ساختار دی ان آ

• (هر سیستم مادی جولانگاه دیالک تیک ساختار و روند است.
• دیالک تیک ساختار و روند ما را به یاد دیالک تیک فرم و محتوا می اندازد. مترجم)

• تضاد دیالک تیکی می تواند هم میان ساختارها و هم میان روندها تشکیل شود.

• (تضادهای ساختاری میان ساختارها تشکیل می شود و تضادهای روندی میان روندها.
• اما در عین حال میان ساختارها و روندها نیز تضاد دیالک تیکی وجود دارد. مترجم)

• بدین طریق هر سیستم مادی می تواند به دلایل ساختاری زیر تضادمند باشد:

1

• بدلیل تضادمندی ساختار دو زیرسیستم آن

2

• و یا بدلیل تضادمندی فونکسیون های ناشی از این ساختارهای تضادمند.

• (در هر سیستم و در هر زیرسیستم، میان ساختار و فونکسیون رابطه دیالک تیکی بر قرار می شود، ضمن اینکه میان خود فونکسیون ها نیز تضاد دیالک تیکی هست. مترجم)

• به همین سان، دو سیستم می توانند بدلیل ساختار متضادشان ضد یکدیگر باشند:
• مثلا سیستم سرمایه داری و سیستم سوسیالیسم بر ساختار و یا مناسبات تولیدی متضاد بنا می شوند.

• این تضاد ساختاری میان دو سیستم سرمایه داری و سوسیالیسم، شالوده فونکسیون های متضاد و شیوه های رفتار متضاد آندو در کلیه عرصه های دیگر حیات اجتماعی است.

• (اینجا از دیالک تیک ساختار و فونکسیون سخن می رود.
• در دیالک تیک ساختار و فونکسیون نقش تعیین کننده از آن ساختار است.
• ساختار هر جامعه، یعنی مناسبات تولیدی، زیربنای آن را تشکیل می دهد و چگونگی فونکسیون ها و شیوه های رفتار آن را تعیین می کند، ضمن اینکه فونکسیون ها نیز متقابلا ساختار را زیر تأثیر متقابل قرار می دهند. مترجم)

****

• تضادهای روندی ـ برعکس ـ وقتی مطرح می شوند که سیستم واحدی دارای دو روند حرکتی و تکاملی (توسعه ای) متضاد باشد:

• مثلا روند توسعه بورژوازی، ناگزیر به پیدایش پرولتاریا می انجامد که منافع طبقاتی اش با منافع بورژوازی کاملا متضاد اند.

• تفاوتگذاری میان تضادهای ساختاری و تضادهای روندی را نباید مطلق کرد.
• همانطور که روند و ساختار، شدن و دگر شدن در واقعیت عینی تفکیک ناپذیر اند، به همان سان نیز تضادهای ساختاری و تضادهای روندی در وجود و توسعه سیستم های مادی، وحدتی را تشکیل می دهند.

• (می توان گفت که ساختار و روند دیالک تیکی را تشکیل می دهند، دیالک تیکی که ما را به یاد دیالک تیک فرم و محتوا می اندازد.
• ساختار فرم و قالبی است که روند در درون آن جاری می شود.
• ساختار و روند در یکدیگر تأثیر متقابل می گذارند.
• در دیالک تیک ساختار و روند، نقش تعیین کننده از آن روند است، همانطور که نقش تعیین کننده در دیالک تیک فرم و محتوا از آن محتوا ست.
• ما در بررسی میراث سعدی و دیگران به بررسی این دیالک تیک خواهیم می پردازیم. مترجم)

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر