سرچشمه:
صفحه
فیسبوک
رضائی
پیامبری
با شالِ سفید
من در این نوشته به پیشگاه پیامبری سر فرود آورده ام که
من در این نوشته به پیشگاه پیامبری سر فرود آورده ام که
معجزه اش: انسانیت،
کتابش: مردم،
و سخنش پایداری است.
پیامبری که خدا از تماشای قد و بالای فهم او در پوست نمی گنجد.
می
گویم:
آنجا که مردانِ نام آورِ عرصه ی هیاهو به خانه ها خزیده اند،
یا
مردانی که به تکه نانی و منصبی و منفعتی خود را خمیرِ حضرتِ نادوست کرده اند،
ظهور
پیامبری از میان بانوان،
چه
نمکین و شوق انگیز
و بی اعوجاج است.
بانویی
با شال سفید بر سر و انسانیتی عمیق در دل
و بُردی نافذ در کلام و پاهایی برای
پیمودن و خسته نشدن.
محمد نوریزاد
محمد نوریزاد
تحلیلی
از گاف سنگزاد
من
در این
نوشته به پیشگاه پیامبری سر فرود آورده ام که
معجزه اش: انسانیت
کتابش:
مردم
و
سخنش پایداری است.
·
کتاب پیامبر سپید شال، نه کتاب معمولی، بلکه مردم است.
·
منظور محمد نوریزاد از مفهوم «مردم» چیست؟
1
کتابش:
مردم
·
احتمال آن می رود که نوریزاد، به پیروی از اجامر و اوباش
امپریالیستی مفهوم مدرن و مد روز و بی محتوای «دموکراسی» بورژوائی واپسین را در مد
نظر داشته باشد:
·
چون ترجمه مفهوم دموکراسی به فارسی، مردم سالاری است.
2
کتابش:
مردم
·
کتاب اما در عین حال حاوی دانش است و دانش عبارت است از
تجربه شخصی و نوعی (تاریخی ـ بشری) جمعبندی شده و تحریر یافته.
·
شاید منظور نوریزاد این باشد که پیامبر سپید شال به ساز
مردم می رقصد.
·
آن می گوید و آن می کند که مردم می خواهند.
·
یعنی مطیع دربست مردم است.
·
اما منظور مشخص نوریزاد از مردم چیست؟
3
کتابش:
مردم
·
احتمال آن هم می رود که منظور نوریزاد از مردم، طبقه مرفه
موسوم به طبقه متوسط (بورژوازی) شمال
شهرنشین باشد.
·
بدین طریق، از ماهیت طبقاتی پیامبر پرده برمی افتد:
·
پیامبر نوریزاد نه نماینده توده های مولد و زحمتکش بی
همه چیز، بلکه نماینده طبقات اجتماعی مرفه، ملی ـ مذهبی، لائیک و شیک و پیک است.
4
و
سخنش پایداری است.
·
نوریزاد و نه فقط نوریزاد، ظاهرا یا نمی تواند منظور خود
را درست و دقیق فرمولبندی کند تا خواننده مجبور به خیالبافی نشود و یا قصد
عوامفریبی دارد و نمی خواهد منظور خود را بروشنی و صراحت تبیین دارد.
·
همه این لاطائلات که نوریزاد تحویل نون های ترحم انگیز
خود می دهد، مبهم و ناروشن و نادقیق اند.
·
جفنگ به معنی حقیقی کلمه اند:
·
نه انسانیت را می توان اعجاز جا زد، نه مردم را می توان
کتاب تصور کرد و نه جمله «سخنش پایداری است» را
می توان معنی کرد.
·
عوامفریب و شیاد که حتما نباید کفتر از کلاه بیرون آورد.
5
و
سخنش پایداری است.
·
شاید منظور نوریزاد این باشد که پیامبر سپید شال مظهر
پایداری و مقاومت است.
·
چون پیامبر اسلام هم مظهر مقاومت و پایداری بود.
·
ماجرای ابولهب، مهاجرت پیامبر اسلام، قصه غار و عنکبوت و
کفتر و غیره معروف خاص و عام است.
·
سخن مادران و پدران پیر و خواهران و برادران جوان ما هم می
توانست پایداری باشد و می توانستند از پل صراط جهنم اوین بگذرند، اگر حامیانی از
قماش حامیان پیامبر سپید شال می داشتند.
·
کسی به حقوق بشر و دموکراسی نیندیشید و کسی به آنها
جایزه غیابی نداد و به حمایت از آنها سینه سپر نکرد.
·
در نهایت معصومیت و مظلومیت خرد و خراب و نابود شدند و
در غیاب آنها پیامبرتراشان بیسواد و پیامبران قلابی یکه تاز میدان شدند.
6
پیامبری
که خدا از تماشای قد و بالای فهم او
در پوست نمی گنجد.
·
آدم اندک اندک دلش به حال خدا هم می سوزد که کسانی بدون
کمترین تأملی آبرویش را در ملأ عام می ریزند:
·
قد و بالای فهم دیگر به چه معنی است، تا خدائی برایش دل
غشه رود؟
·
پیامبر سپید شال که سهل است، روشنفکریت جهنم یأجوج و
مأجوج بویژه در این سی سال، به همه چیز رسیده اند، مگر به فهم و فراست.
·
در خطه عه هورا قحط فهم و فراست است.
·
مثال نمونه اش همین جفنگیات نوریزاد و همین سطح نازل
شعور نون های نوریزاد است که بدون تأملی جفنگیات او را و بدتر از او را تکثیر و
توزیع و تبلیغ می کنند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر