۱۳۹۵ مرداد ۴, دوشنبه

سیری در نقل قولی از امید مهرگان (24)


تحلیلی از
یدالله سلطان پور  

دلایل اوبژکتیو و سوبژکتیو آیین شهادت
 در جریانات فاشیستی، فوندامنتالیستی و احزاب استالینیستی
 
·        همانطور که ذکرش گذشت، منافع طبقاتی بورژوازی واپسین (امپریالیسم) نه با چرخش چرخ تاریخ، بلکه با توقف آن  دمساز است.
·        این موضع اجتماعی عینی بورژوازی واپسین به صور مختلف در ایده ئولوژی آن منعکس می شود.
·        به پسیمیسم (بدبینی فلسفی) و نیهلیسم (باور به پوچی زندگی) اشاره رفت.
·        نهیلیسم برای طبقه حاکمه امپریالیستی در فرم های متنوع کسب اهمیت کرده است.
·        طبقه حاکمه امپریالیستی علاوه بر نیهلیسم نظری و نیهلیسم عملی، علاوه تلاش مذبوحانه در جهت اثبات پوچی حیات و تبلیغ شق القمر انتحار پاسیو (صادق هدایتیستی) و اکتیو (تروریسم، آوانتوریسم، چریکیسم، آموکیسم و غیره)، به نیهلیسم اخلاقی پرداخته است.
·        نیهلیسم اخلاقی را خاتم الفلاسفه بورژوازی واپسین (امپریالیسم) تأسیس کرده است.

·        سؤال این است که طبقه حاکمه امپریالیستی چه سود استراتژیکی در اخلاق ستیزی دارد؟

·        لومپن پرولتریزه سازی بشریت چه سودی برای طبقه حاکمه دارد؟

·        لومپن پرولتریزه سازی بشریت به دلایل بیشمار، بهترین ترفند طبقه حاکمه است:
  
1 
·        اولا به این دلیل که لومپن پرولتاریا (تحتانی ترین لایه بی همه چیز جامعه) (لات ها، لاشخور ها، جنده ها، جاکش ها، جیب برها، جاسوس ها، گداها، رهزن ها، دزدها، علاف ها و غیره) پایگاه اجتماعی اصلی و اصیل فاشیسم اند.
·        وزن و میزان لومپن پرولتاریا در جامعه و جهان هرچه فزون تر باشد، پایگاه اجتماعی فاشیسم به همان اندازه پرشمارتر، پهناورتر و قوی تر خواهد بود.

2
·        ماهیت طبقاتی لومپن پرولتاریا، پرولتر ستیزی و طبقه حاکمه ستائی است.
·        به همین دلیل، جذب لومپن پرولتاریا به واحدهای سرکوب و قتل و غارت فاشیستی آسان تر است.
·        ظرفیت سوسیولوژیکی و پسیکولوژیکی قساوت، بی رحمی، خونریزی و «ضعیف ستیزی» لومپن پرولتاریا حیرت انگیز است.
·        این ظرفیت آنتی هومانیستی منفی لومپن پرولتاریا با فقر شعور آن صد چندان می شود.

3 
·        لومپن پرولتاریا نیهلیسم را می زید.
·        بود و نبود برای لومپن پرولتاریا یکسان است.
·        چون زندگی لومپن پرولتاریا، عاری از کمترین محتوا و معنا ست.
·        زندگی لومپن پرولتاریا به زندگی انگل ها، پارازیت ها، میکروب ها شبیه است.

·        درست به دلیل زیستن در منجلاب عینی نیهلیسم، ظرفیت آوانتوریستی لومپن پرولتاریا لایتناهی است.
·        تولوستوی در سیر و سرگذشت ماخنو و ویکتور هوگو در رمان «گوژپشت نوتره دام» توان آوانتوریستی لومپن پرولتاریا (ارتش آنارشیستی ـ لومپن پرولتری در روسیه و گدایان پاریس) را نشان می دهند.

·        فاشیسم، آنارشیسم و فوندامنتالیسم با جلب و جذب لومپن پرولتاریا، ارتش مخرب و خونخوار عظیمی تشکیل می دهند.
·        اگر ترکیب طبقاتی دار و دسته های آنارشیستی، فاشیستی و فوندامنتالیستی مورد بررسی سوسیولوژیکی قرار گیرد، این مسئله روشن تر می گردد.

4 
·        می توان گفت که طبقه حاکمه امپریالیستی با توسل به نیهلیسم اخلاقی (اخلاق ستیزی) ارتش ذخیره آنارشیسم، فاشیسم و فوندامنتالیسم را تقویت می کند:

5
·        آماری اخیرا منتشر شد که حیرت انگیز است:
·        ایالات متحده امریکا از بدو تشکیل در همه جنگ هائی که از سر گذرانده مجموعا 140 میلیون کشته داده است.
·        اما در جنگ های درونی اش، در همدیگر کشی اش، 150 میلیون نفر کشته شده اند.

6
·        بخش مهمی از جوانانی که مرتکب اموک می شوند، پیشاپیش لومپن پرولتریزه شده اند.
·        این اراذل و اوباش خونریز خودستیز از کمترین نعمات اندیشه و آرمان و اخلاق بی بهره اند.
·        اخیرا گفتگوی سانسور شده ی تروریست نوجوان آلمانی ـ عیرانی با مرد بلحاظ فیزیکی بالغ آلمانی در رسانه های آلمانی منتشر شد:

7
·        بخش اعظم  «واژه های» هر دو جبهه چالش «نظری»، از فحش و بد و بی راه لومپنی تشکیل شده است.

8
·        دل خالی از خرد و عشق و عاطفه ی نوجوان 18 از نفرت به خارجی ها سرشار است.
·        او قبل از ترور کودکان آواره از وطن مخروبه خویش، شعار مرگ بر خارجی ها سر می دهد.

·        این اما فقط نفرت لومپنی به اکثریت ستمکش به اصطلاح  ضعیف جامعه و جهان نیست.
  
9
·        این در عین حال به معنی نفرت به خویشتن خویش است.
·        چون پدر و مادر خود او آلمانی نیستند.
·        جزو آوارگان ایرانی اند که از شر فوندامنتالیسم خمینی و اجامر دیگر از یار و دیار بریده اند و به بیگانه پناه آورده اند.

·        این اما به چه معنی است؟  

10
·        این بدان معنی است که همنوع ستیزی با خودستیزی توأم است.
·        ما در آنارشیسم و فاشیسم و فوندامنتالیسم با دیالک تیک خودستیزی و همنوع ستیزی سر و کار داریم.

·        این به چه معنی است؟  

11
·        این بدان معنی است که آوانتوریسم (تروریسم، چریکیسم، مجاهدیسم و غیره) راست و چپ، از دوزخ ایده ئولوژیکی نیهلیسم گذشته است.
·        دل و روح و روان تروریست (چه اموکیست و چه فاشیست و چه فوندامنتالیست) قبل از پر شدن با نفرت به همنوع ستمکش، با نفرت به خویشتن خویش، پر شده است.
·        می توان گفت که بمب نفرت از خویشتن است که منفجر می شود و علاوه بر خود آدمکش، همنوعان نا شناخته او را نیز لت و پار می کند.  

12

·        بخش مهمی از جوانان دختر و پسر نیز که از جوامع امپریالیستی به باند داعش و غیره می پیوندند، پیشاپیش لومپن پرولتریزه شده اند.
·        اینها اصلا آدم نیستند، چه رسد به اینکه مسلمان باشند.

·        اینها همه از دم لات و لاشخور و لومپن اند.
·        به همین دلیل، «دولت اسلامی داعش» با بمبون (آب نبات) سکس آنها را جلب و جذب می کند و به بمب های رونده و تپنده و نفس کشنده تبدیل می کند.

·        اینجا ما با دیالک تیک بمبون و بمب سر و کار داریم.

13

·        نیهلیسم اخلاقی، امروزه به هزار طریق و با هزار ترفند تبلیغ می شود.
·        حوایج غریزی در این زمینه مائده ای طبیعی ـ خدا دادی برای طبقه حاکمه اند.

·        خودویژگی حوایج غریزی، اشباع ناپذیری آنها ست.

·        تا در تن توان هست، نیاز به سکس هم حی و حاضر است.
·        به همین دلیل با شکستن چارچوب های اخلاقی، مرزهای عقلی تخریب می شوند.
·        با تقویت دمبدم غریزه، عقل تضعیف می شود و به زانو در می آید.

·        در غیاب عقل، اخلاق ضربه پذیرتر می گردد و تار و مار می شود.
·        آنگاه به آسانی آب خوردن، زیبا ترین دختران و پسران جامعه جنده واره می شوند.
·        بند تنبانی می «عندیشند» و می کوشند.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر