۱۳۹۴ اسفند ۳, دوشنبه

سیری در شعری از میرزا علی معجز (47 )


میرزا علی معجز
(1252 ـ 1313)
(1873 ـ 1934)
رسول پیگیر هومانیسم، رنسانس و روشنگری
ویرایش، ترجمه و تحلیل از
میمحا نجار


·         معنی تحت اللفظی:
·         باید باشد.

·         این عنوان این شعر انتقادی ـ اجتماعی سرشته به طنز شاعر روشنگری است.
·         این شعر یکی از قوی ترین اشعار انتقادی ـ انقلابی معجز است که کماکان فعلیت دارد.

1
مجلس عشرتده ـ دائم ـ ساز و تار اولسون گرک
عارضی، گلناره بنزه ر، بیر نگار اولسون گرک
دلبرین زلفی، شب یلدا، جمالی، چلچراغ
لب لری خوشرنگ، وضعی آبدار اولسون گرک

·          معنی تحت اللفظی:
·         در مجلش عشرت، ساز و تار باید باشد.
·         نگار گلنارسیمائی باید باشد.
·         گیسوی گلنار، بسان شب یلدا و رویش بسان چلچراغ باید باشد.
·         لبان نگار خوشرنگ و آبدار باید باشد.

·         معجز در این بند آغازین طنز، به توصیف ساز و برگ مجلس شادی می پردازد.
·         موسیقی و معشوق از لوازم صرفنظر ناپذیر مجلس شادی اند.


2
مجلس عشرتده ـ دائم ـ ساز و تار اولسون گرک

·         دلیل اینکه معجز شعر خود را با مجلس عشرت آغاز می کند، این است که جامعه تحت سیطره ارتجاع فئودالی ـ روحانی به مجلس مرثیه بدل شده است.
·         موسیقی، رقص، آواز جزو محرمات اند.
·         لذت بردن از موسیقی معصیت است و عذاب اخروی به دنبال دارد.

·         سؤال اما این است که چرا و به چه دلیل؟
·         چرا طبقه حاکمه فئودال ـ روحانی با عشرت توده مخالف است؟
·         چرا طبقه حاکمه خلق را نالان و گریان و زار و ذلیل می خواهد؟

3
 مجلس عشرتده ـ دائم ـ ساز و تار اولسون گرک

·         معجز بطرز مطلقا مسکوتی، خواهان تحول بنیادی جامعه گرفتار در نکبت فئودالی ـ روحانی است.
·         تبدیل مجلس عزا به مجلس عشرت ـ در تحلیل نهائی ـ به معنی وارونه سازی جامعه وارونه است.
·         به معنی انقلاب اجتماعی است.

·         ما هنوز از جهان بینی معجز اطلاع دقیقی نداریم و باید در روند تحلیل اشعار او به کشف آن نایل آییم.
·         ولی در ژرف اندیشی و رادیکال اندیشی روشنگر بی همتای دیار آتش ها کمترین تردیدی نداریم.

4

عارضی، گلناره بنزه ر، بیر نگار اولسون گرک

·         اکنون استه تیک ایدئال معجز گام به گام معرفی می شود.
·         مجلس عشرت و یا کشور پس از انقلاب اجتماعی بلحاظ ظاهری و صوری نیز باید تحول یابد.
·         نگار باید عارضی بسان گلنار (گل سرخ انار) داشته باشد.
·         داشتن عارض گلنار رنگ به معنی رفاه و شادی و شادابی اعضای جامعه است.

5
دلبرین زلفی، شب یلدا، جمالی، چلچراغ
لب لری خوشرنگ، وضعی آبدار اولسون گرک

·         اکنون از نگار گلنارچهره  ایدئال، عناصر ایدئال دیگری تبیین می یابند:  

الف
دلبرین زلفی، شب یلدا،

·         زلف نگار ایدئال باید به سیاهی شب یلدا باشد.

ب

جمالی، چلچراغ

·         سیمای نگار ایدئال باید بسان چلچراغ باشد.
·         داشتن چهره چلچراغ آسا به معنی برخورداری اعضای جامعه از رفاه و رضایت خاطر و سلامتی اندام و روح و روان است.

ت
لب لری خوشرنگ

·         لبان نگار ایدئال باید خوشرنگ باشند.

پ
وضعی آبدار اولسون گرک

·         وضع لبان نگار ایدئال باید آبدار باشد.  

6
·         آنچه معجز در این بند شعر می خواهد تشکیل جامعه ای مبتنی بر رفاه و رضایت و لذت است.
·         این درست عکس آن جامعه ای است که طبقه حاکمه فئودالی ـ روحانی برای توده می خواهد.

7
·         خودویژگی طنز انتقادی معجز از همین قرار است.
·         رادیکالیسم انقلابی ـ انتقادی در روح خواننده و شنونده اشعار معجز رسوخ می کند.
·         معجز اما شاعری بی های و هو و بی هارت و پورت است.
·         طنز معجز در نهایت سادگی و طبیعیت تبیین می یابد و به دل می نشنید.
·         معجز به همین دلیل، بی نظیر می ماند.
·         جامعه به همین دلیل عاجز از بازتولید معجز است.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر