۱۳۹۴ اسفند ۲, یکشنبه

سکون (2) (بخش آخر)


پروفسور دکتر گونتر کروبر
برگردان شین میم شین
  
1
مطلق کردن تئوریکی سکون

·        مطلق کردن تئوریکی سکون، ناگزیر به تصورات مذهبی و ایدئالیستی راجع به موجودی ماورای طبیعی، غیرمادی و تغییرناپذیر منجر می شود که هر حرکت جهان آغاز و انجامش را در آن می یابد.

2
انکار سکون

1
·        انکار سکون از سوی دیگر، منجر به رلاتیویسم (نسبیت گرائی) افراطی می شود که بنا بر آن همه چیز در تغییر لاینقطع است و در این روند لاینقطع، نقاط ثبات نسبی و حالات ساکن متصور نیست.

2

هنری لوئی برگسون (1859 ـ 1941)
فیلسوف و برنده جایزه نوبل برای ادبیات
از نمایندگان برجسته فلسفه حیات (اگزیستانسیالیسم)
  
·        بنظر برگسون، حرکت و توسعه، روند پیوسته و لاینقطع محض و فاقد قطع (گسست) و مراحل و حالات مبتنی بر سکون نسبی است.

·        مراجعه کنید به رلاتیویسم (نسبیت گرائی) در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

3
·        گشتاور (ممان)  سکون نسبی در توسعه پدیده ها، امکان آن را پدید می آورد که بتوان آنها را بمثابه پدیده های نسبتا مستقل در نظر گرفت.

4
·        بدین طریق جمع بندی فکری گروه های ثابت و معینی از چیزها در فرم مفاهیم امکان پذیر می گردد و به قول لنین امکان تدوین قوانین علمی بمثابه «تصاویر ساکن پدیده ها» فراهم می آید.  

3
انکار ثبات نسبی

1
·        انکار ثبات نسبی چیزها، سیستم ها و غیره بلحاظ معرفتی ـ نظری منجر به اگنوستیسیسم (ندانمگرائی) می شود.

·        مراجعه کنید به اگنوستیسیسم (ندانمگرائی) در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

2
·        از دیدگاه اگنوستیسیسم (ندانمگرائی)، هر حکم علمی بی معنی است.
·        زیرا در لحظه صدور حکم، شیئی که حکم در باره اش صادر می شود، تغییر یافته و لذا چیزها هرگز قابل شناسائی نیستند.

·        مراجعه کنید به تغییر، ماده در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر