۱۳۹۰ مهر ۱, جمعه

آموزش ایدئولوژی (1)

آنتوان لوئی کلود دستو تریسی (1754 ـ 1836)
فیلسوف فرانسوی
مؤسس مفهوم «ایدئولوژی»، بمثابه ایده شناسی (علم ایده ها)

پروفسور دکتر ولفگانگ پطر ایش هورن
پروفسور دکتر هورست هپاش
برگردان شین میم شین

• اگر موضوع، محتوا و تأثیر اجتماعی، سیاسی، اخلاقی آموزش ایدئولوژی عبارت از اندیشه ها، نظرات و نگرش ها باشد، می توان گفت که آن به قدمت فلسفه است.


• مفهوم ایدئولوژی اما برای اولین بار توسط سنسوئالیست ماتریالیست فرانسوی دستو تریسی مطرح گردید.
• دستو تریسی به پیروی از کابانیس کوشید تا با تحلیل پسیکولوژیکی تصورات انسانی، برای رفتار انسان ها و برای امور تربیتی و دولتی، قواعد عملی کشف کند.

• آموزش او در باره نیروی جامعه ساز خرد با مخالفت شدید ناپلئون مواجه شد.

• ناپلئون در مفهوم «ایدئولوژی» آموزش بیهوده بیگانه با جهان را می دید و نمایندگان آموزش ایدئولوژی را با انگ «ایدئولوگ ها» مورد تحقیر قرار می داد.

• مفهوم «ایدئولوژی» در آن زمان توهین تلقی می شد.


• مارکس و انگلس از این مفهوم «ایدئولوژی» برای مشخص کردن جامعه شناسی ایدئالیستی و گمانورز در دهه های اول قرن نوزدهم در آلمان استفاده می کنند، جامعه شناسی ئی که مناسبات واقعی را پا در هوا و وارونه مطرح می ساخت، ایده ها را بمثابه قوای مستقل تاریخی تصور می کرد و در آنها سرآغاز روند تاریخ را می دید.

• مسئله ایدئولوژی اما از سوی مارکس و انگلس، از همان آغاز همراه با مسائل زیر مورد بررسی قرار می گرفت:

1

• با توضیح ماتریالیستی ـ تاریخی شعور اجتماعی بر مبنای وجود اجتماعی

• مراجعه کنید به دیالک تیک وجود اجتماعی ـ شعور اجتماعی در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

2

• با بررسی ماتریالیستی نقش شعور در روند تاریخ، بویژه در مبارزه طبقاتی

3

• با انتقاد تاریخی از سرمایه داری و شعور کاپیتالیستی

4

• با توسعه شعور انقلابی طبقه کارگر

• مسئله ایدئولوژی از همان آغاز، به عنوان مسئله مبارزه طبقاتی برای تحقق انقلاب سوسیالیستی و انقلاب شعورین (معرفتی) مطرح می شد که ضرورتا با انقلاب سوسیالیستی در پیوند بود.

• مارکسیسم ـ لنینیسم با آموزش ایدئولوژی متعلق به بورژوازی معاصر ناسازگار است.

• مارکسیسم ـ لنینیسم اما آموزش ایدئولوژی خاص خود را دارد.

1

• نقطه آغازین اساسی آموزش مارکسیستی ایدئولوژی در این تز ماتریالیستی ـ تاریخی است که تصورات اجتماعی، سیاسی، حقوقی و اخلاقی هر طبقه اجتماعی معین و یا هر نظام اجتماعی معین، سیستم کلی ئی از مناسبات ایدئولوژیکی را تشکیل می دهند.

2

• این مناسبات ایدئولوژیکی، روبنائی بر روی مناسبات تولیدی انسان ها (زیر بنا) است.

3

• این مناسبات ایدئولوژیکی، خودآگاهی معطوف بر حیات اجتماعی پراتیکی طبقه ای است.

4

• این مناسبات ایدئولوژیکی سیستمی از مناسبات ایدئولوژیکی است، سیستمی که این طبقه اجتماعی در آن، منافع اجتماعی خود را منعکس و بازگو می کند و آن هم به نوبه خود بمثابه اهرم نیرومندی بر مبارزه طبقاتی و بدین وسیله بر توسعه و تکوین مناسبات تولیدی تأثیر می گذارد.

• مراجعه کنید به دیالک تیک زیربنا و روبنا (دیالک تیک مناسبات تولیدی و مناسبات ایدئولوژیکی )

• جنبه مهم آموزش مارکسیستی ایدئولوژی عبارت از اثبات این حقیقت امر است که شعور اجتماعی (ایدئولوژی) نیروهای طبقاتی مختلف، در جامعه منقسم به طبقات متخاصم ـ ضرورتا ـ خصلت یک «شعور وارونه» به خود می گیرد، شعوری که پیوندهای اجتماعی را بطور وارونه، مثله، مخدوش و نا درست منعکس می کند.

• آموزش مارکسیستی ایدئولوژی نشان می دهد که «شعور وارونه» نتیجه ضرور وارونگی مناسبات اجتماعی در روند حیاتی عملی جامعه است.

• مارکس یک همچو رابطه عملی ـ اجتماعی وارونه را در کتاب خود تحت عنوان «سرمایه» به عنوان مثال، در هیئت کالا پرستی افشا می کند.

مراجعه کنید به فتیشیسم در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

• در رابطه کالاها نسبت به هم، یک رابطه اجتماعی انسانها نسبت به هم نهفته است.
• این رابطه ـ اما ـ خود را بمثابه رابطه میان کالاها (رابطه میان چیزها) نمودار می سازد و بنظر می رسد که رابطه انسان ها در این رابطه چیزها منحل و مضمحل شده است.

• مناسبات اجتماعی که صاحبان کالاها با یکدیگر برقرار می سازند، بنظر می رسد که معلول اشیاء (کالاها) و یا معلول استفاده سوبژکتیف ـ دلبخواهی صاحبان کالاها از اشیا ست.


• بدین طریق، مناسبات اجتماعی واقعی پا در هوا و وارونه جلوه داده می شوند.

• این وارونگی عملی درتوسعه مناسبات سرمایه و در نتیجه در توسعه کلیه مناسبات اجتماعی نظام سرمایه داری و بویژه در توسعه مناسبات دولتی بطور دم افزون در سطح وسیعی بازتولید می شود.

1

• بر بنیان این روند وارونگی واقعی ـ بطور ناگزیر ـ شعور وارونه منطبق با آن توسعه می یابد.
• یعنی ایدئولوژی بورژوائی ئی توسعه می یابد که در ساختار اصلی اش وارونه است.

• استنباطات بلحاظ ایدئولوژیکی وارونه از قبیل تئوری جامعه صنعتی نیز ضمنا از این روند وارونگی و سرپوش نهی عملی بر مناسبات اجتماعی سرچشمه می گیرند و خود را همانطور نمایان می سازند، که شرحش در زمینه کالا پرستی گذشت.


• مراجعه کنید به تئوری جامعه صنعتی در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

2

• علاوه بر این (همان طور که آموزش مارکسیستی ایدئولوژی نشان می دهد) مسئله این است که کلیه طبقات غیرکارگری، در توسعه و تکامل تاریخی تا کنونی، تنها برای حفظ منافع خاص خود مبارزه کرده اند، ولی مجبور بوده اند که منافع خاص خود را به حساب منافع کل جامعه و منافع پیشرفت اجتماعی جا بزنند.
• گرایشات وارونه ساز در توسعه ایدئولوژیکی تاکنونی جامعه نیز از این مسئله سرچشمه می گیرد.

• وضع تنها با ورود طبقه کارگر به عرصه تاریخ عوض می شود:
• طبقه کارگر طبقه ای است که نمی تواند خود را آزاد سازد و منافع طبقاتی خود را به مرحله اجرا بگذارد، بدون این که سطح روندهای اجتماعی را (که بر روی آن گرایشات وارونگی مؤثرند)، از هم بشکافد، به ماهیت مناسبات اجتماعی و به قانونمندی های توسعه و تحول آن نفوذ کند و بدین دلیل نیز به شعور راستین در ساختار اصلی اش دست یابد.

• تنها طبقه کارگر است که همزمان با مبارزه برای منافع خاص خود، منافع اساسی کلیه زحمتکشان و اقشار استثمار شونده را نمایندگی می کند.
• از این رو ست که طبقه کارگر می تواند با حقانیت تاریخی تمام و بدون تحریف روابط طبقاتی واقعی، منافع خود را با منافع پیشرفت اجتماعی یکسان تلقی کند.

به این دلیل است که خود آگاهی طبقه کارگر ضمن ارائه درک درست و علمی از توسعه اجتماعی، به افشای گرایشاتی می پردازد که به وارونه سازی حیات اجتماعی و شعور مشغول اند.

ادامه دارد

۴ نظر:

  1. بنظر من بایدمطالب را ساده تر مطرح کرد که بری همچو منی که سالها ازین مطالب دور افتاده ام درذهنم باقی بماند ایم موضوع ا ین بار ثقیل بود با تشکر از شما

    پاسخحذف
  2. شما بیشتر از ما می فهمید.
    انعکاس اما روندی بغرنج است.
    آدم خیلی چیزها را در آئینه ضمیر خود ثبت و حفظ می کند
    بی آنکه خودش متوجه تأثیرات ناشی از دیدن و خواندن و شنیدن چیزی باشد
    غمی نیست

    پاسخحذف
  3. متشکرم از اعتمادی که بآ یینه ضمبرم کردید با آ گاهی ازاینکه مرور زمان برق وجلای هرچهراکه دستش برسد میبرد بادرو فراوان برشما

    پاسخحذف
  4. ممنون
    ناهید عزیز
    با بهترین آرزوها

    پاسخحذف