مرتضی میرآفتابی
(۲۶ دسامبر ۲۰۱۲)
(تریلوژی به اثری حاوی سه بخش با مضمونی واحد و
با پیوندی تنگاتنگ اطلاق می شود.)
·
خروسخوان
·
از صبحِ زود حرکت کردیم
·
تا رسیدیم
·
گلیمی و سماوری و چراغی
·
هرچه نگاه می کردیم
·
قبر بود و سنگ های قبرستان
·
دخترکِ کوچک ـ خواهرم ـ
·
با موهای بافته و روبانِ
رنگین
·
و ما بچه هایِ خانه و بچه
هایِ همسایه ها
·
روی قبرها می دویدیم
·
انگشتهای مان به سنگ های قبر
می خورد
·
دل مان از درد می مُرد
·
وقتی دنبال هم می کردیم یا
دنبال توپ
·
منظره یِ ما
·
از ما تا دیوارهایِ خرابه ی
آن ته گورستان
·
تا بی انتهایِ مرگ
·
مردگان بودند که زیر خاک نفس
می کشیدند
·
و به ما
·
و ضربه های توپ
·
و فریادهای شادیِ ما
·
نگاه می کردند
·
غروبِ آفتابِ زرد
·
وقتی از گورستان می خواستیم
برگردیم
·
نفس های زمینِ مرگ را می
شنیدیم
·
که مرده و مرگ نفس می کشند
·
قرآنخوانِ کور
·
از دور صدایش از ته قبرها
بیرون می آمد
·
آن روز جمعه، در بازگشتِ به
خانه
·
ما ـ اعضای خانواده و همسایه
ها
·
دختر ها و پسرها و بزرگ ها ـ
·
هریک
·
نعشِ مرده ای را به کول می
کشیدیم
·
کفن هایِ کهنه
·
و ژنده پاره هایِ مرگ.
·
از غسالخانه گذشتیم
·
تا رسیدیم به درِ گورستان.
·
خواهر کوچکم
·
به یاد آورد که میان مردگان
·
توپ و روبانِ سرش را جا
گذاشته است.
·
در آن غروبِ وهم
·
ما
·
از دورِ دورِ
·
کنار در گورستان، منتظر
·
می دیدیم که مردگان
·
با کفن های مندرس
·
با ژنده پاره ها
·
توپِ ما را جلوی پاها
انداخته اند
·
و می دوند و عربده می کشند و
بازی می کنند
·
اما، ما سال ها ست که
منتظریم
·
و از دورِ دور
·
صدای آشفته و مغشوش مردگان
را می شنویم
·
که به دنبالِ توپ ما می دوند
·
و با سکوت و دلهره، عربده می
کشند.
پایان
سرچشمه:
پاسخحذفاخبار روز
http://www.akhbar-rooz.com