۱۳۹۰ شهریور ۲۵, جمعه

دیالک تیک انتگراسیون و دس انتگراسیون

انتگراسیون (همپیوندی)
پروفسور دکتر کامیلیا وارنکه
برگردان شین میم شین

• انتگراسیون روند تشکیل سیستم نظام عالی تری از سیستم ها (و یا عناصر) نسبتا مستقل نظام نازل تر است، که ضمنا زیرسیستم ها و عناصر تشکیل دهنده سیستم جدید، در وابستگی متقابل نسبت به همدیگر قرار می گیرند و استقلال و عدم وابستگی شان کاهش می یابد.

• سیستم ها بنا بر میزان و شدت وابستگی متقابل زیرسیستم ها، درجه انتگراسیون متفاوتی کسب می کنند.

• درجه انتگراسیون معیار تعیین کننده ساختاربندی، سازمان یابی، بغرنجی و غیره هر سیستم است.

• انتگراسیون ـ اما ـ نه تنها از طریق نفی سیستم های نظام نازلتر، بلکه همچنین با تغییر گروهبندی زیرسیستم ها و یا عناصر موجود در سیستم سابق، می تواند سیستم نظام عالیتر را پدید آورد، بشرط این که ساختار جدید سیستم به وابستگی بمراتب بیشتر عناصر و زیرسیستم ها منجر شود.

• در روند انتگراسیون هم کلیت کیفیتا جدیدی تشکیل می شود و هم زیرسیستم ها و عناصر، در وابستگی به روابط نوع جدید، رفتار کیفیتا جدیدی کسب می کنند:
• زیرسیستم ها و عناصر یاد شده با فعال کردن امکانات بالقوه خویش و با سرکوب امکانات بالفعل دیگر، فونکسیون های نوع جدیدی را به عهده می گیرند.
• این بدان معنی است که روند ضد انتگراسیون با روند تمایز و تمیز یکی نیست.

• انتگراسیون همواره با تمایز ستیزی همراه است، زیرا با پیدایش مناسبات جدید، تفاوت های معین موجود میان زیرسیستم ها از بین می روند.

• مراجعه کنید به تمایز

• انتگراسیون اما از سوی دیگر سبب می شود که ساختار جدید التشکیل، تمایز های جدیدی را بوجود آورد، آن سان که هر نوع و هر مرحله انتگراسیون، مرحله و نوع تمایز منطبق با خود را بدنبال می آورد.

• ضد دیالک تیکی انتگراسیون عبارت است از دس انتگراسیون.
• دس انتگراسیون عبارت است از روند تجزیه سیستم ها (سیستم هائی که در جریان انتگراسیون تشکیل یافته اند) به زیرسیستم ها و عناصر متشکله خود.

• مشخصات دس انتگراسیون به شرح زیرند:

1

• از بین رفتن وابستگی متقابل عناصر

2

• فروپاشی سازمان

3

• از بین رفتن مرکزیت و غیره موجود

4

• سقوط از درجه انتگراسیون بالاتر به درجه انتگراسیون نازلتر

5

• در حالات فوق العاده، فروپاشی کلی سازمان.

• اما در مورد سیستم های عینی ـ واقعی حالت فوق العاده بندرت بروز می کند:
• هر نوعی از ماده، ساختارمند است و درمقابل گرایشات انتگراسیون ستیز، گرایشات انتگراسیون گرا را قرار می دهد.
• این دیالک تیک انتگراسیون و دس انتگراسیون (دیالک تیک همپیوندی ـ همپیوندی ستیزی) مانع بروزحالت فوق العاده دیگر یعنی انتگراسیون مطلق ماده می شود.

• در رابطه با حرکات انتگراسیون گرا و انتگراسیون ستیز حالات زیر می توانند خودنمائی کنند:

حالت اول

• وجود تعادل نسبی میان روندهای انتگراسیون گرا و انتگراسیون ستیز در چارچوب هر سیستم (و همچنین تعادل نسبی میان تأثیرات انتگراسیون گرا و انتگراسیون ستیز محیط زیست):
• سیستم در چنین حالتی از وضع ثباتمندی برخوردار می شود.

حالت دوم

• روندهای انتگراسیون گرا قوی تر از روندهای انتگراسیون ستیز هستند:
• سیستم در چنین حالتی در راستای درجه انتگراسیون عالی تر سیر می کند و روند تکامل عالی ترسیستم قوام می یابد.

حالت سوم

• روندهای انتگراسیون ستیز قوی تر از روندهای انتگراسیون گرا هستند:
• در چنین حالتی طبقات سازمانی سیستم فرو می پاشند و سیستم به درجه انتگراسیون نازلتر سقوط می کند.


• از آنجا که جریانات انتگراسیون عمدتا در سیستم های نظام بالاتر صورت می گیرند، مفهوم انتگراسیون عمدتا برای توضیح جریانات فیزیولوژیکی ـ عصبی و برای توضیح روندهای اجتماعی و امثالهم بکار می رود.

• کردوکار مراکز مغزی مختلف را که بکمک آنها تحریکات بیشمار به ترکیب الگوهای تحریکی جدیدی منجر می شود، انتگراسیون می نامند.

• در این کردوکار، میان مراحل سلسله مراتبی انتگراسیون مربوط به مراکز مختلف، تفاوت گذاشته می شود که عالی ترین مرحله آن را مغز بزرگ (احتمالا مغز جلوئی) تشکیل می دهد.


• روندهای انتگراسیون که به کردوکار انسانی (شناخت و پراتیک) مربوط می شوند، اغلب سنتز نامیده می شوند.


• سیستم جدید معارف علمی ـ قاعدتا ـ نتیجه انتگراسیون معارف سابق در سیستم نظام عالی تر است.

• معارف قبلی که درسیستم جدید به صورت عناصر و زیرسیستم های سیستم جدید ادغام می شوند، اغلب ظرفیت خود را تغییر می دهند.
• مرکز همپیوند ساز هر سیستم جدید معارف علمی را تئوری تشکیل می دهد.

• تئوری در نتیجه تضاد میان تجربه و تئوری سابق بوجود می آید.

• تئوری منطبق با تجارب مکسوبه جدید منشاء سیستم علمی جدید می گردد و جایگاه، عرصه اعتبار و غیره معارف قبلی را از نو تعیین می کند و بدین طریق سیستم سازانه عمل می کند.

• در حال حاضر مفهوم «انتگراسیون» در پیشرفت علوم نقش بزرگی بازی می کند.
• مفهوم «انتگراسیون» در اینجا به معنی واقعیت امری است که بر طبق نیاز تئوری های فراگیرتر، نتایج پژوهشی قبلی رشته های مجزای علمی را در سیستم واحدی متحد می سازد.
• آن سان که هم تعداد روزافزونی از علوم باصطلاح مرزی (مثلا بیولوژی مولکولی) و هم علومی که شالوده شان مسائل «میان رشته ای» مخصوصی اند (علوم برش عرضی مانند اطلاعتئوری ، سیستمتئوری) بوجود می آیند.

• اما در این موارد نیز نمی توان انتگراسیون و تمایز را بمثابه روندهای متضاد با هم تلقی کرد.
• انتگراسیون علوم ـ اغلب ـ تمایز را پیش شرط خود قرار می دهد.

• پیدایش بیولوژی مولکولی، اطلاعتئوری، سیستتئوری و غیره اگر چه در رابطه با عرصه های پژوهشی خاص شان جریانات انتگراسیونی اند، ولی همزمان در رابطه با رشته های علمی موجود، به معنی تمایز و بازتمایز هستند.

• مراجعه کنید به سیستممتئوری، اطلاعتئوری

• انتگراسیون در توسعه و یا تکامل جامعه به روندهای زیرین اطلاق می شود:

1
نوع اول انتگراسیون

• روندهائی که از سیستم های نسبتا مستقل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، سیستم های نظام عالی تر را تشکیل می دهند:
• مثلا تراکم و تمرکز سرمایه

2
نوع دوم انتگراسیون

• روندهائی که در آنها تغییر درجه انتگراسیون ببرکت افزایش عناصر خودی سیستم صورت می گیرد:
• مثلا افزایش جمعیت هر کشور

3
نوع سوم انتگراسیون

• روندهائی که در آنها از تغییر گروهبندی عناصر و زیرسیستم های سیستم موجود، سیستم نظام عالی تر پا به عرصه وجود می گذارد:
• مثلا تغییر ساختار طبقاتی جامعه

*****

• فرم های جریانات انتگراسیون اجتماعی فوق الذکر ـ اغلب ـ با هم بروز می کنند.
• مثلا میان رشد نیروهای مولده و تغییر ساختار طبقاتی جامعه وابستگی متقابل وجود دارد.
• بطور کلی می توان گفت که توسعه نیروهای مولده به تشکیل سیستم های همیشه بغرنجتر و به افزایش درجه انتگراسیون جامعه منجر می شود.

• «انتگراسیون اروپا» نیز نتیجه رشد غول آسای نیروهای مولده است.

• اما دلیل اصلی طرح «انتگراسیون اروپا» از سوی امپریالیسم آلمان، عبارت است از گسترش سیستم و نفوذ خود به خرج شرکای انتگراسیونی خویش.


• انتگراسیونی که از طریق اتحاد سیستم های نسبتا مستقل بوجود می آید، در جوامع منقسم به طبقات آشتی ناپذیر ـ قاعدتا ـ بصورت الحاق متکی بر زور سیستم های بیگانه، از طریق جنگ افروزی تحقق می یابد.

• در انتگراسیون ها و دس انتگراسیون های اجتماعی باید بر مبنای تحلیل تاریخی ـ مشخص تعیین شود که انتگراسیون ها تا چه حد و اندازه ای خصلت مترقی دارند.

• مراجعه کنید به دس انتگراسیون، تمایز، تمایز ستیزی.


دس انتگراسیون (همپیوندی ستیزی)


• دس انتگراسیون به ضد دیالک تیکی انتگراسیون اطلاق می شود.

• دس انتگراسیون (همپیوندی ستیزی) عبارت است از روند ضد انتگراسیون که در آن سیستم هائی (کلیت هائی) که در جریان انتگراسیون پدید آمده اند، به زیرسیستم ها و یا به عناصر خود تجزیه می شوند.


• مشخصات دس انتگراسیون همانطور که قبلا اشاره شد، به شرح زیرند:

1

• از بین رفتن وابستگی متقابل عناصر

2

• فروپاشی سازمان

3

• از بین رفتن مرکزیت و غیره موجود

4

• سقوط از درجه انتگراسیون بالاتر به درجه انتگراسیون نازلتر

5

• در حالات فوق العاده، فروپاشی کلی سازمان.

• اما در مورد سیستم های عینی ـ واقعی حالت فوق العاده بندرت بروز می کند:
• هر نوعی از ماده، ساختارمند است و درمقابل گرایشات انتگراسیون ستیز، گرایشات انتگراسیون گرا را قرار می دهد.
• این دیالک تیک انتگراسیون و دس انتگراسیون (دیالک تیک همپیوندی ـ همپیوندی ستیزی) مانع بروزحالت فوق العاده دیگر یعنی انتگراسیون مطلق ماده می شود.

• مراجعه کنید به انتگراسیون (همپیوندی)

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر