۱۳۹۲ اردیبهشت ۸, یکشنبه

آموزش تئوری رهائی نهائی (27 )

پروفسور دکتر هانس هاینتس هولتس
 شین میم شین

انجماد و دلمردگی


·        در این اوضاع و احوال، که به یک استراتژی اقتصادی ـ ایدئولوژیکی درازمدت دوگانه نیاز بود، کنار گذاشتن سیاست انقلابی و روی آوردن به خط تدافعی برای حفظ سیستم حاکم در اتحاد شوروی، باید تأثیر مخربی بر آلمان دموکراتیک نهاده باشد.
·         من می خواهم بگویم، که آلمان دموکراتیک به دلایل خارجی، یعنی به دلیل رکود اقتصادی و ایدئولوژیکی و به دلیل تضادهای حل نا شده در اتحاد شوروی شکست خورده است.
·        یعنی در وهله اول، نه به سبب خیانت گورباچف بر اصول و پرنسیپ های سوسیالیستی، بلکه در دوره دراز افلاج توسعه های ضرور و تناقضات دورنمائی در دوره دبیر اول بودن برژنف.
·         
·        به سبب درهم تنیدگی اقتصادی دولت های) (RGW) (شورای کمک های متقابل اقتصادی( و وابستگی آنها به دولت اتحاد شوروی ـ به مثابه دولت رهبر ـ وضع داخلی آن کشور تأثیر مخربی بر دول سوسیالیستی وابسته باقی گذاشت.
·         و گر نه توسعه اجتماعی آلمان دموکراتیک، در پایان سال های 60، آنچنان شکوفا بود، که امکان شرکت دادن توده مولد و زحمتکش در برنامه ریزی و اجرای برنامه اقتصاد ملی وجود داشت.
·         در این سال ها، زمینه برای دموکراتیزاسیون عرصه تولید و همراه با آن، دموکراتیزاسیون مجموعه حیات جامعه، یعنی برداشتن گام بعدی در جهت سوسیالیسم پیشرفته آماده بود.
·        اقدامات تدارکاتی به عمل آمده در حقوق کار تضمین شده، شرایط لازم را برای تحقق آن فراهم آورده بود.
·        چنین گام هائی می توانست، به پر کردن دره میان جهان بینی سوسیالیستی و شعور روزمره کمک کند.
·         زیرا بدین طریق، انسان های بیشماری ـ رفته رفته ـ  به انجام خود مسئولانه وظایف و به ابتکار عمل فردی در توسعه هر چه بیشتر سوسیالیسم جلب می شدند.
·        حزب در این صورت می توانست از انجام فونکسیون های اداری آزاد شود و نیروی خود را بر رهبری سیاسی جامعه متمرکز سازد.
·        پیش شرط چنین تحولات نهادین (مؤسسه ای) اما، عملکرد شالوده اقتصادی است.


·        سوسیالیسم، اما، در شکست و واپس نشینی خویش، آثار ماندگاری از خود به جا نهاده است.

·         آثاری که از جهانی انسانی حکایت دارند:
1
·        جهانی صلح آمیز
·        )زحمتکشی در چچنی گفت، که همه اقوام و ملیت های اتحاد جماهیر شوروی هفتاد سال تمام در صلح و صفا با هم زندگی کرده اند و اکنون پس از شکست بزرگ، دوران عداوت، دشمنی، برادر ستیزی و خون ریزی آغاز شده است، مترجم(
2

·        جهانی که کار برای همه افراد جامعه تضمین شده بود.
3

·        جهانی که حق آموزش عمومی، پیش شرط خود اندیشی و خود مختاری انسانی تلقی می شد.
4

·        جهانی که فارغ از استثمار انسان به وسیله انسان دیگر بود.
5

·        جهانی که بر همبستگی انسان ها با درماندگان ملی و بین المللی مبتنی بود.
·        )به قول کسرائی، جهان در غم انسان نشستن، پا به پای شادمانی های مردم، پای کوبیدن. مترجم(
·         
·         راه سوسیالیسم، اگر فردا، بار دیگر طی شود، باز هم دشوار و تضادمند خواهد بود، ولی نشانه های راه، این بار خواناتر، واضح تر و صریحتر خواهند بود:
1

·        اشتباهاتی که مرتکب شده ایم ـ به مثابه آژیر و علائم خطر ـ اخطارمان خواهند داد!
2

·        دستاوردهائی که به دست آورده بودیم ـ به مثابه علائم راهنما ـ یقین و اطمینان خاطرمان خواهند بخشید.
ادامه دارد


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر