ﺯﻧﺎﻥ
ﺍﯾﺮﺍﻥ، ﺧﺴﺘﻪ ﺗﺎﺭﯾﺨﻨﺪ
ویرایش
و تحلیل از
ربابه
نون
ﺧﺴﺘﻪ ﺍﺯ ﻣﺤﺎﺭﻣﯽ ﮐﻪ ﻫﺮﮔﺰ ﻣﺤﺮﻡ
ﺭﺍﺯﻫﺎﯼ ﺩﻟﻤﺎﻥ ﻧﺸﺪﻧﺪ
·
معنی تحت اللفظی:
·
زنان ایران از محرم هایی که محرم
اسرار دل شان نشده اند، خسته اند.
·
این جمله هما وثوق از زیبائی استه
تیکی خاصی برخوردار است و به دل می نشیند:
1
ﺧﺴﺘﻪ ﺍﺯ ﻣﺤﺎﺭﻣﯽ ﮐﻪ ﻫﺮﮔﺰ ﻣﺤﺮﻡ
ﺭﺍﺯﻫﺎﯼ ﺩﻟﻤﺎﻥ ﻧﺸﺪﻧﺪ
·
هما در مفهوم «محارم»، علاوه بر
همسر، پدر شوهر، برادر شوهر و غیره را تجرید می کند.
·
هر زن به محض عقد قرارداد ازدواج، محارم
قراردادی نوینی بر محارم طبیعی اش (پدر، برادر، عمو، دائی، عمه، خاله و غیره) می افزاید.
·
خستگی زنان ایران از این بابت است
که محارم جدید، محرم اسرار دل شان نمی شوند.
·
این اما به چه معنی است؟
2
ﺧﺴﺘﻪ ﺍﺯ ﻣﺤﺎﺭﻣﯽ ﮐﻪ ﻫﺮﮔﺰ ﻣﺤﺮﻡ
ﺭﺍﺯﻫﺎﯼ ﺩﻟﻤﺎﻥ ﻧﺸﺪﻧﺪ
·
برای پاسخ به این پرسش باید شناخت افزاری
را پیدا کرد که هما وثوق در این جمله برای بیان افکار خود به خدمت گرفته است.
·
می توان گفت که هما وثوق، دیالک
تیک پدیده و ماهیت (ظاهر و باطن) را به شکل دیالک تیک محرم نمودین و محرم ماهوی بسط
و تعمیم می دهد و از بی اعتباری این دیالک تیک پرده برمی دارد:
·
منظور هما وثوق این است که محرمیت ناشی
از عقد قرارداد ازدواج در حد محرمیت صوری ـ حرفی باقی می ماند.
·
این اما به چه معنی است؟
3
ﺧﺴﺘﻪ ﺍﺯ ﻣﺤﺎﺭﻣﯽ ﮐﻪ ﻫﺮﮔﺰ ﻣﺤﺮﻡ
ﺭﺍﺯﻫﺎﯼ ﺩﻟﻤﺎﻥ ﻧﺸﺪﻧﺪ
·
این، قبل از همه بدان معنی است که
زن پس از ازدواج محارم اسرار طبیعی خود را تا حدودی از دست می دهد، یعنی پدر، مادر،
خواهر، برادر، عمو، عمه، خاله و غیره را تا حدودی از دست می دهد، بی آنکه محارم
اسرار جدیدی در زندگی مشترک جدیدش به دست آورد.
·
این بدان معنی است که زن پس از
ازدواج، تنهاتر، بی کس تر و بی پناه تر می گردد.
·
نتایج روحی و روانی منفی این تنهائی
را هم هما در بندهای بعدی همین شعر تبیین خواهد داشت و هم هر زنی در دلنوشته هایش
اینجا و آنجا بکرات تبیین می دارد:
·
اکثر زنان از دلتنگی، گریه در خفا،
تلنبار بغض در گلو و غیره شکوه دارند.
·
اما دلیل تنهائی چیست؟
·
چرا همسر زن و یا مادر شوهرش و یا
خواهر شوهرش و یا پدر شوهرش محرم اسرار دل او نمی شوند؟
4
ﺧﺴﺘﻪ ﺍﺯ ﻣﺤﺎﺭﻣﯽ ﮐﻪ ﻫﺮﮔﺰ ﻣﺤﺮﻡ
ﺭﺍﺯﻫﺎﯼ ﺩﻟﻤﺎﻥ ﻧﺸﺪﻧﺪ
·
به این سؤالات تنها زمانی می توان
پاسخ علمی و عینی داد که جایگاه طبقاتی زن و شوهر مشخص باشند.
·
وظیفه نویسندگان رئالیست هم انعکاس
همین مسائل است.
الف
·
مثلا در خیلی از خانواده ها، تضاد
عمیقی بطور سنتی میان عروس و مادر شوهر تشکیل می شود که به مسموم کردن جو روحی و
روانی خانواده منجر می گردد.
·
این تضاد در اشعار میرزا علی معجز ـ
شاعر طنز پرداز دیار آتش ها ـ مورد انتقاد انقلابی قرار گرفته است که ترجمه، تحلیل
و منتشر می شوند.
·
علل و دلایل مادی و روحی و روانی این
تضاد در روند تحلیل اشعار معجز حتی الامکان جستجو، کشف و اعلام خواهند شد.
ب
·
در خیلی از خانواده ها عروس توسط
شوهر مورد ضرب و شتم سیستماتیک قرار می گیرد.
·
این بدان معنی است که بر ستم وارده
از طرف مادر شوهر، ستم خود شوهر اضافه می شود.
·
یعنی زن به ستمکش مضاعف بدل می
شود.
5
ﺧﺴﺘﻪ ﺍﺯ ﻣﺤﺎﺭﻣﯽ ﮐﻪ ﻫﺮﮔﺰ ﻣﺤﺮﻡ
ﺭﺍﺯﻫﺎﯼ ﺩﻟﻤﺎﻥ ﻧﺸﺪﻧﺪ
·
شاید منظور هما وثوق عمیقتر و
فراتر از این بیگانگی باشد.
·
عروس در خیلی از خانواده ها مورد
تجاوز پدر شوهر و یا برادر شوهر و محارم قراردادی دیگر قرار می گیرد.
·
کسی کمترین خبر از لطمات روحی و
روانی مادام العمر ناشی از این کثافتکاری ها ندارد.
·
آدم ولی آدم است و نه ماشین
مکانیکی.
·
کمترین لطمه های فیزیکی و فکری و
روحی و روانی حتی، در اعماق روح و روان آدمیان تلنبار می شوند و او را مادام العمر
عذاب می دهند.
6
ﺧﺴﺘﻪ ﺍﺯ ﻣﺤﺎﺭﻣﯽ ﮐﻪ ﻫﺮﮔﺰ ﻣﺤﺮﻡ
ﺭﺍﺯﻫﺎﯼ ﺩﻟﻤﺎﻥ ﻧﺸﺪﻧﺪ
·
شاید منظور هما وثوق، از این جمله،
بی اعتنائی همسر و اعضای خانواده همسر به زن جوان باشد.
·
این بی اعتنائی می تواند علل مادی،
فکری و فرهنگی متفاوت داشته باشد.
·
این علل را فقط در صورتی می توان
کشف کرد که جایگاه اجتماعی زن و شوهر مشخص باشد:
الف
·
شوهری که برای پیدا کردن کار و
استخدام باید از هفت خوان فکری و فیزیکی و روحی و روانی بگذرد، پس از برگشت به
خانه توان مادی و فکری لازم را برای شنیدن اسرار دل همسر ندارد.
·
چنین شوهری قاعدتا خرد و خراب به
خانه می رسد و در زن به دنبال روانپزشک می گردد و نه روان بیمار و روان پریش.
ب
·
شوهری که در محل کار روح و روانش در
منگنه مبارزه با همکاران و رؤسا له می شود، پس از برگشت به خانه گلوئی مملو از بغض
دارد و دلش می خواهد سر بر سینه همسر نهد و زار بزند.
·
چنین کسی نمی تواند به شنیدن اسرار
دل همسر بپردازد.
·
برای اینکه توان جسمی و روحی و روانی
لازم را ندارد.
ت
·
چنین افرادی برای تسکین دل دردمند
خود، چه بسا دست به خود فریبی توأم با همسر و فرزند فریبی می زنند و از عظمت و عزت
و اعجاز خود در محل کار افسانه ها سر هم بندی می کنند تا صورت خود را به ضرب سیلی
هم که باشد، جلوی همسر و فرزندان خود سرخ نگه دارند.
پ
·
مردی که مأمور بازجوئی و شکنجه
مخالفین رژیم است، ضمن شکنجه جسمی و روحی و روانی همنوع، خود نیز بلحاظ روحی و روانی
تخریب می شود.
·
به روایاتی، خیلی از شکنجه گران ارتجاع
فئودالی ـ فوندامنتالیستی ـ روحانی در کشورهای اروپائی تحت مداوای پسیکولوژیکی قرار
دارند.
ث
·
چه بسا شکنجه گران که پس از برگشت
به خانه ناخن انگشت های همسر خود را می کشند.
·
دلایل این کرد و کار وحشت انگیز،
خود قابل بررسی است.
·
ولی زن در هر صورت زجر می کشد.
·
شاید منظور هما وثوق از محرم نگشتن
محارم، پدیده هائی از این نوع هم باشد.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر