۱۳۹۵ تیر ۲۰, یکشنبه

سیری در نقل قولی از امید مهرگان (10)


تحلیلی از
یدالله سلطان پور  
  
چرا شکنجه به
 متد و روش  استخراج اطلاعات از همنوع
بدل می شود؟
 
·        قبل از بررسی امپیریکی (تجربی) دیالک تیک شکنجه، بهتر است به این پرسش پاسخ یابیم که چرا جاسوسی به متد و روش کسب اطلاعات راجع به همنوع بدل می شود؟  

1
چرا شکنجه به
 متد و روش  استخراج اطلاعات از همنوع
بدل می شود؟
 
·        مفهوم جاسوسی هم بسان مفهوم شکنجه، نتیجه تجرید انواع و اقسام متنوع و متفاوت تهیه اطلاعات است.
·        هدف و آماج شکنجه گر و جاسوس تقریبا یکی است:
·        استخراج و یا کسب اطلاعات از همنوع.   

2
·        محمود دولت آبادی در اثر معروفش ـ «کلیدر» ـ از حرفه «جاسوسی» متقابل زنان عشایر به تفصیل پرده برمی دارد.
·        حرفه سودمند نان آوری که منافع شخصی در کانون آن قرار دارند.
·        دختر چه بسا بی سواد عشایر خیلی دلش می خواهد که از نظر  جوانی در عشیره نسبت به خود باخبر شود.
·        برای صید ماهی اطلاعات تور می بافد.
·        مثلا از نظر برادرش نسبت به خواهر جوان مطلوب، طعمه برای ماهی اطلاعاتی مطلوب می سازد.
·        اطلاعات کشکی مفید به خواهر جوان مطلوب می دهد تا به ازای آن، اطلاعات کشکی مفید برای خود، کسب کند.
  
3
چرا شکنجه به
 متد و روش  استخراج اطلاعات از همنوع
بدل می شود؟
 
·        دول مختلف در جهان از دیرباز، مخارج هنگفتی برای کسب اطلاعات از طریق جاسوسی تلف می کنند.
·        آن سان که جاسوسی به رشته شبه «صنعتی»، کیهانی، ماهواره ای، انترنتی و غیره سود آوری بدل شده است.
·        از این رشته شبه صنعتی، استفاده ها و سوء استفاده های فراوان و رنگارنگ می شود.

4 
·        چه بسا جواسیسی که هم از توبره جاسوسی می خورند و هم از آخور جاسوسی.
·        هم برای این خبر جمع می کنند و هم برای آن.

5 
·        چه بسا دول مختلف خبرهای کاذب از طریق جواسیس دوجانبه در اختیار حریف قرار می دهند و حریف را به دنبال نخود سیاه می فرستند.

6
چرا شکنجه به
 متد و روش  استخراج اطلاعات از همنوع
بدل می شود؟

·        کسب اطلاعات از طریق شکنجه و جاسوسی ـ قبل از همه ـ حاکی از خریت کسبه ی اطلاعات است.
·        وقتی کسی توان تحلیل دیالک تیکی چیزها، پدیده ها، سیستم ها و روندهای جامعه بشری را نداشته باشد، به کسب مکانیکی، فیزیکی و  زورکی اطلاعات متوسل می شود.
·        پازل اطلاعاتی جمع می کند تا با کنار هم نهادن سوبژکتیو آنها، به مسئله ای پی ببرد.
·        اگر یک هزارم این انرژی و نیرو را صرف تمرین تفکر مفهومی می کرد، بهتر و دقیقتر و ریشه ای تر به شناخت حریف و حوادث نایل می آمد.

7
چرا شکنجه به
 متد و روش  استخراج اطلاعات از همنوع
بدل می شود؟

·        اگر طبقه حاکمه و یا هیئت حاکمه ی معینی قادر به تحلیل طبقاتی جامعه می بود، برای کسب اطلاعات (آنهم اطلاعات کشکی و سطحی و موقتی) به شکنجه همنوع و تخریب جسمی و روحی و روانی و شخصیتی او نمی پرداخت.

8
چرا شکنجه به
 متد و روش  استخراج اطلاعات از همنوع
بدل می شود؟
 
·        با قرار دادن اعضای جامعه تحت فشار و شکنجه ـ در بهترین حالت ـ می توان نام چند همفکر آنها را به دست آورد.
·        به محل تکثیر اعلامیه ای پی برد.
·        اما نمی توان دست به ریشه برد و اپوزیسیون مورد نظر را تخریب و تعطیل کرد.
·        چه بسا توسل به شکنجه کونترا پرودوکتیو می گردد.
·        یعنی به شلیک بر ران مبارک رژیم بدل می شود.
·        یعنی شکنجه دگراندیش به تقویت دگر اندیشی منجر می شود.
·        شکنجه عضوی از اعضای جامعه، به حمایت عاطفی جامعه از دگراندیش منجر می شود.
·        حمایت عاطفی ئی که می تواند ضد علمی و ضد انقلابی هم باشد.

9
چرا شکنجه به
 متد و روش  استخراج اطلاعات از همنوع
بدل می شود؟
 
·        توسل طبقه حاکمه به شکنجه اعضای جامعه، خود طبقه حاکمه را سلب حقانیت و قانونیت و مشروعیت می کند.
·        پیش شرط میهن پرستی، تقویت هماندیشی آزاد و بی هراس در جامعه است.
·        پیش شرط میهن پرستی حمایت از اعضای خود اندیش جامعه و تقویت و توسعه خوداندیشی است و نه سرکوب کورکورانه خوداندیشی و هماندیشی.
·        یکی از دلایل اصلی سقوط فکری و فرهنگی اعضای جامعه ما، همین شکنجه و جاسوسی و سرکوب هماندیشی و تخریب خود اندیشی است.
·        رژیم شاه ـ علیرغم خریت ها و خرابکاری ها ی تراژیک مهیب ـ راسیونال تر از رژیم جمهوری جماران و جمکران بوده است.

·        کسی که در زمان شاه به دو ماه زندان محکوم می شد، اکنون به دو سال زندان و صدها ضربه شلاق و غیره محکوم می شود.

·        خریت هر چه بیشتر باشد، سرکوب اعضای جامعه به همان اندازه شدیدتر می گردد.
  
10
چرا شکنجه به
 متد و روش  استخراج اطلاعات از همنوع
بدل می شود؟

·        شکنجه فقط از طرف طبقه حاکمه سوار بر قدرت صورت نمی گیرد.
·        شکنجه کسب و کار افراد، گروه ها و احزاب اپوزیسیون نیز است.
·        تفاوت فقط در آلات شکنجه است.
·        هر دگر اندیشی کورکورانه هم محکوم می شود و هم تخریب.
·        آنهم از طرف کسانی که از افکار کرخت عمومی و امپریالیسم جایزه دفاع از دموکراسی، آزادی بیان و غیره دریافت می کنند.
·        چه بسا حضرات حتی حاضر به شنیدن نظر حریف دگراندیش نیستند، چه رسد به هماندیشی متمدنانه و فرهنگمندانه با او.

·        اپوزیسیون در واقع فرمی از ملوک الطوایفیسم است.

·        هر کس طرفدار طایفه ای است و در هر دگراندیشی دشمن بالقوه و بالفعل خود را می بیند.
·        حقیقت سلب عینیت شده است و منفور است.

11
چرا شکنجه به
 متد و روش  استخراج اطلاعات از همنوع
بدل می شود؟
 
·        چند روز پیش، در صفحه فیسبوک حریفی که به بشرالاسد دشنام داده بود، اسد را بهتر از صدام و سران عرعرستان و شیوخ امارات عرعری قلمداد کردیم.

·        حریف به جای استدلال و اثبات نظر، خمپاره ای مملو از آبدار ترین فحش های سکسوئالیستی به سوی مان روانه کرد.

·        انگار نه انگار که اعضای شورای مقاربت فکر و ذکری جز فرج و ذکر در کاسه سر ندارند.

·        اینهم فرمی از شکنجه همنوع است.
·        حتما که نباید کسی را لخت کرد، به تختی بست، شورتش را در حفره دهانش چپاند و شلاق زد.

·        شکنجه در وهله اول،  نشانه خریت سیستم اجتماعی شکنجه گر است.

·        شکنجه آلترناتیو و بدیل بربرمنشانه ای برای استدلال متمدنانه، منطقی و علمی است.
·        شکنجه جای خالی خرد کل اندیش را پر می کند.     

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر