۱۳۹۹ اسفند ۱۲, سه‌شنبه

فرهنگ مفاهیم فلسفی (م) مکتب کپنهاگن (۱)


 پروفسور دکتر هلموت میلکه

برگردان 

شین میم شین

 

۱

·     مکتب کپنهاگن به مکتب گروهی از فیزیک دانان اطلاق می شود که در سال های ۲۰ قرن بیستم حول نیلز بور ـ فیزیک دان دانمارکی ـ در کپنهاگن تشکیل می یابد که به تازه ترین معارف مربوط به تئوری کوانتومی در آن زمان، معنای بالاخص فلسفی اهدا می کنند.

 

۲

·     هدف شان قبل از همه تفسیر معرفتی ـ نظری (تفسیر مربوط به تئوری شناخت) مسائل زیر بود که به طور آزماشی تشخیص داده شده بودند و در کانون پژوهش فیزیکی قرار داشتند:

 

الف

·     خصلت و یا طبیعت دوگانه نور

 

ب

·     خصلت و یا طبیعت دوگانه ذرات بنیادی

 

·     مراجعه کنید به دوئالیسم ذره و موج

 

پ

·     رابطه نادقیق مبتنی بر آن.

 

۳

·     استنتاجات نهایی فلسفی ئی که مکتب کپنهاگن از معارف فیزیکی ـ کوانتومی مربوطه به عمل آورد، پیشاپیش مبتنی بر درک سوبژکتیویستی غلط از رابطه سوبژکت ـ اوبژکت در آزمایش فیزیکی ـ کوانتومی (آزمایش مربوط به فیزیک کوانتومی) بود.

 

·     مراجعه کنید به دیالک تیک سوبژکت ـ اوبژکت

 

۴

·     نمایندگان مکتب کپنهاگن با حرکت از نگرش غلط راجع به رابطه وسایل مشاهده ای و یا وسایل اندازه گیری ماکروفیزیکی به موضوع مشاهده ای میکروفیزیکی، منکر عینیت اوبژکت های (موضوعات) فیزیکی ـ کوانتومی بودند.

 

۵

·     به نظر حضرات، این اوبژکت ها (ذره، موج و غیره) وجود عینی و واقعی ندارند.

·     بلکه در روند مشاهده و اندازه گیری ایجاد می شوند.

·     به وجود آورده می شود.

 

۶

·     به نظر حضرات، مشخصات مکملی (ذره و موج) تنها با تحت تأثیر قرار دادن اوبژکت در آزمایش توسط سوبژکت (فیزیکدان) ایجاد می شوند.

 

۷

·     نتیجه اینکه اوبژکت درخود (فی نفسه) را و ماهیتش را نمی توان شناخت.

 

۸

·     در نتیجه از دوئالیسم ذره و موج و رابطه نادقیق تفسیری مبتنی بر آگنوستیسیسم (لاادریت، ندانم گرایی) عرضه می کردند.

 

۹

·     تفسیر مهم فیزیک کوانتومی مکتب کپنهاگن قبل از همه در اصل مکملیت و توضیح ایستاتیستیکی (علم الآماری) تئوری کوانتومی (احتمالات) تبیین می یابد.

 

·     مراجعه کنید به اصل مکملیت

 

۱۰

·     در اثر نقد ماتریالیستی ـ دیالک تیکی از سوبژکتیویسم، در مکتب کپنهاگن که قبلا موضعی با سمتگیری پوزیتیویستی یکپارچه داشتند، متمایزیت و توسعه نمایندگان اصلی (سران) آن صورت گرفت.

 

۱۱

·     نیلز بور در سال های اخیر در برخی جهات مواضع ماتریالیستی اتخاذ کرد.

 

۱۲

·     این تغییر موضع (علیرغم تفاوت های ترمینولوژیکی) شامل حال بورن هم می شود.

 

۱۳

·     هایزنبرگ از موضع ایدئآلیستی ـ ذهنی به موضع ایدئالیستی ـ عینی افلاطونی خزید.

 

۱۴

·     مهم ترین نماینده موضع سوبژکتیویستی قدیم، جردان است.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر