۱۳۹۲ اردیبهشت ۱, یکشنبه

مکثی و بحثی روی کلمات قصار این و آن (139)

همیشه در سازش با قدرت سود و منافعی وجود دارد و در مبارزه با قدرت ضررهایی کلان و برای حفظ صداقت و شرافت هزینه هایی گزاف.

اما چون در طول تاریخ بسیاری از مردم در مقابل وسوسه سود سازگاری با قدرت مقاومت کرده اند و هزینه های گزاف برای صداقت پرداخته اند، انسانیت قادر بوده است که به سطح بالاتری از حیات خود حرکت کند - آرام آرام و دردناک با عقب نشینی های متعدد اما پیشرفتی بی خطا در طول زمان.
  نوام چامسکی
 
سرچشمه: 
صفحه فیس بوک ناهید


·        این نظر نوام چامسکی نه تنها دقیق نیست، بلکه حاوی چندین اشکال و ایراد نظری (تئوریکی) جدی است.
·        در این ادعای ایشان چندین دیالک تیک نادیده گرفته شده اند که در تحولات اجتماعی نقش تعیین کننده به عهده دارند.
·        از این رو ما به تجزیه و تحلیل آن مبادرت می ورزیم:

نوام چامسکی

همیشه در سازش با قدرت سود و منافعی وجود دارد و در مبارزه با قدرت ضررهایی کلان و برای حفظ صداقت و شرافت هزینه هایی گزاف.

·        نوام چامسکی در بهترین حالت، ولونتاریست (اراده گرا) است.
·        ولونتاریسم بلحاظ معرفتی ـ نظری، در بینش سوبژکتیویستی بنی بشر ریشه دارد و با آنارشیسم در رابطه است.

1

·        نوام چامسکی فکر می کنند که بنی بشر اولا بسته به میل و هوس و خواست خود اراده می کند و مثلا تصمیم می گیرد که با طبقه حاکمه سازش بکند و یا بر ضد آن به مبارزه برخیزد.
·        این طرز تفکر ایشان حاوی هسته درستی است، ولی علیرغم آن غلط و نادرست و زیانبار است.

·        چرا و به چه دلیل؟


2

·        به این دلیل که انسان در طبیعت و جامعه مختار مطلق نیست.
·        انسان از آزادی مطلق برخوردار نیست.
·        انسان در طبیعت و جامعه در لا به لای دیوارهای جبر و یا ضرورت حرکت می کند.
·        انسان در دیالک تیک جبر و اختیار کار و زندگی می کند و در این دیالک تیک نقش تعیین کننده از آن جبر (ضرورت) است.
·        انسان آن می کند و می تواند بکند که جبر عینی هستی ایجاب می کند و یا اجازه می دهد.

3

·        مثلا وقتی هوا سرد می شود (جبر طبیعی)، انسان تصمیم می گیرد که لباس پشمی، دستکش و شالگردن و پالتو بپوشد (اختیار، آزادی)
·        در این شرایط او نمی تواند اراده کند و با پیراهن آستین کوتاه از خانه خارج شود.
·        مگر اینکه مغز خر خورده باشد.

4

·        شعور و تصمیمگیری هر کس نه تصادفی و دلبخواهی، بلکه ضروری و قانونمند است و درست به همین دلیل قابل شناسائی است.
·        شعور اجتماعی هر کس، مثلا باور به ضرورت مبارزه با طبقه حاکمه و یا سازش با آن، نه فقط بسته به میل و اراده و شخصیت و خواست او، بلکه قبل از آن بسته به وضعیت وجود اجتماعی او ست.
·        یعنی بسته به خاستگاه طبقاتی او ست.
·        یعنی بسته به تعلقات طبقاتی او و به عبارت دیگر بسته به شیوه تأمین نان سفره او ست.
·        یعنی سازش و مبارزه هر کس با طبقه حاکمه قبل از همه، بطور عینی تعیین می شود.

5

·        به عنوان مثال، طرز تفکر و موضعگیری (سازش و تسلیم و یا مقاومت و پیکار) برده پا در غل و زنجیر را قبل از هر چیز، وضعیت عینی او تعیین می کند و نه بر عکس.
·        اگر همین برده به تصادفی و یا ترفندی تغییر ماهیت طبقاتی دهد، مثلا برده دار گردد، در آن صورت طرز تفکرش هم دیر یا زود تغییر می یابد.
·        وجود اجتماعی هر کس در تحلیل نهائی تعیین کننده شعور اجتماعی او ست.
·        شیوه تهیه و تولید نان تعیین کننده شیوه تفکر و موضعگیری سیاسی، فکری، اقتصادی، اجتماعی، هنری و ایدئولوژیکی او  ست.

ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر