۱۳۹۲ اردیبهشت ۱, یکشنبه

سیری در گلستان سعدی (33)


سعدی شیرازی 
 ( ۵۶۸ - ۶۷۱ هجری شمسی)
شین میم شین

چو آهنگ رفتن کند جان پاک
چه بر تخت مردن، چه بر روی خاک
  
·        معنی تحت اللفظی بیت:
·        به هنگام مرگ، مردن بر تخت فرقی با مردن بر خاک ندارد.

1

·        سعدی برای اثبات رهنمود خود به وزرای سلاطین فئودالی، در زمینه رفتار مصلحت اندیشانه، یکی از مهمترین تئوری های اجتماعی خود را به خدمت می گیرد:
·        تئوری برابری در مرگ را.

2

·        منظور سعدی این است که بنی بشر بالاخره خواهد مرد و فرقی ندارد که در تخت بمیرد و یا در خاک.
·        به عنوان شاه و وزیر بمیرد و یا به عنوان عمله و درویش.

3

·        از این تئوری هم طرفداران پیشرفت اجتماعی بهره برمی گیرند، هم ستمدیدگان ناتوان از واکنش و اعتراض و هم مرتجعین.
·        سعدی در فلسفه تاریخ خود برای توجیه نابرابری های اجتماعی و تخدیر خواننده و شنونده، این تئوری را در فرم های مختلف بسط و تعمیم خواهد داد.
·        این تئوری ظاهرا ساده و منطقی یکی از ارتجاعی ترین و باطل ترین تئوری های اجتماعی است.

4

·        خدعه و نیرنگ ایدئولوژیکی این تئوری عبارت از این است، که در آن از مرگ انتزاعی صحبت می رود.
·        هم زندگی انتزاعی و هم مرگ انتزاعی همه موجودات یکسان است.
·        اما هیچ موجودی زندگی و مرگ انتزاعی ندارد.
·        زندگی و مرگ انتزاعی تنها و تنها در کله آدم ها وجود دارد و نه در عالم واقع.
·        موجودات در عالم واقع زندگی و مرگ مشخص دارند.

5

·        امروز هم، در قرن بیست و یکم، شیادان امپریالیستی از چیزها و پدیده های انتزاعی دم می زنند.
·        مثلا از زن انتزاعی و کلی سخن می گویند، از حقوق بشر انتزاعی دم می زنند.
·        اما نه زن کلی و انتزاعی وجود دارد و نه بشر کلی و انتزاعی.

6

·        زندگی و مرگ و هر چیز دیگر نه بطور مجرد و انتزاعی، بلکه به صورت مشخص وجود دارد.
·        مردن داریم تا مردن و زندگی داریم تا زندگی.

·        مردن بر تخت قدرت، با مردن در دخمه ذلت یکی نیست.

·        اگر مرگ بر تخت با مرگ بر خاک یکسان می بود، سلاطین هرگز برای حفظ تخت و تاج خود به قتل عام توده ها و حتی به برادرکشی و مادر و پدرکشی و فرزندکشی مبادرت نمی ورزیدند.

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر