۱۳۹۲ اردیبهشت ۱, یکشنبه

دیالک تیک منطقی ـ تاریخی (1)

 
پروفسور دکتر الفرد کوزینگ
برگردان شین میم شین

·        منطقی و تاریخی، مقوله هائی اند، که در وحدت با هم بیانگر قانونمندی دیالک تیکی شناخت انسانی اند.

1

·        منظور از مقوله منطقی، اینجا شناخت نظری (تئوریکی) است که قانونمندی های موضوع (چیز) مورد نظر را به شکل انتزاعی و سیستماتیک، یعنی به شکل مجرد و منظم منعکس می کند.  

2

·        منظور از مقوله تاریخی، برعکس، شناخت پیدایش و توسعه چیز مورد نظر و بازتولید آن است.

3

·        وحدت منطقی و تاریخی، در روند شناخت، بیانگر قانونمندی دیالک تیکی عام واقعیت عینی است.
·         
·        (اگر چیزی قانونمند نباشد، قابل شناسائی نخواهد بود.
·        دلیل قابل شناسائی بودن چیزها، پدیده ها و سیستم ها، قانونمندی عینی آنها ست.
·        قانونمندی مولکول آب این است که از دو اتم هیدروژن و یک اتم اکسیژن تشکیل یافته است.
·        فرق هم نمی کند که مولکول یاد شده گازی شکل باشد، مایع واره باشد و یا یخ واره.
·        درست به همین دلیل می توان با تجزیه و تحلیل چیزی نتیجه گرفت که آن آب است و نه چیز دیگر. مترجم)

4

·        وحدت منطقی و تاریخی قبل از همه دارای سه جنبه است:

الف
جنبه اول

1

·        جنبه های منطقی و تاریخی در شناخت، هم در عمل معرفتی فردی و هم در توسعه معرفت (شناخت) کلی انسانی، در تأثیر متقابل مدام با همدیگر قرار دارند.

2

·        بررسی نظری (تئوریکی) هر پدیده برای تعیین قانونمندی های آن، در عین حال مستلزم بررسی توسعه تاریخی آن پدیده است.

3

·        برای اینکه ماهیت هر پدیده که خود را در قانونمندی های آن نمایان می سازد، چیزی است که بطور تاریخی تکوین یافته است.

 ولادیمیر ایلیچ لنین (1870 ـ  1924)

·        از این رو ـ به قول لنین ـ توجه اکید به نکات زیر ضرورت مبرم دارد:

الف

·         «هر مسئله را باید از این نقطه نظر مورد مطالعه قرار داد که پدیده معین در تاریخ چگونه پدید آمده و از کدام مراحل اصلی گذشته است.

ب

·        و ضمنا باید با توجه به توسعه و تکامل آن تعیین کرد، که از پدیده فوق الذکر اکنون چه مانده است.»
·        (کلیات لنین، جلد 29، ص 463)
4

·        بررسی جنبه تاریخی هر پدیده نیز به همان سان، شناخت نظر ومنظم (شناخت تئوریکی و سیستماتیکی) قانونمندی های آن پدیده را در عالی ترین مرحله توسعه و تکامل آن ایجاب می کند:

5

·        بررسی جنبه تاریخی نباید به توصیف امپیریستی حوادث، تغییرات و غیره بسنده کند.

·        مراجعه کنید به امپیریسم (تجربه گرائی) در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

6

·        منطقی و تاریخی باید در شناخت، متقابلا در همدیگر نفوذ کنند.

7

·        این امر در مورد شناخت طبیعت، جامعه و تفکر نیز به همان سان صادق است که در مورد جامعه و پدیده های اجتماعی.

ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر