در دوران دبیرستان به سبب فعالیت ضدفاشیستی توسط گستاپو بازداشت و محبوس می شود.
دکترای فلسفه از دانشگاه فرانکفورت تحت نظر ارنست بلوخ
کار در زمینه سیاست، هنر، فلسفه، تاریخ فلسفه
پروفسور فلسفه در دانشگاه ماربورگ و هلند
در همکاری با دومه نیکو لوسوردو، انتشار مجلهً (توپوس)
ـ خدمات بین المللی به تئوری دیالک تیکی ـ را بعهده دارد
آثار:
وحدت و تضاد
تاریخ مسائل دیالک تیک در عصر جدید 3 جلد (1997 ـ 1998)
گردنه بزرگ راهزنان ـ مذهب و مبارزه طبقاتی در قرون وسطی (1999)
برگردان شین میم شین
دکترای فلسفه از دانشگاه فرانکفورت تحت نظر ارنست بلوخ
کار در زمینه سیاست، هنر، فلسفه، تاریخ فلسفه
پروفسور فلسفه در دانشگاه ماربورگ و هلند
در همکاری با دومه نیکو لوسوردو، انتشار مجلهً (توپوس)
ـ خدمات بین المللی به تئوری دیالک تیکی ـ را بعهده دارد
آثار:
وحدت و تضاد
تاریخ مسائل دیالک تیک در عصر جدید 3 جلد (1997 ـ 1998)
گردنه بزرگ راهزنان ـ مذهب و مبارزه طبقاتی در قرون وسطی (1999)
برگردان شین میم شین
1
مقدمه
مقدمه
• «کمونیسم ـ بلحاظ امپیریکی ـ فقط به مثابه کنش خلق های مسلط «به یکباره» و همزمان امکان پذیر می گردد و پیش شرط آن عبارت است از توسعه یونیورسال نیروهای مولده و داد و ستد جهانی پیوسته بدان.»
• این فرمولبندی از کتاب «ایدئولوژی آلمانی» در واقع، نتیجه نهائی تز اصلی ماتریالیسم تاریخی است، که بنا بر آن، نوع هر فرماسیون اجتماعی بوسیله فرم مناسبات تولیدی تعیین می شود.
• جامعه بورژوائی، اولین جامعه در تاریخ بشری است، که ساختار اقتصادی اش، فقط به طور منطقه ای تشکیل نمی شود.
• ساختار اقتصادی جامعه بورژوائی به چارچوب محدودی قناعت نمی کند، بلکه تحت فشار غول آسای انباشت سرمایه ـ بالضروره ـ سراسر جهان را زیر سلطه قانون خویش در می آورد.
• «بورژوازی از طریق بهسازی سریع کلیه ابزارهای تولیدی و از طریق ارتباطات بی نهایت تسهیل شده، وحشی ترین ملت ها را از ریشه می کند و به دامن تمدن می اندازد.
• خدنگ قیمت کالاهای آن، توپخانه سنگین او ست و بدانوسیله همه دیوارهای چین را ـ حتی ـ با خاک یکسان می سازد و سرسخت ترین نفرت اقوام وحشی نسبت به بیگانه را ذوب می کند.
• بورژوازی کلیه ملت ها را وامی دارد، که شیوه تولید بورژوائی را از آن خود کنند، اگر می خواهند جان سالم بدر برند.
• بورژوازی کلیه ملت ها را به پذیرش به اصطلاح «تمدن»، یعنی به بورژوا شدن وامی دارد.
• سخن کوتاه، بورژوازی جهان را به سلیقه خود می سازد.»
• در این روند، که کلیه کشورها و خلق های جهان به زیر یوغ مناسبات تولیدی سرمایه داری کشیده می شوند، دولت های بلحاظ اقتصادی ـ تکنولوژیکی توسعه یافته، کشورهای عقب مانده را تحت سلطه خود قرار می دهند و آنها را به مستعمرات و در جریان بعدی توسعه، به وابستگان خود بدل می سازند.
• دولت های بلحاظ اقتصادی قوی تر، با تکیه بر قدرت مالی خویش، از ممالک تحت سلطه و استثمار، مناطق نفوذی برای خود تشکیل می دهند. (استعمار نو)
• با نظام سرمایه داری، جهان زیر چتر قانون اساسی اجتماعی واحدی قرار می گیرد.
• «این، توسعه نیروهای مولده است، که با آن، در آن واحد زندگی محلی ـ منطقه ای انسان ها جای خود را به حیات امپیریکی تاریخی ـ جهانی آنها می دهد.
• از این رو ست، که این روند، خصلت مطلقا ضرور کسب می کند.
• برای اینکه تنها با این توسعه جهانی نیروهای مولده است، که داد و ستد جهانی انسان ها ممکن می گردد.
• و بالاخره، با این توسعه نیروهای مولده است، که بلحاظ تاریخی ـ جهانی، افراد بلحاظ امپیریکی جهانی، جای افراد محلی ـ منطقه ای را می گیرند.»
• تا زمانی که در جامعه جهانی ـ کلا و یا عمدتا ـ مناسبات تولیدی سرمایه داری نقش تعیین کننده بازی می کنند، پیروزی های محلی ـ منطقه ای شیوه تولید سوسیالیستی نمی توانند برای مدت مدیدی تضمین شوند.
• چون، «هر گسترش داد و ستد، ضربه ای بر پیکر کمونیسم محلی ـ منطقه ای وارد خواهد آورد.»
• «گلوبالیزاسیون» گرایش سرمایه داری است، که بیش از 150 سال پیش از سوی مارکس و انگلس کشف و فرمولبندی شده است.
• به همین علت است که بر آتش رقابت میان فراکسیون های ملی طبقه کارگر دمیده می شود، رقابتی که وحدت ضرور طبقه کارگر برای مبارزه طبقاتی پیروزمند را تخریب می کند و تسخیر «یکباره و همزمان» قدرت را در کلیه دولت های پیشرفته دشوار می سازد.
• اینجا هم نوشتارهای مارکس و انگلس در باره مبارزه طبقاتی در واحدهای ملی، از اعتبار عظیمی برخوردارند :
• «رقابت میان خود کارگران، به مثابه انفجارات پیاپی، سازمان یابی پرولتاریا به شکل طبقه و بعد به شکل حزب سیاسی را نقش بر آب می سازد.»
• کمونیست ها با این تفرقه خانه بر انداز کارگران، به مخالفت سرسختانه برمی خیزند.
• مارکس در «انتقاد از برنامه گوتا» می نویسد :
• «شکی نیست، که طبقه کارگر، برای اینکه اصلا بتواند مبارزه کند، باید خود را در خانه خود، به مثابه طبقه سازمان دهد و کشور او (کشور ملی او، مترجم) میدان مبارزه بی واسطه او باشد و لذا مبارزه طبقاتی طبقه کارگر، نه بلحاظ محتوا، بلکه همانطور که در «مانیفست کمونیستی» آمده، بلحاظ فرم، ملی است.
• اما چارچوب «دولت ملی معاصر»، مثلا دولت آلمان، خود در «چارچوب بازار جهانی» قرار دارد و بلحاظ سیاسی، در چارچوب سیستم دولت ها.»
• علاوه بر این، کارگران کشورهای متروپول، از استثمار کشورهای وابسته سهم می برند و لذا بطور خود به خودی، در حفظ ساختارهای سلطه سیاسی ـ جهانی موجود ذینفع هستند.
• امروزه، این دره حتی عمیقتر شده است.
• این دره اگر هم در جریان گلوبالیزاسیون، رفته رفته پر شود، باز هم بررسی روندهای اقتصادی و تشکیل و توسعه شعور طبقاتی لازم خواهد بود، تا علیرغم تضادهای واقعی موجود میان منافع بلاواسطه ملی طبقه کارگر، همبستگی بین المللی پایداری میان کارگران کشورهای مختلف بوجود آید.
• همبستگی بین المللی ئی که علیرغم تفاوت های ملی، به درک موقعیت تاریخی مشترک و جبهه مبارزه طبقاتی همه کارگران جهان منجر شود.
• اهمیت آموزش تئوریکی برای تشکیل و توسعه شعور طبقاتی و نقش صرفنظر ناپذیر حزب، به مثابه مجری این آموزش سازمان یافته از همین نکته معلوم می شود.
ادامه دارد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر