۱۳۹۲ تیر ۱, شنبه

سیری در گلستان سعدی ( 62)


تحلیلی از شین میم شین   
حکایت پنجم
(گلستان با ب اول، ص 24 ـ 25) 
 
و خردمندان گفته اند که 
توانگری به هنر است، نه به مال  
و بزرگی به خرد است، نه به سال.

·       معنی تحت اللفظی:
·       خردمندان گفته اند:
·       «معیار توانگری، هنر است و نه مال.
·       معیار بزرگی، خرد است و نه سن و سال»

·       سعدی چندین زهر ایدئولوژیکی مختلف را در کپسول این شعار می گنجاند و در نهایت حسن نیت و بیطرفی و خیرخواهی، به دهن خواننده و یا شنونده می نهد.

1
و خردمندان گفته اند

·       اولین زهر ایدئولوژیکی شیخ شیراز، بدآموزی اسلوبی او ست:
·       بنا بر این اسلوب سوبژکتیویستی، شرط صحت و سقم احکام، موضعگیری این و آن نسبت بدان است.

·       مثلا اگر خردمندی بگوید که آب در فشار جو، در سی درجه سانتیگراد می جوشد، پس درجه و دمای جوش آب هم همین است.
·       پس حقیقت جوشش آب هم از این قرار است.
·       اما اگر جاهلی بگوید که آب در فشار جو، در صد درجه سانتیگراد می جوشد، پس آب می تواند هر دمای جوشی به غیر از صد درجه سانتیگراد داشته باشد.

2
و خردمندان گفته اند

·       بر اساس همین بدعت اسلوبی است که حقیقت، سلب عینیت می شود.
·       بر اساس همین بدعت اسلوبی است که هر از راه رسیده ای به جای استدلال علمی، نظری، تجربی،  آیه ای، روایتی، حدیثی و یا ضرب المثلی ذکر می کند و هر دروغی را به عنوان حقیقت محض به خلایق قالب می کند.

3
و خردمندان گفته اند

·       حقیقت اما همیشه عینی (اوبژکتیف) است.
·       برای اینکه حقیقت همیشه و همه جا محتوای عینی دارد.
·       این حکم که «آب در صد درجه سانتیگراد در فشار جو می جوشد» با جوشش آب در عالم واقع انطباق دارد.
·       یعنی حاوی انعکاس درست واقعیت عینی (درجه جوش آب) است.
·       عینیت حقیقت بدان معنی است که آن ربطی به ادعای این و آن ندارد.
·       عینیت حقیقت بدان معنی است که آن سوبژکتیف نیست، وابسته به نظر این و آن نیست.

4
و خردمندان گفته اند که
توانگری به هنر است، نه به مال

·       زهر ایدئولوژیکی دیگر سعدی، فضیلت سازی معصومانه، غیرمستقیم و بی سر و صدا از توانگری است، ایدئالیزه کردن توانگری است.

·       توانگری اما به چه معنی است؟

5

·       توانگری در فرهنگ واژگان فارسی به معانی زیر آمده است:
·       توانائی
·       قدرت
·       ثروتمندی

·       توانگری در هر صورت با داشتن قدرت اقتصادی و یا قدرت جسمی در رابطه است و عمدتا به معنی ثروتمندی است.
·       ایدئالیزه کردن ثروتمندی اما عملا به معنی تجلیل از طبقه حاکمه و تحقیر تهیدستی و توده های مولد تهیدست است.
·       خواننده و شنونده حکایات سعدی، بی آنکه اصلا متوجه شود، زهر ایدئولوژیکی بنده داری ـ فئودالی را سر می کشد و بلحاظ فکری و فرهنگی مسموم می شود.

·       خوب حالا چه باید کرد؟
6

·       اگر کسی ذره ای زهر در طعام دیگری بریزد، به دادگاه کشیده می شود و چه بسا محکوم می شود.
·       ولی ریختن خروارها زهر ایدئولوژیکی در طعام فکری و فرهنگی مردم نه تنها محکوم نمی شود، بلکه تحسین، تجلیل، تشویق و حتی تقدیس می شود.
·       آنکه مورد تحقیر و توهین قرار می گیرد و محکوم می شود، زهرشناس جسوری است که دست به روشنگری می زند و هشدار می دهد.
·       جهان وارونه با شعور وارونه به همین می گویند.

7
و خردمندان گفته اند که
توانگری به هنر است، نه به مال

·       خدا به خردمندان عمر حضرت نوح نبی دهد، ولی از سر تا پای این یاوه، عوامفریبی می تراود:
·       چون حتی جانوران بی زبان، تن به پذیرش این یاوه نخواهند داد، چه برسد به انسان های با زبان مجهز به ساز و برگ دیرین تفکر.
·       همه می دانند که توانگری به معنی داشتن بنده و غلام و نوکر و کلفت و ملک و مستغلات و تجارتخانه و کارخانه و اراضی و حساب بانکی و منصب و مقام اداری، سیاسی، فرهنگی و غیره است.

8

و خردمندان گفته اند که
توانگری به هنر است، نه به مال

·       دیری است که در مدارس ابتدائی کشور همین شعار خردمندان به عنوان موضوع انشاء تعیین می شود:
·       علم بهتر است و یا ثروت؟
·       به زبان سعدی، هنر بهتر است و یا توانگری؟

·       دانش اموزان فلک زده هم باید در بی ایمانی مطلق بنویسند که علم بهتر است.

·       اینکه تازه مسئله ای نیست.

·       هر بنی بشر می تواند در جامعه طبقاتی که پاسدار مطلقا بیطرف «آزادی» است، هر نظری را به غیر از حقیقت عینی نمایندگی کند.

·       مسئله فقط اینجا ست که دانش آموزان برای اثبات برتری علم و یا هنر بر توانگری و یا ثروت، بطور تجربی و عقلی استدلال می کنند که علم و یا هنر کذائی بهترین راه برای دستیابی به ثروت و پست و مقام و غیره است.
·       این اما بدان معنی است که ثروت (توانگری) هزاران بار بهتر از علم (هنر) است.
·       این اما بدان معنی است که ثروت (توانگری) ایدئال هر کسی است، کعبه آمال هر کسی است.

9
و خردمندان گفته اند که
توانگری به هنر است، نه به مال

·       ایراد اسلوبی دیگر این نظر، این است که دیالک تیک مادی و معنوی، دیالک تیک ثروت و علم، توانگری و هنر بی سر و صدا تخریب می شود.

·       چرا؟

·       برای اینکه خردمندان کذائی دیالک تیک ماده و روح (ثروت و هنر) را در این شعار به شکل دیالک تیک واره هیچ و همه چیز بسط و تعمیم می دهند:
·       توانگری و ثروت را هیچ می شمارند و علم و هنر را همه چیز.

·       اما واقعیت این است که میان ماده و روح، وجود و شعور، ثروت و علم، توانگری و هنر رابطه دیالک تیکی ناگسستنی بر قرار است.
·       ثروت اجتماعی همیشه و همه جا در دیالک تیک ماده و روح، کار جسمی و کار فکری، عمل و اندیشه تولید می شود.
·       علم و هنر و غیره (تئوری) خود نتیجه کار و تلاش عرقریز (پراتیک) است و خادم متقابل پراتیک و وسیله توسعه و تکامل کمی و کیفی پراتیک است.
·       نه بدون علم و هنر ثروت اجتماعی تولید می شود و نه بدون تولید ثروت اجتماعی علم و هنر تشکیل می شود و توسعه می یابد.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر