۱۳۹۴ بهمن ۲۵, یکشنبه

سیاوش کسرائی زیر ذره بین تحریف (4)


  سیاوش کسرائی
(1305 ـ 1374)
(اصفهان ـ وین)  

ویرایش، تأمل و تحلیلی از
گاف سنگزاد  

پیشکش
به  

هوشنگ ابتهاج (سایه)   

پیغام من به بوسه لب‌ ها و دست ‌ها
پرواز می ‌کند
باشد که عاشقان به چنین پیک آشتی
یک ره نظر کننند

·        معنی تحت اللفظی:
·        من با بوسه لب ها و دست ها پیام می فرستم.
·        پیامی که پیک آشتی است و پرنده وار به اقصا نقاط جهان پرمی کشد.
·        امید من این است که عاشقان به این پیک آشتی نظر کنند.

·        سیاوش در این سخن، دیالک تیک وسیله و آماج را به شکل دیالک تیک پرنده ی بوسه و پیک آشتی بسط و تعمیم می دهد.

·        سؤال اما این است که منظور شاعر از مفهوم آشتی چیست؟  

1
پیغام من به بوسه لب‌ ها و دست ‌ها
پرواز می ‌کند
باشد که عاشقان به چنین پیک آشتی
یک ره نظر کننند

·        آشتی می تواند یکی از فرم های بسط و تعمیم آتش بس و صلح و سازش باشد.
·        آشتی می تواند به معنی پایان کمکش و جنگ و ستیز و چالش باشد.
·        یکی از خطاهای خطیر احزاب کمونیستی، جانبداری بی تمایز از آتش بس و آشتی و صلح و سازش بوده است و برای توده زحمتکش بسیار گران تمام شده است.

2
·        آشتی و  آتش بس و صلح فقط بطور مشخص قابل طرح اند.
·        تفاوت و تضاد مارکسیسم ـ لنینیسم با مسیحیت و اسلام و بودیسم و غیره درست همین جا ست.
·        مسیحیت و اسلام و غیره هم مبلغ آشتی اند.
·        آشتی مسیحیت و اسلام و غیره اما نه آشتی مشخص، بلکه آشتی مجرد و انتزاعی است.
·        هدف اصلی مسیحیت و اسلام و غیره عوامفریبی است.
·        آنها می خواهند میان بره و گرگ، میان برده و ارباب، میان رعیت و فئودال، میان کارگر و سرمایه دار، آشتی برقرار کنند.
·        چون اعتراف علنی بر این نیت و آماج، مانع عوامفریبی آنها می شود، ترجیح می دهند که آن را بطور مجرد و انتزاعی مطرح کنند، تا نه سؤالی طرح شود، نه اعتراضی صورت گیرد و نه دستی رو شود.

3
پیغام من به بوسه لب‌ ها و دست ‌ها
پرواز می ‌کند
باشد که عاشقان به چنین پیک آشتی
یک ره نظر کننند

·        آشتی در قاموس سیاوش و حزب توده، شباهت غریبی به آشتی مسیحیت و اسلام و غیره کسب می کند.
·        یکی از دلایل خطاهای خطیر حزب توده پس از کودتای ننگین 28 مرداد همین انتزاعیت مفهوم آشتی بوده است:

الف
·        حزب توده همه تکالیف یک حزب کمونیست را به خاطر دستیابی به آشتی میان همه مخالفین شاه فراموش می کند.
·        حزب توده هر دستی را که به سویش دراز می شود، می فشارد، تا به دگم انتزاعی و بی تمایز «جبهه واحد ضد دیکتاتوری» خدشه ای وارد نیاید.
·        به همین دلیل است که حزب توده مبارزه ایده ئولوژیکی را بکلی تعطیل و فراموش می کند و تا حد سازمانی بی محتوای طبقاتی و بی سمتگیری طبقاتی و ایده ئولوژیکی تنزل می یابد.

ب
·        حزب توده بدین طریق، همه تسلیحات حیاتی ـ مماتی را که وجود حزب توده و توسعه و تقویت و تعالی آن را تضمین می کنند، داوطلبانه دور می اندازد.
·        به عبارت دیگر خود را داوطلبانه خلع سلاح می کند تا آشتی میان مخالفین مثلا شاه را پاسداری کند، بی اعتنا به اینکه آن مخالفین بلحاظ پایگاه طبقاتی، مرتجع تر از شاه، ضد پرولتری  تر از شاه و ضد  کمونیست تر از شاه هستند.

ت
·        برای پاسداری از جزم آشتی و جبهه انتزاعی ضد دیکتاتوری کذائی است که پیک ایران، به انتشار جفنگیات مجاهدین و صمد بهرنگی و این و آن مبادرت می ورزد.

·        آنچه حزب توده نمی داند، ضرورت وجود خرد اندیشنده برای آشتی با کسی و تشکیل جبهه با کسی است.
·        بدون از آن خود کردن خرد اندیشنده کسی نمی تواند حتی خود را بشناسد، چه رسد به شناخت کسی دیگر.
·        بدون از آن خود کردن خرد اندیشنده کسی نمی تواند با کسی سر میز مذاکره بنشیند، چه رسد به آتش بس و آشتی و تشکیل جبهه مشترکی بر  ضد چیزی.

پ
·        اما همین خرد اندیشنده را نه رهبری حزب توده در اختیار داشته و نه احدی در اوپوزیسیون ضد شاه.
·        خرد اندیشنده همچنان و هنوز کیمیا ست.
·        عیرانی ها به عوض اندیشیدن، عرعر می کنند.
·        دلیل معرفتی تشتت و تفرقه تهوع انگیز همین جا ست.

·        نه کسی می تواند با خردسیتزی پیمان آشتی و اتحاد ببندد و نه خردستیزی می تواند با کسی پیمان آشتی و اتحاد ببندد.
·        خرد اندیشنده برای هماندیشی انسان ها صرفنظرناپذیر است.
·        دلیل روی آوردن همه گروه های لائیک و مذهبی اروپا در عصر جدید به خرد اندیشنده همین بوده است.

·        مراجعه کنید به خرد، خردستیزی در تارنمای دایرة المعارف روشنگری  

ث
پیغام من به بوسه لب‌ ها و دست ‌ها
پرواز می ‌کند
باشد که عاشقان به چنین پیک آشتی
یک ره نظر کننند

·        دیالک تیک رفتاری حزب توده اما خودستیزی و بیگانه ستائی است.
·        حزب توده با هر ننه مرده ای حاضر به آشتی است، مگر اینکه آن ننه مرده، توده ای باشد.
·        هار ترین دشمن حزب توده، خود حزب توده است.
·        برای اثبات این ادعا، می توان به دار و دسته های توده ای نظری افکند:
·        هیچکدام از این دار و دسته ها حاضر به آشتی با یکدیگر نیستند و از هیچ لجن پراکنی بر ضد یکدیگر کوتاهی نمی ورزند.
·        اما همه این دار و دسته ها با یکی از جناح های طبقه حاکمه ارتجاع فئودالی ـ فوندامنتالیستی ـ روحانی لاس می زنند و یا حتی پیمان بسته اند و اراجیف آن را تکثیر، تبلیغ، توزیع و مننتشر می کنند:

1
·        یکی طرفدار جناح احمدی نژاد است.
·        اگرچه تا دیروز با بقیه در حزب واحدی بوده، اما حاضر به مبادله انتشارات و اسناد حزبی سابق حتی نیست، چه رسد به آشتی.

2
·        یکی طرفدار کوسه و روحانی و ظریف الدوله است و حاضر به آشتی با توده ای های گرد آمده در انجمن دیگری نیست.

3
·        یکی طرفدار زهرا و کروب و میر حسین الدوله است و مزخرفات آنها را تبلیغ می کند.
·        بی آنکه اعتنائی به مبارزه ایده ئولوژیکی و آشتی با انجمن های توده ای داشته باشد.

ج
پیغام من به بوسه لب‌ ها و دست ‌ها
پرواز می ‌کند
باشد که عاشقان به چنین پیک آشتی
یک ره نظر کننند

·        حزب توده نمی تواند و نباید بر اصل جانبداری از منافع استراتژیکی توده زحمت صرفنظر کند و به آشتی با هر ننه مرده ای روی آورد.
·        حزب توده حتی لحظه ای حق ندارد، از مبارزه ایده ئولوژیکی، سیاسی، فکری، اسلوبی و اخلاقی صرفنظر کند.
·        فقط و فقط در سایه این مبارزه است که حزب توده، حزب توده می گردد.
·        فقط و فقط در سایه این مبارزه است که حزب توده می آموزد، سوهان می خورد، تقویت می شود، تحکیم می یابد و رشد می کند.
·        با تئوری بند وبست با این و آن اما حزب توده فقط تحلیل می رود و رفته رفته محو می گردد.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر