پروفسور دکتر هاینتس پپرله
برگردان شین میم شین
· گونتریانیسم به جریان
فلسفی ـ تئولوژیکی کاتولیکی اطلاق می شود که در نیمه دوم قرن نوزدهم میلادی در
آلمان و اطریش نفوذ عظیمی کسب کرد و نمایندگان آن اثبات نوی آموزش کاتولیکی را
برمبنای غیراسکولاستیکی، در مبارزه بر ضد تعالیم خطرناک فلسفه کلاسیک بورژوائی
آلمان، وظیفه خود قرار دادند.
1
· گونتریانیسم با تقویت
مجدد کاتولیسیسم در دوره ارتجاع و احیا (رستاوراسیون) پیوند تنگاتنگ داشته است.
2
برنارد بولزانو (1781 ـ 1848)
کشیش کاتولیکی، ریاضی دان، فیلسوف
· گونتر ـ مؤسس این مکتب ـ خود در آغاز از شاگردان بولزانو بود و بعدها تحت
تأثیر محفل رومانتیکی وین، حول هوفباور، اشله گل و مولر،
به یکی از پرشورترین مبارزان در راه احیای فلسفه کاتولیکی در آلمان و اطریش بدل
شد.
3
· گونتر در مغایرت با نئواسکولاستیک
(که در کشورهای آلمانی زبان، بخصوص در چالش با جنبش غیرارتدوکسی نوسازی (مدرنیزاسیون)،
که در رومانتیک، هرمزیانیسم
و بویژه گونتریانیسم خودنمائی می کرد، شکل گرفت) احیای مجدد فلسفه کاتولیکی
را، بمثابه احیای اسکولاستیک قرون وسطی دیگر امکان پذیر نمی دانست.
· مراجعه کنید به
اسکولاستیک، نئواسکولاستیک، رومانتیک، هرمزیانیسم در تارنمای دایرة المعارف
روشنگری.
4
ایمانوئل کانت (1724 ـ 1804)
برجسته ترین نماینده فلسفه کلاسیک آلمان
اثر او تحت عنوان «نقد خرد محض» نقطه عطفی در تاریخ فلسفه و
آغاز فلسفه مدرن محسوب می شود.
کانت در زمینه های زیر دورنمای فراگیر نوینی به روی فلسفه
گشوده است:
اتیک (انتقاد از عقل عملی)
استه تیک (انتقاد از قوه قضاوت)
فلسفه مذهب
فلسفه حقوق
فلسفه تاریخ
· بنظر گونتر، اسکولاستیک زیر ضربات کانت
بکلی تار و مار شده و با خطرات ناشی از فلسفه کلاسیک بورژوائی آلمان و بویژه فلسفه
پانته ئیستی هگل بر ضد اعتقادات کاتولیکی تنها زمانی می توان به مقابله مؤثر پرداخت که
با این تعالیم بر مبنای دستاوردهای خود آنها و بکمک وسایل فکری خود آنها مبارزه
کرد.
ادامه دارد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر