۱۳۹۵ مرداد ۱, جمعه

سفری ـ نظری ـ ابراز نظری ـ گذری (301)


جمعبندی از
مسعود بهبودی
 
آره.
ارواح عمه میلر وشرکاء
ما اجامر را روی کار می آوریم.

1
قضیه از قرار بکلی دیگری است

2
قضیه
قضیه میمون است و خوردن خردل

3
ملت مانی پولیزه می شود و به شمر لعین حتی رأی می دهد.

4
ملت بر سر دو راهی «انتخاب» بد برای نجات از شر بدتر
قرار می گیرد
و عنتری را عنتخاب می کند.

پیری
مرحله پایانی سیکل تولد و رشد و زوال است.

1
پیری
دیالک تیک اوج و حضیض است.
پیری
دیالک تیکی از تعالی روحی (فکری)
و زوال مادی (جسمی) است.

2
پیری
طنز تلخ طبیعت مادر است.

3
مادران تلخطناز اند.

مراجعه کنید به
پینوتیو در عقاب آباد
در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

4
در ایام پیری
رشد عقلی با فرسایش جسمی توأم است.

5
در کودکی و جوانی
که جسم مملو از انرژی و نیرو ست،
جان (شعور) بی رمق و ناتوان و زار و ذلیل است.

6
در ایام پیری
که جسم سوده و پوسیده و فرسوده است،
عقل غول آسا ست.

7
دلیل این طنز تلخ طبیعت مادر چیست؟

جوانی
حلقه واسط میان کودکی و پیری است.

1
جوانی حلقه واسط میان دوره ملال و دوره کمال است

2
دوره کودکی
دوره وابستگی است
دوره محرومیت از خود اندیشی و خود مختاری است.

3
دوره پیری دوره بلوغ مادی و فکری است.
دوره دستیابی به آب حیات است
آب حیات موسوم به عقل کل اندیش

4
جوانی پل گذار از خریت به خردمندی است.

5
پیری نعمت عظیمی است.

5
پیری دوره حسرت به ماضی نیست.

6
پیری دوره تنفر از ماضی است.

7
پیری دوره حسرت انگیزی است.

8
درد و دریغ از این است که خیلی ها پیر می شوند،
بی آنکه خردمند شوند.

9
چون نیل به خردمندی روندی خودپو و خود به خودی نیست.
دستیابی به آب حیات (عقل کل اندیش) مشقتی عظیم می طلبد.

10
به همین دلیل
خیلی از پیران خر
در حسرت به ایام خریت (کودکی و یا جوانی)
بسر می برند.

11
در حسرت به ایام شرم انگیز و نه حسرت انگیز
به سر می برند.


فاشیسم و پان ترکیسم و پان ایرانیسم و پان عربیسم و غیره
ماهیتا توده ستیز و خرد ستیز اند

1
حکومت های شورا ها
اگر هم عیب و ایرادی داشته باشند
توده گرا و خردگرا هستند.

2
فریب فرم ها را نباید خورد.

واقعیت عینی را نباید با حقیقت عینی عوضی گرفت:
مثال:

1
خرید و فروش نیروی کار انسانی
یک واقعیت عینی است.

2
بیان این مسئله
نه هنر است و نه شق القمر.

3
خصلت مبتنی بر استثمار نیروی کار انسانی
یک حقیقت عینی است.

4
هنر کشف حقایق عینی است که از انظار محرومان از تئوری پنهان است.

5
برای کشف حقایق عینی باید تفکر مفهومی آموخت
و به قول حریفی از پله های لغران مفاهیم پایین رفت
و حقیقت عینی پنهان در ظلمات اعماق دست یافت
و به هر مشقتی غل و زنجیر از دست و پا و گرده اش برداشت و بیرون آورد.

6
حیدر مهرگان هم در تحلیل از آرش کمانگیر سیاوش
همین خطا را مرتکب شده است.
اگر حافظه خطا نکند.

مراجعه کنید به
واقعیت عینی، حقیقت
در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

شادی مولانا
مثل همه چیز دیگرش
از جنس خیال است و نه از جنس رئال
ای سایه.

1
مولانا خردستیز است

2
خردستیزی مولانا توأم با بی خردی (خریت) است

3
از همامیزی خردستیزی و خریت
جنون پدید می آید.

4
پیش شرط شادی فارغ از غم
گرفتاری در منجلاب جنون است.

5
سعدی اما خردگرا ست:
گنج و مار و گل و خار و غم و شادی به هم اند
 
آره.
حق با شما ست.

1
ولی شکنجه روانی یکی از حلقات زنجیر دراز شکنجه است
2
قضیه «شیر و آفتابه بیاور» است.

3
اول زجر جسمی می دهند
بعد بر اساس آن زجر جسمیِ تجربه شده
زجر روانی می دهند.

4
سؤال این است که چرا شکنجه به متد و ابزار بدل می شود؟
 
فاجعه فلسطین
یکی از بغرنج ترین و غم انگیز ترین فجایع بشری است
که پیامد جنایات فاشیسم و ناسیونال ـ سوسیالیسم است.

1
به روایتی بزرگ ترین ژنوسید در امریکا رخ داده است.
سخن از قتل عام
دویست و یا ششصد میلیونی سرخ پوستان امریکا ست.

2
همان فاجعه در خاک فلسطین تکرار می شود.
میهمان به قتل عام میزبان کمر می بندد.

3
خاک از زیر پای خلقی ربوده می شود و امید از دیار دل ها

4
بدین طریق
دو مینوی خونینی از همنوع کشی شروع می شود
و تداوم و تعمیق می یابد.

5
طنز قضیه اینجا ست که یهودیان ستمکش دیروز
ـ مسموم از فوندامنتالیسم یهودی (صهیونیسم) ـ
به یهودیان ستمگر امروز بدل می شوند.

6
فرم تهوع آوری از درس گرفتن از تجارب شخصی و تاریخی:
صهیونیسم (فوندامنتالیسم یهودی)
از ناسیونال ـ سوسیالیسم درس می آموزد.
با مفاهیم ناسیونال ـ سوسیالیستی «می عندیشد» و عمل می کند. 
 
فاشیسم
جریانی عوامفریب است
 و برای جلب توده های عقب مانده مولد و زحمتکش
اسم حزب خود را
ناسیونال ـ سوسیالیسم
می گذارد.

1
یعنی شعارتشکیل جامعه سوسیالیستی را می دهد

2
اما ضمنا در روز روشن
سندیکاهای کارگری را به آتش می کشد

3
صرافان یهودی را به جرم نزول خواری می کشد 
و ضمنا اولیگارشی مالی امپریالیستی را تقویت می کند.

4
احزاب کمونیست را ممنوع و رهبران شان را ترور و اعدام می کند و
 دم از سوسیالیسم می زند.

5
کشورهای دیگر را اشغال می کند و سکنه آنها را برده می سازد
و دم از سوسیالیسم می زند.

این بحث را قبلا هم داشتیم و نیمه تمام ماند:

1
واژه ها ( مفاهیم)
آجرهای اولیه جملات (احکام، افکار) هستند.

2
اگر تعریف رئالیستی از مفاهیم نداشته باشیم
حتی از فهم حرف دهن خودمان عاجز خواهیم ماند
چه رسد به فهم سخن همنوعان.

3
واژه ها را نباید تحقیر کرد.

4
معنی واژه ها را ما هم از این و آن می آموزیم.

5
دانش
بطور کلی
اکتسابی است
نه مادر زادی و خدا دادی

6
ما از یاد آوری ماضی
راضی نیستیم و
بشدت شرمنده ایم.

7
چون معانی واژه ها را نمی دانستیم
و دچار خطاها و خریت های خطیر شده ایم
و به این روز افاده ایم.
 
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر