خواجه شمس الدین محمد بن بهاء الدّین
حافظ شیرازی
(724 ـ 792 هجری قمری)
تحلیلی از شین میم شین
·
دوش با من گفت ـ پنهان ـ کاردانی تیز هوش
·
و از شما پنهان نشاید داشت راز می فروش
·
گفت:
·
«آسان گیر بر خود کارها، کز روی طبع
·
سخت میگیرد جهان بر مردمان سختکوش!»
·
و آنگهم در داد جامی، کز فروغش بر فلک
زهره در رقص آمد و بربط زنان می گفت:
زهره در رقص آمد و بربط زنان می گفت:
·
« نوش!»
·
«با دل خونین لب خندان بیاور همچو جام
·
نی گرت زخمی رسد، آیی چو چنگ اندر خروش
·
تا نگردی آشنا ز این پرده رمزی نشنوی
·
گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش
·
گوش کن پند ای پسر و از بهر دنیا غم مخور
·
گفتمت چون در حدیثی، گر توانی داشت هوش
·
در حریم عشق نتوان زد دم از گفت و شنید
·
ز آنکه آن جا جمله اعضاء چشم باید بود و گوش
·
بر بساط نکته دانان خودفروشی شرط نیست
·
یا سخن دانسته گو، ای مرد عاقل، یا خموش»
·
ساقیا می ده که رندی های حافظ فهم کرد
·
آصف صاحب قران جرم بخش عیب پوش
پایان
ادامه تلاش در جهت تحلیل
غزل خواجه شیراز
تا نگردی
آشنا ز این پرده رمزی نشنوی
گوش
نامحرم نباشد جای پیغام سروش
·
معنی تحت اللفظی بیت:
·
شرط شنیدن رمزی از این پرده، ارتقا به درجه آشنا ست.
·
برای اینکه گوش نا محرم قادر به شنیدن پیام سروش (فرشته،
جبرئیل) نیست.
·
خوب منظور خواجه از این بیت چیست؟
·
برای درک منظور خواجه باید این بیت تحلیل دیالک تیکی شود و
برای تحلیل دیالک تیکی باید مفاهیم مهم این بیت بررسی شوند:
1
تا نگردی
آشنا ز این پرده رمزی نشنوی
گوش
نامحرم نباشد جای پیغام سروش
·
خواجه پیش شرط شنیدن رمز پرده را آشنا گشتن می داند.
·
اما آشنائی به چه معنی است و ضد دیالک تیکی آن چیست؟
·
آشنا یکی از مهمترین مفاهیم در ادبیات قرون وسطی است.
·
در تفکر فئودالی بشریت به دو دسته تقسیم می شود:
الف
·
آشنا
ب
·
بیگانه
·
معیار این تقسیم بندی به احتمال قوی معیاری جغرافیائی است:
·
هر کس در چارچوب حکومت خوانین و سلاطین معینی زندگی می کند،
به عنوان آشنا تلقی می شود و ما بقی بشریت به عنوان بیگانه.
2
·
می توان گفت که خواجه، دوئالیسم خیر و شر را به شکل
دوئالیسم آشنا و بیگانه، دوست و دشمن، محرم و نامحرم بسط و تعمیم می دهد.
·
بعد همین دوئالیسم از خطه فئودالی را در آئینه زلال آسمان
شیراز منعکس می کند و در بی خیالی درخور به جای خان و سلطان زمینی، خدای آسمانی را
و به جای بیگانه و نامحرم، اکثریت بشریت را می نشاند.
·
بدین طریق دیالک تیک خواص و عوام تشکیل می یابد.
·
خواص نور چشم خدایان زمینی و خدای آسمانی اند و عوام زباله
اند.
3
تا نگردی
آشنا ز این پرده رمزی نشنوی
گوش
نامحرم نباشد جای پیغام سروش
·
خواص می توانند از اسرار پشت پرده زمینی (دربار) و نتیجتا پشت
پرده الهی باخبر شوند.
·
اسرار پشت پرده زمینی را پشت پرده نشین می تواند در اختیار
نور چشمانش بگذارد و به هنگام ضرورت زبانش را از حلق بیرون کشد تا نتواند با کسی
در میان نهد.
·
پرده داران در قلمرو فئوالی مشتی الکن اند و چه بسا گیج و
گم.
·
پرده داران مجری بی شعور فرامین خان و سلطان اند.
·
حافظ همین پرده داران را نیز در آئینه آسمان منعکس می کند و
انعکاس انتزاعی ـ آسمانی آنها را قضا و قدر و فلک و چرخ و سپهر و دهر و غیره می
نامد.
·
شنیدن اسرار غیبی ـ الهی نیز به همین سان است:
·
یا راه برگشت به روی محرم اسرار بسته می شود و نتیجتا اشاعه
اسرار امکان ناپذیر می گردد و یا «داروی بیهوشی»
(سعدی) به خوردش می دهند تا جنون بگیرد و کسی به یاوه هایش اعتنا نکند.
4
تا نگردی
آشنا ز این پرده رمزی نشنوی
گوش
نامحرم نباشد جای پیغام سروش
·
در دیوان حافظ بهتر از هر جای دیگر می توان به بررسی تئوری
شناخت ایدئالیستی پرداخت.
·
شناخت چیزها و پدیده ها در قاموس حافظ امکان ناپذیر است.
·
بنظر خواجه همه عناصر هستی در کلافی از مه فرو رفته اند و
کسی نمی تواند از آنچه در پشت مه غلیظ نهان است، سر در بیاورد، مگر عالم الغیب
آسمانی و سایه های او در زمین.
·
فرق تئوری شناخت سعدی و حافظ این است که سعدی بنی بشر را
قادر به شناخت ظاهر چیزها می داند، حافظ اما منکر شناخت مظاهر و پدیده ها نیز است.
5
·
دانش بطور کلی در فلسفه حافظ در انحصار عالم الغیب پشت پرده
نشین است و فقط او می تواند اگر اراده کند، جزئی از آن را در اختیار محرم اسرار
بگذارد.
·
شناخت چیزها و پدیده ها بنظر حافظ به مائده می ماند که بر
کسی نازل می شود و یا نمی شود.
·
و گرنه بنی بشر هرگز نمی تواند به شناخت چیزی نایل آید.
·
اگر کسی «آشنا» باشد از پرده رمزی می شنود و اگر نامحرم
باشد، ول معطل است.
6
·
حافظ را می توان ندانمگرای پیگیر و قاطع تلقی کرد و سعدی را
ندانمگرای ناپیگیر و نیم بند.
·
مراجعه کنید به اگنوستیسیسم (ندانمگرائی) در تارنمای دایرة
المعارف روشنگری
7
فرانسیس فوکویاما (1952)
دانشمند علوم سیاسی آمریکا و شاگرد
آلان بلوم
از علمای ندانمگرا و خردستیز
ایالات متحده آمریکا ست.
او مؤلف کتب «پایان تاریخ» و «یورش
بزرگ» است و مفاهیم غیرعلمی و من در آوردی از قبیل «جامعه اطلاعات»، «پایان انسان»،
«پسا هومانیسم» و «محافظه کاری نو» را در کتب خود مورد بحث قرار می دهد و راه حل
هائی برای دولت آمریکا عرضه می کند.
·
ندانمگرائی را دیری است که فلاسفه و فضلای بورژوازی واپسین
و معاصر نمایندگی، تبلیغ و حتی تدریس می کنند.
·
یکی از نمایندگان آن در قرن حاضر، فرانسیس فوکویاما در
ایالات متحده است.
·
امپریالیسم دیری است که همه خزعبلات قرون وسطی را از گور
بدر می کشد، تر و تمیز می کند و از نو اشاعه می دهد.
·
محبوبیت حافظ در غرب بی دلیل نبوده و نیست.
ادامه دارد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر